🔹نکته سوم
در طرح مراثی اهلبیت لازم است به بیان هنرمندانه توجه کنیم وسواس و دقت در بیان، از نکات اولیه در طرح مراثی است. گاهی نحوه بیان نادرست، تصویری ناشایست از امام در ذهن مخاطب ترسیم میکند! در مراثیای که برای حضرت صادق (علیهالسلام) ارائه میشود دو مضمون وجود دارد که رقت انگیزست و بسیار در مراثی بازتاب یافته است:
یکی از خانه بیرون کشیدن ایشان
و
دیگری وهن مقام و شخصیت ایشان در گفتار و رفتار.
برخی مرثیهسرایان چنان در وصف این دو موضوع، افراط میکنند که محل تأمل است!
به این ابیات بنگرید و مثل همیشه خالی از تعصب، ارزیابی کنید.
🔸الف: مضمون پیری امام (علیهالسلام)
به زیر سایۀ شعله اگر که مویت سوخت
به یاد گونۀ سرخی دوباره رویت سوخت
به جبر فرصت کوتاه گفتگویت سوخت
شبیه تشنهلب کربلا گلویت سوخت
سر برهنه، بدون عصا کجا رفتی؟
به دستبسته ولیِّ خدا کجا رفتی؟
این ابیات دو تصور در ذهن ایجاد میکند که از نظر تاریخی محل شبهه است:
۱. موی و روی حضرت صادق(علیهالسلام) در آتش سوخت!
۲. حضرت با عصا(!) باید میرفت؛ نگذاشتند.
و:
آی مردم بگذارید عبا بردارد
پیرمرد است و خمیدهست عصا بردارد.
و:
از مسیری ببریدش که تماشا نشود
چشمی از این در و همسایه به او وا نشود.
اصلاً این مرد مگر پای دویدن دارد؟
پیرمردی که خمیدهست کشیدن دارد؟!
سؤال:
وصف امام (علیهالسلام) در حالتی که با عصا راه میرود! با شخصیت امام و مقام و جاذبه معنوی ایشان سازگاری دارد؟ آیا میتوان تصور کرد امام با ضعف بنیه و پیری و خمیدگی پشت، راه برود و در میان مردم جایگاه اجتماعی تاثیرگذار نیز داشته باشد؟ (به جنبه معنوی کاری ندارم) آیا هرکسی که ۶۰ سالگی را تجربه کرد لزوماً خمیده و عصا به دست است؟ حداقل در لابهلای علمای اسلام و شاگردان مکتب فقه جعفری یک نمونه بیابید.
نمونههای دیگر:
این پیرِ سالخورده عصا برنداشته
آرامتر! هنوز عبا برنداشته
نعلین خویش را به خدا برنداشته
شیخِ حرم عمامه چرا برنداشته
او را کشانکشان وسط کوچه میکِشند
در پیش این و آن وسط کوچه میکِشند
و:
کوچهای بود و دری بود و امامی روی خاک
میدوید آشفتهرو ماه تمامی روی خاک
بیعمامه، بیعصا، بیتاب قرآن میدوید
چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک
و این منظومه که غیرمستقیم از مأموران حاکم ظالم، ناخواسته دفاع میکند!
تصور کن امامی، دور تو مأمور هم باشد
به ضرب و شتم تو مأمور هی معذور هم باشد!
درون خانه با ناموس خود باشی و جز اینها
به هتک حرمت از بالا بر او دستور هم باشد!
به غیر از هتک حرمت در میان ناسزاهایش
به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد!
تصور کن که در برخوردِ با ماهی که در سجدهست
به جز توهین به دستش حکم از منصور هم باشد!
🔸ب: مضمون وهن امام (علیهالسلام) توسط دشمن
به غیر از هتک حرمت در میان ناسزاهایش
به جز فریاد و فحاشی کلام زور هم باشد!
تصور کن که در برخوردِ با ماهی که در سجدهست
به جز توهین به دستش حکم از منصور هم باشد
و:
ابن ربیعِ بَد دهن از من حیا نكرد
با جملهای سخیف به رویم عتاب كرد
گویا كه در كِشاكِش بیحرمتی به من
گاهی حریمِ مادر من را خطاب كرد
گفتم به آن سواره، میآیم، مرا مَكِش
هربار با كنایه، مرا بَد جواب كرد
این نحوه بیان غیر قابل دفاع در باره حضرت امام زین العابدين (علیهالسلام) و حضرت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) نیز در برخی مراثی مشاهده شده است:
خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دستبسته کماکان مقدرت باشد
خیال کن همه اینها که گفتهام هستند
علاوه بر همه توهین به مادرت باشد!
یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به تشت زر سر بابا برابرت باشد
نقل مضمون «توهین به مادر» و شبیه به آن در مراثی، آن هم به صراحت و بیانی سخیف و غیرمرسوم،
اولاً
عوامانه و ناخوشایند است و با روح شعر سازگاری ندارد
ثانیاً
بیان مستقیم آن باعث آزردگی روح مخاطب میشود
و ثالثاً
تصورات نادرستی در ذهن مخاطب ایجاد میکند که ناشایست است.
🔹حرف آخر
زمانه، غربال به دست پشت سر ما دارد می آید! درباره رفتار و گفتار ما بیرحمانه قضاوت خواهد کرد. اثر هر که ناشایست باشد براحتی از گردونه حذف خواهد شد...
داراییهایمان چیست؟
آثار ما چقدر میتوانند از ما دفاع کنند و ماندگاری ما را رقم بزنند؟
اندیشه ما چقدر عمیق و قابل دفاع است؟
نحوه بیانمان چگونه است؟ هنری است؟
از قدرت زبان شعریمان چقدر میتوانیم دفاع کنیم؟
قضاوتهای امروز مردم درباره اشعار و نحوه اجرای آن -که در خلوتها و بعد از جلسات مطرح میشود- تصویری از قضاوت آیندگان درباره ماست؛ آن روز بیگمان ما نیستیم و فقط شعر خوب، میتواند خوب از ما دفاع کند.
📝 استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
✅ @smhroknabadi
✅ @ShereHeyat
#امام_صادق علیهالسلام
#غزل
🔹دارالزیاره🔹
ای چشم علم خاک قدوم زُرارهات
جان وجود در گرو یک اشارهات
سبّوحیان فریفتۀ ذکر دائمت
قدّوسیان مدیحهسرای همارهات
هر کشف تازه جلوهای از نور دانشت
هر لحظه از گذشت زمان یک هزارهات...
شیخ الائِمّه صادق آل محمّدی
قرآنی و بُوَد سُوَر بیشمارهات
تو آن سپهر معرفتی، آن که تا ابد
انوار علم میدمد از هر ستارهات
تنها نه در کهولت سن یا که در شباب
نور کمال موج زد از گاهوارهات
باب حوائج همه بابالبقیع توست
دلهای عارفان همه دارالزیّارهات...
بودی تو چارهساز همه عالم و نبود
جز صبر در برابر منصور چارهات...
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/3944
✅ @ShereHeyat
#امام_صادق علیهالسلام
#غزل
🔹اسرار جهان🔹
در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را،
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
شد دشمن تو معترف، انگار خداوند،
در گوش تو گفته همه اسرار جهان را
با رایحهٔ خِطّهٔ سرسبز عبایت
کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را
با امر تو هر چند در آتش ندویدم،
هر چند فدای تو نکردم سر و جان را،
هر چند مرید تو شدن شأن زرارهست،
ای کاش که این عاشق بینام و نشان را...
بگذار که تا ظل بنیساعده یکبار
من جای تو بر دوش کشم کیسهٔ نان را
ماندم که در خانهات آن روز چرا سوخت
آتش که نسوزاند تن خادمتان را
در کوچه زمین خوردی و شعر از نفس افتاد
سخت است تحمل کند این داغ گران را
با لحن حجازی شبی از حضرت موعود
خواهیم شنید از حرمت صوت اذان را
📝 #حسین_عباسپور
🌐 shereheyat.ir/node/1503
✅ @ShereHeyat
#شعر_تعلیمی
#غزل
🔹دست دعا🔹
دلِ آگاه ز تن فکر رهايی دارد
از رفيقی که گران است جدايی دارد
منزل ماست كه چون ريگِ روان ناپيداست
ورنه هر قافلهاى راه به جايى دارد
نيست ممکن که ز کارش گرهی باز شود
رهنوردی که غمِ آبلهپايی دارد
دردِ درمان طلبیهاست كه بىدرمان است
ورنه هر درد كه ديديم دوايى دارد
مژه بر هم نزد آيينه ز انديشهٔ چشم
خواب راحت نكند هركه صفايى دارد
اين كه از لغزش مستانه نمىانديشد
مىتوان يافت كه دل تكيه به جايى دارد...
گر نسازد به ثمر کام جهان را شيرين
سرو آزادهٔ ما دست دعايی دارد
📝 #صائب_تبریزی
🌐 shereheyat.ir/node/328
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#ترکیب_بند
🔹کعبهٔ امید🔹
اینجا فروغ عشق و صفا موج میزند
نور خدا به صحن و سرا، موج میزند
اینجا که طورِ جلوه و سینای ایزدیست
از هر کرانه نور خدا موج میزند
اینجا مطاف اهل زمین است و آسمان
وز شهپر فرشته فضا موج میزند
لبیک از زبان اجابت توان شنید
در این فضا که نور دعا موج میزند
اینجا که رشک هشت بهشت است و هفت چرخ
از شش جهت فروغ ولا موج میزند
از جلوهٔ جلال تو، ای مظهر کمال!
نور صفا در آینهها موج میزند
در کوی تو که ساحل امن است و عافیت
دریای بیکران صفا موج میزند
ای کعبهٔ امید که در بارگاه تو
نور امید در همه جا موج میزند
دستی به دستگیری دلها دراز کن
وین عقدهها ز کار دل خسته باز کن...
ای آستان تو حرم کبریا شده
وی خاک آستانهٔ تو ماسوا شده
ای فرش آستانهٔ تو، شهپر ملک
وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده
ای کعبهٔ امید خلایق که درگهت
رشک منا و مروه ز سعی و صفا شده
ای زائر حریم تو در بارگاه قدس
مشمول فیض و رحمت بیمنتها شده...
رنگین کمان مهر به چرخ جلال توست
یا قامت سپهر به تعظیم تا شده؟
معصومهٔ شفیعه تویی، اِشفعی لنا
ای شهره در شفاعت اهل ولا شده
گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون
بر روی من هزار در بسته واشده
گلهای طبع من ز نسیم عنایتت
خرم شده، شکفته شده، دلربا شده
تا بارگاه تو حرم اهلبیت باد
ما را اگر غمیست غم اهلبیت باد
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/1512
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#ترکیب_بند
🔹سورۀ نور🔹
دور و بر خود میكشی مأنوسها را
اِذن پریدن میدهی طاووسها را
وا میكنی سمت كویرِ این حوالی
با لطف پاكت پای اقیانوسها را
«امید» داروییست در دارالشفایت
كه با سخاوت میدهی مأیوسها را
با آن دم قدسی خود شبهای جمعه
رونق بده «یا نور و یا قدّوس»ها را
هر شب به یاد غربت شهر مدینه
روشن كنیم اینجا همه فانوسها را
ای آبروی آبهای این حوالی
سمت شما باز است این دستان خالی
وقتی كه من از ماه میگیرم سراغت
میآورد دل را میان كوچه باغت
هفت آسمان، صدها ستاره میشمارد
هر شب به پای درسهای چلچراغت
تو آیههای سورهٔ نوری، چگونه
پیدا كنم من راه خود را بیچراغت؟...
انگار... نه من حتم دارم در بهشتم
آن لحظهای كه مینشینم در رواقت
ما لایق صحن و سرای تو نبودیم
همسایهٔ خوبی برای تو نبودیم
تو مهر زهرا را میان سینه داری
مهری كه با آن اُلفتی دیرینه داری
از بس كه آه زائرانت را خریدی
ایوان زیبایی پر از آیینه داری
هر صبح جمعه میزبان ندبههایی
این است آن عهدی كه با آدینه داری
تو از مدینه، كربلا، شام و خراسان
غمهای بیاندازهای در سینه داری
از نسل كوثر، معنی خیر كثیری
«با عشق، خویشاوندی دیرینه داری»
فرسنگها راه است از ما تا صفایت
قربان آن صحن و سرای باصفایت
از ابتدا هم بود مشهد، مقصد تو
پل میزنم تا مقصدت از مشهد تو
عطر گل یاس از ضریحت میتراود
این مرقد زهراست یا كه مرقد تو
عشق تو دریا را به ساحل میكشاند
ماه آبرو میگیرد از جزر و مد تو
خورشید دارد آرزوهایی طلایی
وقتی كه میآید كنار گنبد تو
من شاعرت هستم ولی مثل همیشه
شعری ندارم تا كه باشد در حد تو
من مینویسم بر روی سنگ مزارم
بانو! همیشه بوده از تو اعتبارم
📝 #رضا_خورشیدیفرد
🌐 shereheyat.ir/node/556
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹فداها ابوها🔹
به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/1513
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹عطر تبسم🔹
تاجی از آفتاب سر قم گذاشتند
نوری ز عشق در دل مردم گذاشتند
بانو! تو آمدی، سر هر سفرۀ تهی
سیب گلاب و سبزه و گندم گذاشتند
باران گرفت و عطر هزاران گل انار...
روی لبِ کویر، تبسّم گذاشتند
از برکت قدوم شما شورهزارها
رودی شدند و سر به تلاطم گذاشتند
این شهر را به عشق شما «شهر اهلبیت»
شهر ستارگان زمین... قم گذاشتند
«اینجا برای چیدن یک خوشه یاد تو
هر گوشه از حریم تو را خم گذاشتند»
دستان مهربان تو را آسمانیان
بر شانههای خستۀ مردم گذاشتند...
📝 #مریم_سقلاطونی
🌐 shereheyat.ir/node/3953
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹باران لطف🔹
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
مهمان درگاهت شدم با اينكه میدانم
اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست
مانند شمعی میدرخشی بين زائرها
دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست
باران لطف و رحمتت يکريز میبارد
در هيچ فصلی اين حوالی خشکسالی نيست
حاجت روا از قم به تهران باز میگردم؟
بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست
خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو
جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست
📝 #نفیسه_سادات_موسوی
🌐 shereheyat.ir/node/3952
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹پنجرهای به بهشت🔹
در آسمان ملائکۀ خوش ذوق، شهر بهشت را که بنا کردند
اول به سوی صحن و سرای تو، چندین هزار پنجره وا کردند
مبهوت کردهاند تماشا را، حتی خود اهالی بالا را
در این حرم به جای کبوترها، یک آسمان فرشته رها کردند
مشتی ستاره از فلک آوردند، در سفرههای ما نمک آوردند
بسکه بهار از فدک آوردند، در شهر قم مدینه به پا کردند
با چشمهای غرق عطش دیدیم، گنبد درون آینۀ حوض است
آن کاسههای پر شده از خورشید، سیرابمان از آب طلا کردند
ملا حسین مولویِ مداح، با سازگار و عاصی و خورشیدی
از بس که بودهاند نمکگیرت در هر مقام شور به پا کردند
ما قاصریم وصف تو را وقتی، امثال مرعشی و بروجردی
یک عُمر روزههای معطر را، با بوسه بر ضریح تو وا کردند
تکرار فاطمهست عبور تو، توصیف زینب است مرور تو
معصومه نام داشت حضور تو، اما تو را کریمه صدا کردند
ای تا همیشه کار تو کارستان، اثبات کرده شوکت تو هر آن
هرگز نکردهاند همه مردان، کاری چنان که فاطمهها کردند
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/2814
✅ @ShereHeyat
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹رواق کرامت🔹
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو، چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانهٔ در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من ـ این فتاده به لکنت ـ بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیهٔ عذاب
هم وزن با یک آیهٔ رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد...
📝 #هادی_جانفدا
🌐 shereheyat.ir/node/548
✅ @ShereHeyat