با خاطرات برادر رزمنده تخریبچی حاج علیرضا قهرمان پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اکبر جوادی زمستان ۱۳۶۱ دشت عباس (قسمت سوم ) 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 وقتی به نزدیک میدان رسیدیم، بعد از خوردن صبحانه، هر نفر، دو رکعت نماز خواندیم و آرام آرام بچه‌ها را در میدان مین تقسیم و شروع به کار نمودیم. چند نفر را هم نگهبان گذاشته بودیم تا عراقی ها را بپایند و اگر خبری شد به ما اطلاع دهند ‌آن نگهبان ها با اصرار از ما می خواستند که به آنها هم اجازه دهیم وارد میدان مین شوند. راضی نبودند در کنار نگهبانی بدهند. چند مین را که خنثی کرده بودیم، یکی از بچه‌ها روی مین رفت و منفجر شد و در میان دود و آتش و خون، دیدم دست و پا می زند. اما پشت سر هم می گوید:یا مهدی ادرکنی، الهی العفو و امثال اینها. چون وضعیت منطقه طوری بود که باید سه ساعت با آن وضعیت پیاده می رفتیم و آن رزمنده زخمی و غرق در خون را با خود می بردیم بعدأ به جایی می رسیدیم که امکان انتقال او به اورژانس و جاهای دیگر عملی می شد.لذا گفت:این سه ساعت پیاده‌روی چگونه ممکن است؛ولی زود پشیمان شد که چرا این حرف را زد؛ولی آخ هم نگفت. مشاهده ی این صحنه ها در جاهای دیگر دنیا به این نورانیت و صفا هرگز ممکن نیست. این برادری که روی مین رفت و بعضی از اعضایش متلاشی شد، یک بچه یتیمی بیش نبود. نه مادر داشت و نه پدر. خودش کار می کرد و زندگی اش را اداره می کرد. این چنین جوانی با آن عشق و اعتقاد و استقامت به جای آه و ناله امام زمان را صدا می زد. این معنویتها خیلی کارساز و مهم بودند. حرفهای ایشان به پایان رسیده است. با فرمان صلواتی که یکی از رزمنده ها صادر می شود، کم کم از دور ایشان متفرق می شویم. اکبر جوادی با اینکه فقط نوزده سال دارند، در کوران جنگ، به عنوان فرمانده واحد تخریب لشکر عاشورا انتخاب شده اند!اینکه یک جوان برای فرماندهی واحد تخریب لشکر، آن هم به دستور مهدی باکری، انتخاب شود، بی دلیل نیست!آقا مهدی بی شک ایشان را زیر نظر داشته و مورد آزمایش و امتحان قرار داده است. تا جایی که من از ایشان شناخت پیدا کرده ام ،شخصیت بسیار متواضعی دارند، در عین اینکه قدرتمند هستند!بسیار مهربان اند،در عین اینکه فرمانده وسخت گیر هستند!بسیار باوقار و پخته رفتار می کنند، در عین اینکه جوان هستند! ایشان در کنار توجه به رشد نظامی و توان جسمی رزمنده ها، به رشد و تعالی معنوی بچه‌ها هم تأکید دارند و برای آن می کوشند ؛انگار قصد دارند از تمام نیروها، یک فرمانده بسازند! دوستان قدیمی که از مهدی باکری شناخت دارند، می گویند که اکبر جوادی، انگار یک آقا مهدی کوچک است!اخلاص و ایمان و صداقت، در کنار شجاعت ایشان، مواردی بوده است که مهدی باکری، با در نظر گرفتن این عوامل، ایشان را به فرماندهی واحد تخریب انتخاب کرده اند. به ظاهر نوزده سال دارند، اما در رفتار و منش و حتی نگاه کردن به مسائل، هیبت یک مرد چهل ساله را دارند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 برگرفته از کتاب به سوی معبر، نوشته علیرضا قهرمان پور، تهران، نشر بید، ۱۴۰۳، صفحات ۱۰۲ و ۱۰۳

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سردار شهید اکبر جوادی فرمانده گردان تخریب و آموزش نظامی لشگر ۳۱عاشورا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ویژگی های فرماندهی و مدیریتی شهید اکبر جوادی از زبان همرزمان و مسئولان لشکر عاشورا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سردار سرافراز اسلام برادر حاج غفار رستمی در جلسه ای آقا مهدی گفتند:شهید جوادی آموزش ها را کنترل می کند و مسئولیت با ایشان است. سد دز محل آموزش نیروهای عمل کننده در بدر بود که آموزش ها را شهید جوادی برعهده داشت. من پیش ایشان رفتم و بعد از کلی صحبت گفتند:قرار است امشب اولین مرحله رزم انجام شود. در بی سیم که نیروها را هدایت می کرد مانند آن بود که آقا مهدی نیروها را در عملیات خیبر هدایت می کرد. رزمایش را در آن محل به نحو احسن اجرا شد و من فهمیدم که چرا آقا مهدی، احترام خاصی به ایشان قایل بود. آموزش هفته ها طول کشید و شهید جوادی باید توان رزمی و آموخته ها و مهارت ها و عملکردهای نیروها را در عملیات آبی _خاکی تائید می کرد.وقتی آموزش با موفقیت تمام شد و شهید جوادی هم مهر تائید بر آن زدند آقا مهدی هم بنا به اعتماد آنرا تائید کردند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برگرفته از کتاب اسوه خوبان، تألیف محمد باقر بهادری، انتشارات حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس بسیج سپاه عاشورا، زمستان ۱۳۹۲، صفحه ۸۰ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

🔻📸برگزاری آیین بزرگداشت سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی در استانداری آذربایجان‌شرقی 🔹به همت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان شرقی و با میزبانی استانداری، شامگاه پنجشنبه آیین بزرگداشت ۲۶ مرداد، سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی با حضور و سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین احمد مطهری اصل، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز و تراب محمدی، سرپرست استانداری برگزار شد.