eitaa logo
شعر هیأت
10.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
183 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم 📝 قدس‌سره 🌐 shereheyat.ir/node/290@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹عطر شفاعت🔹 حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست.. امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4682@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹سخن عشق🔹 تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟ از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟ پاک کردی عرق شرم ز پیشانی مست پس روا نیست من این‌گونه پریشان باشم کیمیا خاک کف پای غلامان شماست کیمیایی بده تا «جابر حیّان» باشم نمی از چشمهٔ «توحید مفضّل» کافی‌ست تا به چشمان تو یک عمر مسلمان باشم غم حدیثی‌ست که در چشم تو جریان دارد باید از حادثهٔ چشم تو گریان باشم جای این بیت برایت حرمی می‌سازم تا در آیینهٔ ایوان تو حیران باشم حرف آیینه و ایوان شد و دلتنگ شدم کاش می‌شد حرم شاه خراسان باشم «صبح صادق ندمد، تا شب یلدا نرود» کاش در صبح ظهور آینه گردان باشم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1092@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹لبخند صادقانه🔹 بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/536@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹اسرار جهان🔹 در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را، لطف تو گرفت از من بیچاره امان را شد دشمن تو معترف، انگار خداوند، در گوش تو گفته همه اسرار جهان را با رایحهٔ خِطّهٔ سرسبز عبایت کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را با امر تو هر چند در آتش ندویدم، هر چند فدای تو نکردم سر و جان را، هر چند مرید تو شدن شأن زراره‌ست، ای کاش که این عاشق بی‌نام و نشان را... بگذار که تا ظل بنی‌ساعده یکبار من جای تو بر دوش کشم کیسهٔ نان را ماندم که در خانه‌ات آن روز چرا سوخت آتش که نسوزاند تن خادمتان را در کوچه زمین خوردی و شعر از نفس افتاد سخت است تحمل کند این داغ گران را با لحن حجازی شبی از حضرت موعود خواهیم شنید از حرمت صوت اذان را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1503@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹امام راست‌گویان🔹 به کودکان و زنان احترام می‌فرمود به احترام فقیران قیام می‌فرمود سلام نام همه انبیاست؛ او می‌گفت سپس اشاره به دارالسلام می‌فرمود کسی که در پی خورشید نیست از ما نیست سحر می‌آمد و این را مدام می‌فرمود کجا حرام خدا را حلال می‌دانست؟ کجا حلال خدا را حرام می‌فرمود؟ اگر که دست به پهلو گرفته‌ای می‌دید به اشک و آه و دعا التیام می‌فرمود «خوشا به حال کسانی که راست‌گویان‌اند» امام صادق علیه‌السلام می‌فرمود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1091@ShereHeyat
21.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت و ماند شیعه که «قال الامامُ صادق» داشت 📹 شعرخوانی @eshragh_shear@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹غروب صبح صادق🔹 باز ما را چشمه‌ای از اشک جاری داده‌اند روز و شب خاصیت ابر بهاری داده‌اند سینه شد کانون آه و دیده شد دریای اشک آب و آتش باز با هم دست یاری داده‌اند در غروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی شب‌نشینان فلک را بی‌قراری داده‌اند بر زمین سیل بلا جاری نشد، یا قدسیان آسمان را در عزایش بردباری داده‌اند؟ کعبه هم، در هجر اسماعیلِ زهرا، ندبه کرد زین سبب او را ردای سوگواری داده‌اند شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او دانش و دین را قوام و استواری داده‌اند پیروان مذهب این آفتاب عشق را معرفت آموختند و رستگاری داده‌اند.. شد پریشان، خاطرِ صدیقۀ زهرا که دید از نمک مرهم برای زخم کاری داده‌اند دل بدین گلشن چه می‌بندی پس از تاراج گل؟ این چمن را آب از بی‌اعتباری داده‌اند سرمه کن خاک بقیعش را که در آن آستان عرشیان را رتبۀ خدمت‌گزاری داده‌اند شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را در گذرگاه نسیم آیینه‌داری داده‌اند گر چراغ لاله‌ای روی مزار او نسوخت لاله‌ها پایان به این چشم‌انتظاری داده‌اند آب شد شمع وجودش پشت دیوار بقیع هر که را پروانۀ شب‌زنده‌داری داده‌اند تا محبان را فراخواند به پابوس امام اشک‌های ما به دل، امیدواری داده‌اند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5056@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹چشمۀ اسلام🔹 به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جا بیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک بر هم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1504@ShereHeyat
بختت بلند باد و بلندا ببینمت! ایرانِ من مباد که تنها ببینمت! یک عمر روی پای خودت ایستاده‌ای بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من بر شاخه‌های شوق، شکوفا ببینمت.. همچون حماسه‌های خودت باشکوه باش تا هم‌چنان در اوج تماشا ببینمت پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت من رأی می‌دهم به تو ای خاک جاودان! در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5057@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹حرم تا بهشت🔹 من به پابوسی تو آمده‌ام شهر گلدسته‌های رنگارنگ شهر قم، آشیان آل الله شهر علم و دیانت و فرهنگ گنبد دلگشای تو از دور در میان مناره‌ها پیداست امتداد حضور آینه‌ها در نگاه ستاره‌ها پیداست آه بانو، بگیر دست مرا که به جز تو مرا پناهی نیست می‌توان با تو تا خدا کوچید کز حرم تا بهشت راهی نیست در پگاهی که با دو دست نیاز به ضریحت دخیل می‌بندم پر و بال دعای خود را من به پر جبرئیل می‌بندم بس که شب‌ها ستاره می‌شمرم آسمانی شده‌ست دامن من گر گناه است عاشقی کردن گنه عالمی به گردن من قطعه‌ای از بهشت خوب خدا آشکارا به منظر حرم است طائر پرشکستۀ دل ما تا همیشه کبوتر حرم است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1148@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹کنار چشمه...🔹 ... و صبح و ظهر و عشا می‌وزد به خاطر تو خوشا به حال نسیم این همیشه زائر تو کنار چشمه، تیمم کمال بی‌عقلی‌ست مگر بهشت طلب می‌کند مجاور تو؟ به رنگ نور خیابان کشیده‌ای تا عشق که راه را نکند گم، نگاه عابر تو به «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» سوگند که جز امام نباشد کسی مفسّر تو شبیه کوزه‌ای از رودخانه پر برگشت دو دست خالی‌ام از سمت لطف وافر تو دوباره گونهٔ قم خیس شد که در شأنت سروده‌اند غزل ابرهای شاعر تو جهان حاضر و غایب دو روی یک سکه‌ست که عطر فاطمه دارد شکوه ظاهر تو به وصف گنبد و گلدسته، ای قلم خوش باش که نیست در خور حضرت زبان قاصر تو 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1511@ShereHeyat