azan-Ebrahim.hadi_.mp3
5.58M
صداےملڪوتۍاذانِ
•شھیدابراهیمهادے
#اشْھَدٌانَّمٌحَمَّدرَسوٌلالله🤍✨
#اذان_ظهر_وعصر
🍃"بسم رب شهدا و صدیقین"🍃
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهیده_فائزه_رحیمی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
#کانال_شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@Shaid_lbrahim_hadi
💌 #شھـــــیدانه
«بریم تو هشت سال دفاع مقدس»
🍃وقتی شهید باکری فرمانده نامآور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جملهای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفتهام متأثر شده است: خاک بر سرت مهدی آدم شدهای که بیتالمال را به زیر پایت انداختهاند؟
#شهید_مهدی_باکری
#کانال_شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@Shaid_lbrahim_hadi
🔴بزرگواران گرامی
این دوعکس رو اگر روی پروفایلتون گذاشتید ❌حذفش کنید .❗️⚠️
دقت کنید در پی حادثه تروریستی کرمان این عکس ظاهراً منسوب به حضرت زهرا(سلام الله علیها) است درحال پخش است😔
اگر روی انگشتان این خانم زوم کنید متوجه غیر عادی بودن حالت ناخنها وانگشتان طرح می شوید که بیشتر شبیه موجودات شیطانی می باشد😱
همچنین دور پرچم ایران به جای کلمه الله اکبر
؛ حروف عبری اسرائیلی نقش بسته😳 ❌❌❌
لطفا اطلاع رسانی کنید .❌❌❌❌
شـهید𓂆ابراهیـܩهادے
🔴بزرگواران گرامی این دوعکس رو اگر روی پروفایلتون گذاشتید ❌حذفش کنید .❗️⚠️ دقت کنید در پی حادثه ت
دوستان در این عکس هم اون آقا پسر ۴تا انگشت داره
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#شهید_مصطفی_چمران
حاجی عبدالله زاده از آن بازاریهایی بود که با شروع جنگ آمده بود جبهه و کار تدارکاتی میکرد. دکتر را خیلی دوست داشت و دکتر هم او را دوست داشت. یک علاقهی خاصی به هم داشتند. گلولهی تانک آمده از وسط نصفش کرده بود و نیمهی بالای بدن او پودر شده بود. چون من همیشه گزارشهای زیادی به دکتر میدادم، بچهها آمدند و به من گفتند: خبر شهادت حاجی عبدالله زاده رو تو به دکتر بده.
رفتم سراغش و گزارشهای مربوطه را به او دادم. در آخر هم خیلی خونسرد گفتم: راستی، حاجی عبدالله زاده هم شهید شد! انتظار عکسالعمل خاصی را از او داشتم، اما خیلی آرام گفت: حاجی عبدالله زاده؟ گفتم: آره. سپس دستورات لازم را به من داد که نیروها از کجا بروند و اگر محاصره شدند چه بکنند و ... . به او گفتم: میتونم یه سوالی بکنم؟ گفت: بکن. گفتم: چرا اینقدر بیخیالی؟! گفت: برای حاجی عبدالله زاده؟ با یک حالت بغضی به او گفتم: آره. آهی کشید و گفت: اگه بخوام وسط معرکهی جنگ احساساتی بشم، همهی کارها به هم گره میخوره. گفتم: ولی حاجی عبدالله زاده... حرفم را قطع کرد و گفت: حاجی عبدالله زاده را من بهتر از تو و بیشتر از تو میشناختم و دوستش داشتم. غصهی نبودنش رو الآن نمیتونم بخورم. میذارم برای بعد. طلبکارانه گفتم: بعد؟ نگاه معنیداری کرد و محکمتر گفت: بعدِ من یعنی شب، یعنی خلوت، یعنی خلوت شبی که هیچکس نباشه.
📚کتاب چمران مظلوم بود
#کانال_شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@Shaid_lbrahim_hadi
•✨•
#ایستگاه_شکرگزاری
آخداشکرت!♥️
بخاطراینکهتواینهمه
هیاهویروزگار
هنوزمنآرومم..((:
#کانال_شهید_ابراهیم_هادی
شـهید𓂆ابراهیـܩهادے
___
من از خدا خواستم گمنام شهید بشم
🌸آخر آذر ماه بود. با ابراهيم برگشتيم تهران. در عين خستگي خيلي خوشحال بود. ميگفت: هيچ شهيد يا مجروحي در منطقه دشمن نبود، هر چه بود آورديم. بعد گفت: امشــب چقدر چشم هاي منتظر را خوشحال كرديم، مادر هر كدام از اين شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش براي ما هم هست.
🌸من بلافاصله از موقعيت استفاده كردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا ميكني كه #گمنام باشي!؟
🌸منتظر اين ســؤال نبود. لحظه اي ســكوت كرد و گفت: من مادرم رو آماده كردم، گفتم منتظر من نباشه، حتي گفتم دعا كنه كه #گمنام شهيد بشم!
#کانال_شهید_ابراهیم_هادی
🕊⃟🇮🇷@Shaid_lbrahim_hadi
azan-Ebrahim.hadi_.mp3
5.58M
نماز اول وقت فراموش نشه🌸
اذان صدای شهید هادی🍃
شـهید𓂆ابراهیـܩهادے
•زندگینامه شهید ابراهیم هادی•
|•#سلامبرابراهیم|•
از ويژگيهاي ابراهيم، احترام به ديگران، حتي به اسيران جنگي بود. هميشه اين
حرف را از ابراهيم ميشنيديم كه: اكثر اين دشمنان ما انسانهاي جاهل و ناآگاه
هستند. بايد اسلام واقعي را از ما ببيند. آن وقت خواهيد ديد كه آنها هم مخالف
حزب بعث خواهند شد. لذا در بسياري از عملياتها قبل از شليك به سمت دشمن در
فكر به اسارت درآوردن نيروهاي آنها بود. با اسير هم رفتار بسيار صحيحي داشت.
سه اسير عراقي را داخل شهرآوردند. هنوز محلي براي نگهداري آنها نبود.
مسئوليت حفاظت آنها را به ابراهيم سپرديم. هر چيزي كه از طرف تداركات
براي مــا ميآمد و يا هر چيزي كه ما ميخورديم. ابراهيم همان را بين اســرا
توزيع ميكرد. همين باعث ميشد كه همه، حتي اسرا مجذوب رفتار او شوند.
كمي هم عربي بلد بود. در اوقات بيكاري مينشست و با اسرا صحبت ميكرد.
دو روز ابراهيم با آنها بود، تا اينكه خودرو حمل اسرا آمد. آنها از ابراهيم
سؤال كردند: شما هم با ما ميآيي؟ وقتي جواب منفي شنيدند خيلي ناراحت
شــدند. آنها با گريه التماس ميكردند و ميگفتند: مــا را اينجا نگه دار، هر
كاري بخواهي انجام ميدهيم. حتي حاضريم با بعثيها بجنگيم!
●●●
عمليات بر روي ارتفاعات بازيدراز آغاز شد. ما دو نفر كمي به سمت بالای
ارتفاعات رفتيم. از بچه هاي خودي دور شديم. به سنگري رسيديم که تعدادي
#اینحکایتادامهداره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق بین ما و اونا(:
حالا خودتون بگید🥺✨
حتما نگاه کنید
#شهید_ابراهیم_هادی
@Shaid_lbrahim_hadi
-شهیدمعنایِحقیقیشاینهکهاون
بندهخالصوعبدخالصِخداست.
#شهید_ابراهیم_هادی
@Shaid_lbrahim_hadi