📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۹۹)
🌟 ادامه ی کتاب :
3⃣بخش سوم : محبت شهيد به
فاميلها و بستگان
🖊خانم فریدپور- از بستگان شهید
خانه پدری عباس، مملو از جمعیت بود و همه سیاه پوشیده بودند. با تعجب سوال کردم چه اتفاقی افتاده؟ گفتند عباس شهید شده.
وقتی این خواب را برای مادرم تعریف کردم گفت آن را برای کسی نگو. دو هفته گذشت. خبر شهادت عباس را آوردند. به خانه آنها رفتیم. اتاقهای خانه مملو از جمعیت بود؛ درست همانطور که در خواب دیده بودم.
ادامه دارد ...
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
💕روباهي از شتري پرسيد:
عمق اين رودخانه چقدر است؟
شتر جواب داد:
تا زانو
ولي وقتي روباه توي رودخانه پريد ، آب از سرش هم گذشت!
روباه همانطور که در آب دست و پا مي زد و غرق مي شد به شتر گفت:
تو که گفتي تا زانووووو!
و شتر جواب داد: بله ، تا زانوي من ، نه زانوي تو!
هنگامي که از کسي مشورت مي گيريم بايد شرايط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگيريم.
«لزوماً هر تجربه اي که ديگران دارند براي ما مناسب نيست»
ⓙⓞⓘⓝ↡
🦋|↬❥
بالا رفتن سن حتمی است . . .
امــا اینکه روح تو پیر شود
بستگی به خودت دارد !
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ . . .
ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ !
ﻣﺒﺎﺩﺍ ! ﻣبادا !
ﺯﻧﺪﮔـــے ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ !
پایان آدمیزاد،نه از دست دادن معشوق است،
نه رفتن یار و نه تنهایی !
هیچکدام پایان آدمی نیست!
آدمی آن هنگام تمام میشود که دلش پیر شود . . .
ⓙⓞⓘⓝ↡
🦋|↬❥
سلام دوستان شهدایی
امید وارم سرحال و پر انرژیو سلامت باشید🌸
بنده ادمین یافاطمه هستم
اومدم یه نظر سنجی کنم
ببینم مطالبی که میزاریم مطالعه میکنید🥲
لطفا نظرات و پیشنهاداتتون رو برام بفرستید و اینکه آیا مطالب ما رو دنبال میکنید و کدوم مطالب ها براتون جالب تره یا دوست دارید بیشتر بزاریم...😊
منتظر نظراتتون هستم
@Fatemeh_80_77
ادمین یا فاطمه🙌