eitaa logo
شمیم افق
1.2هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 مردم را جدی بگیرید! 🔶 شوخی‌های ما درباره ویژگی‌های ظاهری و بدن افراد چه با نیت چه صرفا برای ما خنده دار است ولی برای افراد مقابل عذاب روحی روانی ... 🔎 این شوخی ها میتواند امنیت روحی روانی جامعه را هدف بگیرد حرف های ما در دیگران اثر میگذارد و جز داغ شدن عمل‌های زیبایی و گسترش بیماری‌های روحی و روانی چیز دیگری ندارد! ✅ اینها هم است... 🆔 @ShamimeOfoq
8️⃣ شب های دلتنگی 💠 لطفا با ماسک وارد نشوید جلوی درهیئت اش نوشته بود لطفا با ماسك وارد نشوید، اینجا شفاخانه است به رئیس هیئت گفتم: این جمله ای که جلوی درهیئت زده ای با حرف اهل بیت علیهم السلام مخالف است. گفت: با کدام حرف؟ گفتم شنیده ای که می فرمایند:«با توکل زانوی اشترببند» گفت: بله گفتم: این حرف مولا علی علیه السلام است. روزی کسی درجلوی مسجد شتر خود را رها کرد حضرت فرمودند: شترت را ببند گفت: من به خدا توکل میکنم؛ حضرت فرمود: شترت راببند، بعد توکل برخداکن. خواستم بقیه اش را بگویم که دیدم راه افتاد رفت کاغذ جلوی در را کند و گفت: اگرعلی علیه السلام فرموده حق گفته. 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ گوگل ، خطرناک یا کاربردی ؟؟؟ ❓ نحوه استفاده ما چگونه است؟؟ 💢 گوگل (دستیار صوتی) که به یک آرایشگاه تماس میگیرد و برای صاحبش وقت میگیرد (به مکالمات دقت کنید) 🔴 در حال حذف کردن اشخاص حقیقی است و این می‌تواند از جهاتی برای یک جامعه بسیار خطرناک باشد... 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وقتی واقعه کربلا را با فناوری واقعیت مجازی (VR) بازسازی و به تصویر کشیده میشود. 🔷 افراد تحمل دیدن صحنه های واقعی سازی شده را ندارند و با گریه دستگاه را رها میکنند ! ❌ گاهی میتوان از رسانه در جهت ترویج درست منابع و اخبار و اسناد استفاده کرد مهم رویکرد و نگاه ماست و این نگاه بسته به آن رسانه هایی دارد که ما آنها را دنبال میکنیم 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | وقتی واقعیت مجازی ساخته میشود ... ❌ فضای مجازی به سرعت در حال جایگزین شدن با فضای حقیقی است 📌 مراقب خود باشید 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 یادتان باشد یکی از رسالت های مهم رسانه یعنی نشان دادن موضوعی است که وجود خارجی ندارد ، برای تغییر در تصمیم مردم ‌ ⚠️ پس به دیده ها و شنیده هایتان بدون تحقیق اعتماد نکنید چون قطعا فریب خواهید خورد ‌ 🆔 @ShamimeOfoq
9️⃣ شب های دلتنگی 💠 دلی که روضه خانه است خیلی از ما روضه هاي مرحوم کافی را شنیده ایم و شاید نسلی از ما ایرانی ها، دین را با کافی شناخته باشند. مرحوم آیت الله انصاری شیرازی می فرمودند: شبی در زمان طاغوت در تبعید بودم که دیدم آقای کافی با مقداری وسائل به محل تبعید من آمد. من که به او علاقه مند بودم از ایشان خواستم شب را در منزل ما سرکند وایشان پذیرفتند؛ شب موقع خواب، خودم را به خواب زدم تا ببینم کافی که روی منبرآن قدر سوزدارد شبها چه می کند! دقایقی گذشت دیدم ایشان بلند شد و تا صبح برای خودش روضه خواند و گریه کرد. فهمیدم کافی دلش روضه خانه است که روزش روضه خوان شده. 🆔 @ShamimeOfoq
🔟 شب های دلتنگی 💠 خانه های حسینیه قدیم ترها که هنوز رنگ و لعاب هیئت ها سنتی تربود روضه های خانگی رونق بیشتری داشت، در بعضی از خانه ها مثل خانه برقعی ها درقم که بیش از يك قرن است در آن روضه برگزار می شود. خیلی از ما دوست داریم روز عاشورا در کربلا باشیم اما برای خیلی از ما شاید مقدور نباشد. امام باقر علیه السلام برای کسانی که نمی توانند روزعاشورا در کربلا باشند راهی گذاشته است و می فرماید: آنکه نمی تواند روزعاشورا در کربلا باشد برحسین علیه السلام ندبه، عزاداری و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه اش با اظهارگريه وناله برحسین علیه السلام ، مراسم عزاداری برپاکند و یکدیگر را با گریه، تعزیت وتسلیت گویی درسوگ حسین علیه السلام در خانه هایشان ملاقات کنند. 🆔 @ShamimeOfoq
1️⃣1️⃣ شب های دلتنگی 💠 علمی که روی خون است مادرش میگفت خبر شهادش را که آوردند روضه داشتیم، روضه که تمام شد بچه های سپاه نشستند وآرام آرام ماجرای شهادت محمدرضا را گفتند. یاد روز رفتنش افتادم، تك پسرم بود و دلم رضا نمیداد که به جبهه بفرستم. گفتم: مادر نرو چند روز دیگر روضه داریم! گفت: نگران نباش تا روز روضه ها برمیگردم! پوتینش را برداشتم که نرود دستم را بوسید و گوشه پرچم سیاهی که همیشه در خانه آویزان بود گرفت؛ گفت: اگر دوست داری این «علم» بالا باشد بگذار بروم! دلم لرزید پوتین هایش را دادم وبدرقه اش کردم. این «علمی» که بالا است روی خون «علم» شده نگذاریم زمین بماند. 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃به خودت برمیگردد... 🌺 إنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ . . . ۞ 🌸 اگر نيكى كنيد،آن نيكى به خودتان بر مى گردد و اگر بدى كنيد به خودتان بدى كرده ايد . . . * ✍️ سوره اسراء آیه 7 🆔 @ShamimeOfoq
از من مرا بگیر و خودت را به من بده https://rasekhoon.net/photogallery/show/1538452 حر ریاحی افسار اسبش را گرفت و به یکی از هم‌قبیله‌هایش گفت: «تو اسبت را آب دادی؟» هم‌قبیله‌ای گفت: «نه» و فکر کرد او می خواهد به بهانه‌ای از جنگ کنار بکشد. حر به بهانۀ آب‌دادن به اسب سوار شد و کم‌کم از لشکر عمر دور شد. یک نفر از سپاه گفت: «چه کار می‌خواهی بکنی حر؟ می‌خواهی به حسین حمله کنی؟» جوابش را نداد. بدنش می لرزید. حالش عادی نبود. همان سپاهی گفت: «هیچ‌وقت ندیده بودم از جنگ بترسی و بلرزی. به‌خدا اگر از من می پرسیدند شجاع‌ترین آدم کوفه کیست، تو را می‌گفتم. این چه وضعی است که تو داری؟» حر گفت: من خودم را بین بهشت و جهنم می بینم و به خدا حتی اگر پاره‌پاره بشوم و بسوزانندم، هیچ‌چیز را به بهشت نمی‌فروشم. بعد به اسبش هی زد و به تاخت رفت سمت سپاه کوچک حسین...
صبح زیباتون بخیر دوستان وفادار شهدای کربلا🌷 ای فرزند آدم! تو همین روزها هستی؛ با رفتن هر روز بعضی از تو هم می رود. 🦋 🆔 @ShamimeOfoq
🦋 🌷 خلاصه شده ای در دل خوشی های حقیر... قفل شده‌ای به زمین... و کسی نمی داند کلید را کجا جا گذاشته‌ای؟ شاید پای بوته ی بی خیالی... یا زیر بالش تنهایی... یا روی طاقچه ی عادت. مدام از خودت می پرسی: «چرا روزهایت روی پاشنه نمی چرخند؟ چرا چشم هایت لم داده اند در تاریکی؟ چرا در تقویم، اتفاق تازه‌ای نمی افتد؟» و مانده‌ای که چه کنی با این همه «چرا». فکر می کنم که تو باید به یاد بیاوری... باید به یاد بیاوری نقش کلیدی انگشتانت را که پس از بستن، دوباره بگشایند... باید به یاد بیاوری که بالاتر از این سقف فیروزه‌ای، همیشه کسی منتظر شنیدن صدای تو است که بخوانی اش به «شکر» و اجابتت کند به «لطف». حالا قبل از این که دل تنگی های درهم فشرده از چشم هایت سرازیر شوند... قبل از این که فراموش کنی و فراموشت کنند... و قبل از این که یخ بزنی در تنهایی و تاریکی... به یاد بیاور: گاه تنها زمزمه‌ای کافی است تا بهار از گلدان دلت سر دربیاورد. «ادعونی... استجب لکم بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.» ✍️منبع: نشریه باران 🆔 @ShamimeOfoq
استوار در بلا🌷 راوی می گوید: فوالله ما رایت مکثورا، مکثور یعنی کسی که امواج اندوه بر سرش بریزد. بچه اش بمیرد، دوستانش نابود شوند، ثروتش از بین برود و همه امواج بلا به طرفش بیاید. راوی می گوید من هیچ کس را در چهار موجه بلا مثل حسین بن علی استوارتر ندیدم. هرگز ندیدم کسی در چنین هنگامه ای با این همه مصیبت، چهره ای شاد، مصمم، حاکی از عزم و متوکل به خدا داشته باشد. این همان عزت الهی است. 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 دست دلم را گرفته ام و راه افتاده ام در شب شهر دیوارهای سوگوار به سرگردانی من و دلم خیره مانده اند هر دری که باز است به نام نامی مولا(ع) سر خم می کند مقابلم این جا مجلس عزای حسین است رخصتی دهید من و دلم هم عزاداریم... 🆔 @ShamimeOfoq
قصه کربلا.mp3
20.34M
🌷 ▪️ با هم بشنویم قصه ای از بی وفایی، ترس، نامردی و بی دینی... و ای کاش این فقط یک قصه بود😔 🆔 @ShamimeOfoq
🦋 🌷 طفلان مسلم محمد و ابراهیم‌ دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثه ی کربلا اسیر شدند. این دو نوجوان به مدت دو سال در زندان ابن زیاد بودند. سرانجام با کمک ‏مشکور زندانبان از زندان ابن زیاد گریختند. شب را به خانه ی زنی پناه آوردند. شوهر آن زن، حارث بود و برای پیدا کردن دو کودک، بسیار گشته و خسته شده بود. شب‏ که به خانه آمد و فهمید دو کودک فراری در خانه اویند. صبح آن دو را به شهادت رساند و بدن شان‌ را به فرات افکند. سرشان را پیش ابن زیاد برد تا جایزه بگیرد. ابن زیاد هم دستور داد گردن خود او را در همان محلی که طفلان مسلم را کشته بود، بزنند. 🆔 @ShamimeOfoq
توحید در عقیده و عمل طرح مسأله به خدا پیوستن در طول مسیر، آماده سازی روحی همراهان برای آن فداكاری بزرگ در راه عقیده بود. چرا كه بدون باورهای زلال و روشن، یك رزمنده نمی تواند تا پایان خطّ در دفاع از حق، مقاوم و نستوه بماند. یقین، هم در «موضوع» بود، یعنی شناخت روشن هدف و راه و وضعیّت، هم در «حكم» بود، یعنی تكلیف بودن جهاد و شهادت در آن شرایط به نفع اسلام، هم در عقیده به خدا و هم به آخرت بود كه مقوّم اصلیِ پا گذاشتن در میدانی است كه گروهی می خواهند جان بدهند و فدا شوند. وقتی وهب بن عبدالله برای دومین بار به میدان كربلارفت، در رجز خویش، خود را با عناوینی همچون «مؤمن به رب» و «موقن به رب» معرفی كرد. [بحار الانوار، ج 45، ص 17، مناقب، ج 4، ص 101]. 🆔 @ShamimeOfoq