4_721038705925555269.mp3
2.72M
🌺یاد مرگ
✨باسخنرانی استاد رائفی پور
🌹 @arefeen
🌹☘✨🌹☘✨🌹☘✨🌹☘
🌺من حاجتت را می دهم
🌸آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
💠روایت دارد که اگر انسان وضویش باطل شود و وضو نگیرد، جفا کرده است!
💠اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز مستحبی نخواند جفا کرده است!
💠اگر دو رکعت نماز مستحبی بخواند و دستش را بلند نکند و حاجت از خدا نخواهد جفا کرده است!
💫و اگر خدا حاجت او را ندهد، خدا جفا کرده است و خدا می گوید که من خدای جفاکار نیستم و حاجتت را می دهم!
🌷خدا گفته: من حاجتت را می دهم ولی ما سستی می کنیم!
🌹 @arefeen
🌹☘✨🌹☘✨🌹☘✨🌹☘
🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
💠روزی که مرحوم شیخ انصاری یاد حضرت عیسی(علیه السلام) را زنده کرد!
روزی خبر رسید که قرار است شیخ مرتضی انصاری قدس الله سره به بغداد بیاید، مردم بغداد تعطیل عمومی اعلام نموده و به استقبال شیخ حرکت کردند. سفیر ایران در بغداد هم طبعاً یا تصنعاً میخواست برای استقبال حرکت کند که ناگاه یکی از سفرای خارجی بر او وارد شد، سفیر ایران از رفتن به استقبال منصرف شد ولی آن مرد فهمید که سفیر ایران قصد رفتن به جایی داشته و پرسید به کجا میخواستید بروید؟
جواب داد : به استقبال شیخ مرتضی انصاری، مرجع بزرگ شیعیان. آن فرد که متوجه شد شخص عالیقدری میخواهد بیاید، اظهار تمایل نمود به همراه سفیر ایران در استقبال شرکت کند.
بر مرکب هایشان سوار شدند و از میان مردم گذشته و با سرعت خود را رساندند و در انتظار جلال و موکب پرشکوه شیخ بودند تا آنکه دیدند شیخی بر الاغ برهنهای سوار است و بدون هیچ گونه آلایشی به همراه یک نفر به طرف بغداد میآید، فکر کردند مسافری غریب است و سفیر ایران و همراهانش که شیخ را نمیشناختند بدون اعتناء از او گذشتند، اما طولی نکشید آن شیخ به جمعیت رسید.
ناگهان صدای صلوات و سلام و غوغای شادی بلند شد و مردم مانند دریای مواج به طرف شیخ آمده و دور او را گرفتند و زیارتش میکردند، معلوم شد آن شیخ ساده و بی پیرایهای که سوار الاغ بود، همان مرجع تقلید بزرگوار و جلیل القدر مسلمانان است که مردم برای دست بوسی او سر از پا نمیشناسد.
سفیر خارجی حیرت زده و مبهوت در مراجعت به طرف شهر به سفیر ایران گفت:
شنیده بودم که حضرت عیسی(علیه السلام) با آن همه عظمت و پیروانی که داشت پیاده راه میرفت و بر الاغ برهنه سوار میشد، اما باور نمیکردم. ولی امروز با دیدن این شیخ جلیل، یاد مسیح برایم زنده شد و یقین پیدا کردم آنچه در سیره انبیاء شنیدهام صحیح است و بدان عقیده پیدا کردم.
🌹 @arefeen
🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
💠تبدیل شدن بیل مرحوم حضرت علامه حلی(ره) به اژدهای بزرگ
🔰روزی علامه بزرگ و عالم بالله مرحوم حضرت آیت الله العظمی علامه حلی حشره الله مع القرآن؛ در باغی که در حله داشتند، به زراعت و رسیدگی امور مشغول بودند.
🔹یک یهودی نزد ایشان آمد و پرسید:
شما قائل هستید که علما امتتان از انبیا بنی اسرائیل افضل هستند؟
ایشان فرمودند:
بله!
او گفت:به چه دلیل؟
حضرت علامه(رضوان الله علیه) فرمودند:
چه دلیل می خواهی؟
یهودی گفت: موسی(علیه السلام) عصا را اژدها نمود، تو چه خواهی کرد؟
ایشان بیلی که در دست داشتند را به زمین انداختند، و آن بیل ناگهان شبیه به اژدهای بزرگی شد، سپس فرمودند:
تا این جا مانند انبیا بنی اسرائیل بود، ولی افضلیت ما این است که به موسی خطاب آمد که نترس و اژدها را بگیر که عصا خواهد شد ولی من نترسیده او را می گیرم!
مرحوم علامه اژدها را گرفتند و آن دوباره به صورت اول برگشت.!
🌹 @arefeen
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💢بر مَلا شدن سِر
✳️کتمان سر، و به اصطلاح کتوم بودن، یکی از شرایط و ویژگیهای پویندگان راه حقیقت است. شاگردان مکتب توحید اگر سر را هویدا کنند، گرفتار شوند و چه بسا سالها در معنویت عقب بیفتند.
🌷استاد کامل میرزا علی آقا قاضی به حاج سید هاشم حداد می گوید:
⚜سید هاشم! سر را فاش مکن که گرفتار می شوی! روزی می رسد، که از اطراف و اکناف بیایند و عتبه درت را ببوسند❗️
👈من در تمام مدت عمر یک بار آن هم در حقیقت به واسطه محذور و حیا سری را فاش کردم و تا کنون که ده ها سال از آن می گذرد، گرفتار آنم❗️
🌹 @arefeen
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💠حکایت بهلول و پل صراط
❇️آورده اند كه بهلول بيشتر اوقات در قبرستان مي نشست.
روزي هارون كه به قصد شكار از آنجا ميگذشت از وي پرسيد: بهلول اينجا چه ميكني؟
بهلول گفت:به ديدن اشخاصي آمده ام كه نه غيبت مردم را مي نمايند، نه از من توقعي دارند ونه من را آزار ميدهند!
هارون گفت: آيا با ديدن قبرستان ،مي تواني از پل صراط و سؤال و جوابش مرا آگاهي دهي؟
بهلول گفت:در همين محل آتشي بيفروزيد و سيني فلزي بر روي آن نهيد تا داغ شود ،پس به هارون گفت: من با پاي برهنه بر آن مي ايستم و نام خود وهرچه دارم و هرچه امروز خوردم و آشاميدم ذكر مي نمايم، تو نيز بايد چنين كني.!
پس روي سيني ايستاد به سرعت گفت:بهلول و خرقه اي و نان جو و سركه و فوري پايين جست!
چون نوبت به هارون رسيد در معرفي نامش آنقدر بر سيني ايستاد كه پايش بسوخت و طاقت نياورد و بيفتاد.
آنگاه بهلول گفت: اي هارون اين نمونه دنيوي سؤال و جواب آخرت است.
آنها كه درويشند و از تجملات دنيا بهره اي ندارند آسوده از پل صراط بگذرند و آنها كه پايبند دنيا بوده اند ميسوزند و گرفتار ميشوند..!
🌹 @arefeen
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸