#بصیرت_عاشورایی_1400 #سبک_زندگی_حسینی #پیامهای_تاریخی #پیامهای_تاریخی_عاشورا #جواد_محدثی اتمام حجت سیدالشهدا علیه السلام قبل از عاشورا كسی را نزد عمر سعد فرستاد تا خصوصی با او صحبت كند، بلكه او را از این جنایت بازدارد. به او فرمود: «وای بر توای پسر سعد! از خدا نمی هراسی؟ با اینكه می دانی من كیستم، با من می جنگی؟ این گروه را رها كن و بیا با من باش كه به قرب خدا نزدیكتر است... هر عذر و بهانه ای را كه عمر سعد آورد، امام جوابش را گفت و او ساكت ماند، ولی نتوانست از مطامع دنیوی دست بكشد. امام مأیوس، از هدایتش بازگشت، ولی با او اتمام حجّت كرد.» [اعیان الشیعه، ج 1، ص 599]. 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #راسخون #روضه_خوانی 🌷 روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 🍃 حجت الاسلام #انصاریان 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی #راسخون #اربعین #حسرت_زیارت 😭 ⚫️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) ⚫️ اللهم ارزقنا زیارت الحسین 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #معرفی_کتاب_خوب 📚 خاطرات خدا ✍️این کتاب حضور خدا را در سبک زندگی اسلامی به تصویر کشیده است.این کتاب مجموعه ای از متنهای حکایت وار است که عطر خدا را در جان مخاطب می افشاند و نزدیک بودن او را در زندگی روز مره نشان میدهد ▫️تعداد صفحات: 128 📷 بعضی از صفحات این کتاب👇 https://eitaa.com/tasavir2/2203 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی #راسخون #مداحی_ترکی 🌹 سسلدی ام بنینین بالاسین اوخلویانی 🍃 کربلایی اتابک عبداللهی 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #سبک_زندگی_قرآنی #انس_با_قرآن #آیه_های_زندگی #آیات_دعایی ✨ آیات دعایی 1 ✨ 🌺 ... رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌ 🌸 ... پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایی! ✍️ بقره، 127. 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #پرسمان_عاشورایی #پرسش_و_پاسخ_عاشورایی #گفتمان_عاشورایی 💠 علت کوتاهی بنی اسد در یاری امام حسین علیه السلام 💠 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #سبک_زندگی_قرآنی #انس_با_قرآن #آیه_های_زندگی #آیات_اخلاقی ✨ آیات اخلاقی 3 ✨ 🌺 إنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ‌ 🌸 کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را از عذاب الهی بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد. ✍️ بقره، 6. 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #سبک_زندگی_حسینی #پیامهای_تاریخی #پیامهای_تاریخی_عاشورا #جواد_محدثی اتمام حجت روز عاشورا نیز امام حسین علیه السلام سوار بر مركب خویش تا نزدیكی سپاه دشمن پیش رفت و با رساترین صدا خطاب به آنان، بگونه ای كه می شنیدند، فرمود: «ای مردم! سخنم را بشنوید و در كشتنم شتاب نكنید تا موعظه ای شایسته كنم و عذر خودم را از آمدن بازگویم...» سپس، بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «به نسب و تبار من بنگرید، آنگاه به وجدان خویش بازگردید و خود را سرزنش كنید، ببینید آیا كشتن من و هتك حرمتم برای شما رواست؟ آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟ آیا من پسر وصیّ و عموزاده پیامبر نیستم؟ آیا حمزه سیدالشهدا و جعفر طیّار عموی من نیست؟ آیا این سخن پیامبر به گوشتان نرسیده كه فرمود: این دو (حسن و حسین) سرور جوانان بهشت اند؟... آنچه می گویم حق است و تاكنون دروغی نگفتم. و اگر می پندارید دروغ می گویم، از جابر بن عبداله انصاری، ابوسعید خدری، سهل ساعدی، زید بن ارقم، انس بن مالك بپرسید كه می گویند این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند. آیا این كافی نیست كه دست به كشتنم نیالایید؟...» پس از سخنی كه شمر گفت و حبیب بن مظاهر پاسخش داد، امام افزود: «اگر در اینها شك دارید، آیا در این هم شك دارید كه من پسر دختر پیامبر شمایم؟ به خدا قسم اكنون در روی زمین، پسر دختر پیامبری جز من وجود ندارد. وای بر شما! آیا كسی را از شما كشته ام كه به خونخواهی آمده اید؟ مالی را از شما برده ام؟ به قصاص جراحتی به جنگ من آمده اید...» و همه ساكت بودند. چون جوابی نداشتند و حجّت امام، تمام بود. آنگاه حضرت، برخی از آنان را به نام صدا كرد و فرمود آیا شما نبودید كه برایم نامه نوشتید و دعوت كردید و گفتید: میوه ها رسیده است و نیروها مسلّحند... و چون جوابی ندادند، امام به اردوگاه خویش برگشت. [ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 97] و از آن همه وجدان، تنها وجدان حرّ بیدار شد و به امام پیوست. 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #پرسمان_عاشورایی #پرسش_و_پاسخ_عاشورایی #گفتمان_عاشورایی 💠 مردانی که شهید نشدند 💠 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #قیام_عاشورا ▪️ عبدالله بن مطيع عدوي سرگرم کندن چاهش بود؛ که امام حسین بر او گذشت. گفت: پدر و مادرم فدایت، کجا؟ فرمود: آهنگ مکه دارم؛ شیعیان برایم نامه های فراوان نوشته اند و مرا به کوفه خوانده اند. پدر و مادرم فدایت نزد آنان مرو؛ از کوفه برحذر باش. چراکه شهری است شوم و پدرت در این شهر کشته شد و امام حسین (ع) نپذیرفت. عبدالله گفت: این چاه را آماده کرده ام و امروز برای نخستین بار به دلوما آب آمده است. کاش به درگاه خداوند دعا می کردید و برایش برکت می خواستید. امام (ع) قدری از آب چاه نوشید، سپس آن را مزمزه کرد و در چاه ریخت. پس از آن، آب چاه گوارا و فراوان گشت: حسین (ع) رفت وعبدالله ماند در کنار چاهش. 🆔 @ShamimeOfoq