eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
87 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃دعای روز دوم ماه مبارک رمضان🍃 @Shahidgomnam 🌸برای همه ی مریض ها دعا بفرمایید بزرگواران و لطفا برای پدر بنده هم که بیمارستان هستن التماس دعا🌸
‌‌❈در بدو ورود #رمضانيم هنوز حسرت به دليم و نگرانيم هنوز ‌‌❈گويند: كه آرزو بما عيبی نيست يك #كرببلا که ما جوانيم هنوز @shahidgomnam
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
@shahidgomnam
روح الله خدمت حضرت آقا رفته بود. آقا به او فرموده بود: چه قد رعنایی داری. بچه کجا هستی؟ پسرم هم گفته بود بچه آمل هستم حضرت آقا به سر پسر شهیدم دست می‌کشند  و به روح الله می‌گویند: 😊 از زبان مادر و همسر شهید: از کودکی  و با بود. ما خانواده‌ای مذهبی هستیم.همسرم نیمی از قرآن کریم را حفظ بود . ️اهل  و  بود و دوست داشت پسرانمان پاسدار  شوند، در کل همگی در هیئات‌ مذهبی و مسجد حضور فعال داشتیم . ️روح الله آدم  بود. در منزل و محل کارش خیلی خوش اخلاق بود.بیشتر روزها مأموریت بود. آن وقت‌هایی هم که در منزل بود.به بچه‌ها رسیدگی می‌کرد از روز اول که به خواستگاری‌ام آمد گفت:من فدایی  هر وقت  دستور دهد جانم را فدایش می‌کنم... پ.ن: ایشان ۲۳ خرداد ۹۴ به دست گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسیده اند. @shahidgomnam
#جانم_اباعبدالله❤️ چیست دلچسب ترین عیدی این شهرالله ... یک سحر وقت اذان صحن اباعبدالله❤ ... #شب‌جمعه‌هوایت‌نکنم‌میمیرم🙏 @shahidgomnam
تا قیامت سر سربند تو بی بی دعواست معنی این سخنم را شهدا میفهمند #شهیدعلاءنجمه #یادش_باصلوات @shahidgomnam
شہــــدا همان فرشته هاے آسمانے اند ڪہ مدتے مهمان ما بودند و پَر ڪشـــــیدند # ظهرتون_منور_به_نور_شهدا🌷 💠 " شهـــــ گمنام ــــــید " @Shahidegomnam
📢بزودی👇 💢داستان #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا ❌داستان دخترخانمی که توسط شهدا از منجلاب گناه بیرون میاید 😍🌹 #شهیـد_گمنام ✨ @shahidgomnam
. . . . توی مسیر بودیم و منم در حال گوش دادن به اهنگام 😊ولی همچنان حوصلم سر میرفت.😕 اخه میدونید من یه آدمی هستم که نمیتونم یه جا ساکت باشم و باید حرف بزنم. اینا هم که هیچی دوتا چوب خشک جلو نشسته بودن. . -آقای فرمانده پایگاه😒 . -بله؟! . -خیلی مونده برسیم به اتوبوس ها ؟! 😟 . -ان شاالله شب که برای غذا توقف میکنن بهشون میرسیم. . -اوهوووم.باشه.😕 باهاش صحبت میکردم ولی بر نمیگشت و نگامم نمیکرد.دوست داشتم گوشیمو بکوبم تو سرش 😑😑 . تو حال خودم بودم ویکم چشمامو بستم که دیدم ماشین وایساد . -چی شدرسیدیم؟! . . -نه برای نمازنگه داشتیم . -خوب میزاشتین همون موقع شام خوردن نمازتونوبخونین . -خواهرم فضیلت اول وقت یه چیز دیگست.شما هم بفرمایین . -کجا بیام؟! . -مگه شما نماز نمیخونین؟! . . -روم نمیشد بگم که بلد نیستم.گفتم نه من الان سرم درد میکنه.میزارم آخر وقت بخونم که سر خدا هم خلوت تره😊 . -لا اله الا الله...اگه قرص چیزی هم برا سردرد میخواین تو جعبه امدادی هست . -ممنون☺ . -پیاده شدم و رفتم نزدیک مسجد یکم راه رفتم. آقا سید و سرباز داشتن وضو میگرفتن.ولی وقتی میخواستن داخل مسجد برن دیدن درمسجده بسته بود. . مسجد تومسیر پرتی تویه میانبر به سمت مشهد بود. . مجبورا چفیه هاشونو رو زمین پهن کردن و مشغول نماز خوندن شدن. سرباز زودتر نمازشو تموم کرد و رفت سمت ماشین و باد لاستیک ها رو چک میکرد. . ولی اقا سید از نمازش دست نمیکشید. بعد نمازش سجده رفت و تو سجده زار زار گریه میکرد وداشت با خدا حرف میزد.😢 . اولش بی خیال بودم ولی گفتم برم جلو ببینم چی میگه اخه...آروم آروم جلو رفتم و اصلا حواسم نبود که رو به روش وایسادم. . گریه هاش قلبمو یه جوری کرده بود.😔 راستیتش نمیتونستم باور کنم اون پسر با اون غرورش داره اینطوری گریه میکنه.برام جالب بود همچین چیزی. تو حال خودم بودم که یهو سرشو از سجده برداشت و باهام چشم تو چشم شد.سریع اشکاشو با استینش پاک کرد و با صدای گرفته که به زور صافش میکرد گفت: بفرمایید خواهرم کاری داشتید با من؟؟😯 . من؟! نه...نه.فقط اومدم بگم که یکم سریعتر که از اتوبوسها جا نمونیم باز😶😶 . چشم چشم..الان میام.ببخشید معطل شدید. . سریع بلند شد.وجمع و جور کرد خودشو ورفت سمت ماشین. . نمیدونستم الان باید بهش چی بگم. . دوست داشتم بپرسم چرا گریه میکنه ولی بیخیال شدم. . فقط آروم توی دلم گفتم خوشبحالش که میتونه گریه کنه.. . بالاخره..... @shahidgomnam
#شهید_گمنام @shahidgomnam