#مدینه
#بقیع
#غزل
🔹زیارتگاه آفتاب🔹
صحنهای بس جانفزا و دلنشین دارد بقیع
رنگوبو از لالههای باغ دین دارد بقیع
گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب
سایه از بال و پر روحالامین دارد بقیع
زآسمان وحی دارد در بغل خورشیدها
گر چه جا در دامن خاک زمین دارد بقیع
تا چراغش قبر بیشمع و چراغ مجتباست
روشنی در دیدۀ اهل یقین دارد بقیع
خرمنی از مشک جنّت بر سر هر تل خاک
از غبار قبر زینالعابدین دارد بقیع
تا توسل بر مزار حضرت باقر برند
یک جهان دل در یسار و در یمین دارد بقیع
صادق آل محمّد خفته در آن خاک پاک
راستی فیض از امام راستین دارد بقیع
لالۀ عباسی از دامان پاکش سر زند
خُرّمی از تربت امّالبنین دارد بقیع
قبر ابراهیم را بگرفته در آغوش جان
فیضها از پیکر آن نازنین دارد بقیع
خاک آن صحرا صدف، دُرّ فاطمه بنت اسد
گوهری چون مادر حبلالمتین دارد بقیع
پیکری گم گشته در اشک امیرالمؤمنین
لالهای از رحمةللعالمین دارد بقیع
بر مشام «میثم» آید بوی قبر فاطمه
تربتی خوشبوتر از خلدبرین دارد بقیع
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/5547
✅ @ShereHeyat
#هشتم_شوال
#بقیع
#غزل
🔹فانوس شرم ماه🔹
اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست
طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی
جاریست در این دشت، اما ناخدایی نیست
مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد
بیوسعت این خاک، گویا ماورایی نیست!
قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه
مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست
در غربت این دشت، اما آنچه میپیچد
تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست
هر یک بقیع کوچکی در سینهمان داریم
ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست
بر شانههای غربت ما، زخم میروید
زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست
ماییم و، ارث چارده قرنِ عزا، آری!
غمگینتر از این قصه، گویا ماجرایی نیست
در شعلههای شرم میپیچم که میبینم
شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست
📝 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/3930
✅ @ShereHeyat
#هشتم_شوال
#بقیع
#غزل
🔹خاک بارانخورده🔹
هر چقدر این خاک، بارانخورده و تر میشود
بیشتر از پیشتر جانش معطر میشود
این حریم آسمانی گنبدش فیروزهایست
روز و شب مفروش با بال کبوتر میشود
هر رواقش آینه در آینه نور است، نور
صحن در صحنش صلات ظهر، محشر میشود
دل تمنا میکند «باب الکرم» را، عاقبت،
با امام مجتبی، اینجا مُیسّر میشود
«قال باقر»، «قال صادق» مینشیند بر زبان
دور تا دور حرم یک روز، منبر میشود
کربلا هم میرسد اینجا لبی را تر کند
طرح سقاخانهها روزی مُقدّر میشود
روضهخوان اینجا نشسته روضهخوانی میکند
در دلم تازه غم و اندوه مادر میشود
📝 #فاطمه_نانیزاد
🌐 shereheyat.ir/node/3928
✅ @ShereHeyat
دلِ آیینه، گریان بقیع است
غم و اندوه، مهمان بقیع است
مدینه شمع روشن کن که هرشب
شب شام غریبان بقیع است
📝 #میثم_مؤمنینژاد
✅ @ShereHeyat
#مدینه
#بقیع
#غزل
🔹گریۀ بیصدا🔹
در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه
اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه...
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه
به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه
صدای نالهای از کوچه میرسد، به گمانم
صدای نالۀ جانسوز مجتباست، مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غمفزاست، مدینه...
سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی
اگرچه گریۀ او در تو بیصداست مدینه
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/2783
✅ @ShereHeyat
#مدینه
#بقیع
#غزل
🔹خاکی عشق🔹
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
چه دستها که رسیدهست تا بقیع از دور
که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست
نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق
اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست
همیشه حس زیارت حرم نمیخواهد
که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست
برای بودن در زیر آفتاب اینجا
میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست
«دعای سوتهدلان مستجاب، خواهد شد»
در این حرم که اجابت به طاق و گنبد نیست
بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر
اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست
📝 #محسن_ناصحی
🌐 shereheyat.ir/node/504
✅ @ShereHeyat
#هشتم_شوال
#بقیع
#غزل
🔹قدر پنهان🔹
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر
پریشان است احوال من از حالی پریشانتر
مزار جانشینیان نبی را بینشان کردند
و میدانند خود را از مسلمانان مسلمانتر
گمان ذرهها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش میگردی فروزانتر
ولی میبینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیماناند این دنیا و آن دنیا پشیمانتر
دلت آرامگاه پنج جنتآفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستانتر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیات قدریست پنهانتر
رسیده زائری بیجان که جان گیرد ز دیدارت
چه میبیند که برمیگردد از پیش تو بیجانتر
تو میباری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل میشوی ویرانتر و دل از تو ویرانتر
برایت خوابها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغانتر
📝 #محمدعلی_بیابانی
🌐 shereheyat.ir/node/506
✅ @ShereHeyat
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#بقیع
#غزل
🔹غریب🔹
آه ای غریب! پس چه کسی آشنای توست؟
جز بغض ما، که زائر صحن و سرای توست؟
جز بغض ما که رخصت اشکش ندادهاند
آیا که باز مرثیهخوان عزای توست؟
از این همه مناره و گنبد... امام من!
از این همه ضریح کدامش برای توست؟
چشم جهان کجاست بگرید غم تو را؟
ای که حسین گریهکن روضههای توست
از دشت نینوا همهٔ خلق آگهاند
عالم هنوز بیخبر از کربلای توست
صلح تو جنگهای جهان را شکست داد
این تازه خود دقیقهای از ماجرای توست..
رفتی به آسمان و فراتر از آسمان
آنجا که انتهای جهان ابتدای توست..
نگذاشتند دفن شود پاکپیکرت
در خانهای که صحنوسرای نیای توست..
اینجا کجا، مدینه کجا... آه ای دریغ
بارانیام دوباره، هوایم هوای توست
امشب دوباره یاد توام، یاد مدفنت
آه ای غریب! پس چه کسی آشنای توست؟
📝 #حسن_صنوبری
✅ @ShereHeyat
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#بقیع
#غزل_مثنوی
🔹أيها الصّبور🔹
...من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
در نام تو چه حس غریبی نهفته است
در نام تو چه خاطرهها میشود مرور
آقا غریب هستی و وقت سرودنت
حسی غریب در دل من میکند ظهور
من هم غریب مثل تو یا أيها الغریب
من کی صبور مثل تو یا أيها الصّبور
با تو چقدر ماهیتم فرق میکند
مانند ایستادن شب در حضور نور
در پیشگاه آینه مرد مقربی
تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی
ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی
ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی
روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است
نور تو ابتدای جهان، روح عالم است
از قلب تو ندیدهام آقا رحیمتر
از بخشش و کرامت دستت کریمتر
حاتم به دست بخشش تو بوسهها زده است
نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است...
سنگ صبور، مأمن غمها و دردها
ای خانهات پناه همه کوچهگردها
صلحت حماسهایست که با روضه توام است
صلحت چقدر آینهدار محرم است
باید شناخت صبر و شکیبایی تو را
باید گریست یک دهه تنهایی تو را
در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه
غربت همیشه با دل تو توام است، آه
هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبیات
وای از غم دل تو، امان از غریبیات
هر روز شهر بر غمت افزود وای من
دشنام بود و نام علی بود وای من
عمری غریب بوده ولی صبر کردهای
مانند لحظههای علی صبر کردهای
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام
یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام
یک قطعه که شنیدن آن گریهآور است
آن قطعهای که مدفن مخفی مادر است
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
در این هجوم درد و غم و داغ بیامان
صبری دهد خدا به دل صاحبالزمان
📝 #سیدمحمدرضا_شرافت
🌐 shereheyat.ir/node/2776
✅ @ShereHeyat
بیتاب و صبور، ایستادهست هنوز
همقبلۀ نور، ایستادهست هنوز
بر گرده و سینه زخم دارد اما
کوه است و غیور، ایستادهست هنوز
📝 #میلاد_عرفانپور
✅ @ShereHeyat
#آرزوی_شهادت
#غزل
🔹شهادت🔹
شهادت میتواند مرگ در راه وطن باشد
شهادت میتواند خلوتی با خویشتن باشد
شهادت میتواند در نفاق خنجری از پشت
شهادت میتواند در مصافی تن به تن باشد
شهادت میتواند ساده مثل عاشقی کردن
شهادت میتواند سخت مثل سوختن باشد
شهادت میتواند خستگیهای پرستاری
کنار بستر بیماری یک پیرزن باشد
که میداند؟ شهادت در مرام عاشقان شاید
به بیپیراهنی پوشاندن یک پیرهن باشد
شهید کربلای چند لبخند تو خواهم شد
تو لبخندی بزن، شاید شهادت سهم من باشد
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/4671
✅ @ShereHeyat
ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
میرفت ز راهمان بَرَد ظلمت وهم:
شد خون مطهرت چراغ شب ما
📝 #سیدحسن_حسینی
✅ @ShereHeyat
#شهید_آیتالله_مطهری
#غزل_مثنوی
🔹نویدبخش شهادت🔹
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
قناریان کلامش هنوز میخوانند
نوای سُنتیاش را بهروز میخوانند
قناریان کلامش هنوز جان دارند
«صدا صداست که...» پس عمر جاودان دارند
کتاب و دفتر از اندیشهاش فروغ گرفت
چراغ دانش او جلوۀ نبوغ گرفت
کتاب، واسطهای بین اوست با این نسل
مطهّری، هنر گفتگوست با این نسل
خرد، هنوز مرید جنون و مستیِ اوست
مرکّب آینهدار قلمبهدستی اوست
بخوان زمانه! بخوان با رساترین فریاد
از او بگو و بخوان باز! هر چه، بادا باد!
بخوان به نام بزرگی که آسمانی شد
فروتنانه درخشید تا جهانی شد
صفای باطنیاش غبطهآور است هنوز
که کوچه باغ نیایش معطّر است هنوز
کتاب و سنّت و اجماع و عقل را فهمید
رموز تازهای از عقل و نقل را فهمید
کتاب و منبر و سجّاده را به هم آمیخت
سه رود منشعب از کوه را به دریا ریخت
نهال کاشت ولی ریشه را عمیق نشاند
به خاک پایۀ اندیشه را عمیق نشاند
هزار پنجره را رو به آفتاب گشود
-هزار پنجرۀ مستعدِّ کشف و شهود-
گشود پنجرهها را، وَ با دو بال قنوت
خودش پرنده شد و پر کشید تا ملکوت...
نسیم، معتکف گوشۀ عبایش بود
فرشته، دست به دامان ربّنایش بود
تمام دلخوشیِ کوچه و خیابان از
نفَس نفَس زدن عطر آشنایش بود
در آن شبِ خفقان که سکوت شایع بود
درست اوج سحرخیزی صدایش بود
تلاش کرد و سرانجام هم نصیبش شد
اجابتی که برازندۀ دعایش بود:
پیامبر شبی آمد به خواب شیرینش
و بوسه زد به لبان مبلّغ دینش
و بوسه زد که بگوید جهاد یعنی این
سلوک یعنی این، اجتهاد یعنی این
نویدبخش شهادت به خواب او آمد
به خواب نیمهشبش صبح آرزو آمد
چگونه میشد از آن شور و شوق دم نزند
و زود پا نشود، اندکی قدم نزند
چگونه میشد از تاب و تب نگوید هیچ
و از حرارت بر روی لب نگوید هیچ
چه خوب شد که -اگر رفت- پیش ماست هنوز
هزار باغ پر از گُل از او به جاست هنوز...
سپرد دست خدا رشتۀ کلامش را
تمام کرد به خون، شعر ناتمامش را
📝 #سیدمهدی_موسوی
🌐 shereheyat.ir/node/3830
✅ @ShereHeyat
#روز_معلم
#چارپاره
🔹بهترین واژه🔹
دیر سالیست هر چه میخواهم
از تو یک واژه درخورت گویم
من چنین واژهای نمییابم
من چنان جملهای نمیجویم
باز هم تشنۀ کلام توام
در تو انگار آسمان جاریست
گر چراغ هدایتت خواندم
این هم از حرفهای تکراریست...
بوی گل میگرفت صحن کلاس
از سخنهای عطرآگینت
در رگم خون تازهای میریخت
واژه واژه کلام شیرینت
حاصل رنج بینهایت توست
هر که منصوب شد به هر ردهای
تو خودت را برای خاطر ما
به همه آب و آتشی زدهای...
هر کجا شور علم میبینم
ردّ پای حضور تو پیداست
هر کجا نامی از معلّم هست
روشنایی، امید هم آنجاست...
جز خدایی که آفرید تو را
آن که قدر تو را شناسد کیست
حرف آخر به هیچ قاموسی
واژهای بهتر از معلّم نیست
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/2536
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_هادی (علیهالسلام)
«اَلْغِنَى قِلةُ تَمَنِّيكَ، وَ الرِّضَا بِمَا يَكْفِيكَ»
بینیازی، آرزوی کم و رضایتمندی از رزق به اندازه کفاف است.
📗 نزهة الناظر، ص۱۳۸؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۶۶
🔹بینیازی🔹
گفتند: «غنا» از آرزو کاستن است
خود را به غنای طبع آراستن است
تسلیم و رضا چیست؟ به مقدار کفاف،
پیمانۀ روزی از خدا خواستن است
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#حضرت_حمزه علیهالسلام
#غزل
🔹شهید اُحُد🔹
تو کیستی که در اندیشۀ رسول خدایی
فروغ چشم حبیبی و چلچراغ هدایی
هنوز قبلۀ دلها نبود کعبه که دیدند
تو محو قبلۀ عشق و وفا، تو قبلهنمایی
تو سر به خاک قدوم یتیم آمنه سودی
تو دل به مهر نبوت سپردهای، چه وفایی!
تو در کمند تولای اهلبیت اسیری
تو «حمزه» هستی و از هر چه هست و نیست رهایی
فروغ معرفت از اهلبیت نور گرفتی
تو انعکاس تمام و کمال آینههایی
تو در عقیدۀ خود شاهباز اوج یقینی
تو جاننثار نبی در کمال صدق و صفایی
تو روز بدر درخشیدهای چو بدر به میدان
الا که شیر رسول خدا و شیر خدایی
تو روز معرکه بخشیدی آبرو به شجاعت
تو دادهای به شهامت شکوه و قدر و بهایی
شهادت تو چنان آتشی به جانِ جهان زد
که در «نبرد اُحُد» آفرید کربوبلایی
برای آن که نبیند «صَفیه» لالۀ پرپر
فکند سایه به رویت چه دستی و چه عبایی!
سزد که خاک تو تسبیح دست فاطمه باشد
چرا که گفت پیمبر تو «سیدالشهدایی»
ردیف میشود آهنگِ رفتنِ به مدینه
اگر تو یاد کنی از شکستگان به دعایی
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/5050
✅ @ShereHeyat
#حضرت_حمزه علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔹مردِ میدان🔹
فتح نزدیک است وقتی مرد میدان حمزه باشد
خصم خاموش است وقتی شیر غرّان حمزه باشد
شهر تاریک است وقتی نیست یار همزبانی
خانه روشن میشود وقتی که مهمان حمزه باشد
بولهب لب بسته، پنهان میشود در خانۀ خود
آن زمان که یار اسلام و مسلمان حمزه باشد
صف به صف دشمنشکن با نیزۀ شیرافکن خود
میشکافد کوه را وقتی به میدان حمزه باشد
زخم تحریم و غم شعب ابیطالب چه باشد
تا میان شام هجران ماه تابان حمزه باشد؟
با رسولالله پیمان بسته با جان و دل خود
بر سر پیمان خود تا دادن جان حمزه باشد
صفشکن، رزمآشنا، شیر رسولالله حمزه
میچکد بر پیکرش اشک پیمبر، آه، حمزه
::
حمزه را باید زمان جنگ و در میدان ببینی
روبروی جهل بوجهلان و بوسفیان ببینی
حمزه را باید کنار مرتضی و جعفر، آری
حمزه را باید میان لشکر ایمان ببینی
حمزه همراه ملائک، خوبتر از بدر تابان
باید او را پابهپای یاسر و سلمان ببینی
حمزه دوشادوش مولا با رسولالله همره
حمزه را باید کنار مرد مردستان ببینی
سرنوشت عاشقانت مرگ در بستر مبادا
عشق را باید میان خون خود غلتان ببینی
حمزه یعنی أیّها الکفّار ایمان جلوهگر شد
دور شو شیطان که نام نیک انسان جلوهگر شد..
::
چشم پیغمبر ز داغ حمزه گریان است امشب
عرش اعلا سوگوار فخر مردان است امشب
با ردای مصطفی تا عرش اعلا رفت حمزه
بند بند پیکرش تفسیر قرآن است امشب
کربلا در پیش چشمان رسولالله آمد
گوییا شرح کتاب داغ انسان است امشب
سبحهای از تربت پاک عمویش ساخت زهرا
بیگمان محراب مولا غرق باران است امشب..
خواهری مشق صبوری میکند بر داغ سنگین
یا صفیّه، زینبی کن، شام هجران است امشب..
بر سر پیمان خود تا پای جان جنگید حمزه
جان به جانان داد و بر این وعده جان بخشید حمزه
::
یار مولایی اگر، باید که از دل یار باشی
جعفر طیّار باشی، میثم تمّار باشی
زن اگر هستی، سمیّه، مرد اگر، مانند یاسر
تا چراغ راه فرزندی چنان عمّار باشی
چون ابوذر پیر عشق حضرت مولا بمانی
همچو جابر تا نهایت تشنۀ دیدار باشی
رهرو مقداد در راه بصیرت بیمهابا
یار دین عشق، در رفتار و در گفتار باشی
همچو سلمان جان و دل را در ره جانان بخواهی
حمزه باشی، تا شهادت دشمن کفّار باشی
مرد میدان، شیر غرّان، حمزۀ ما، حاج قاسم
یار مولا، همدل و همراه آقا، حاج قاسم
📝 #نغمه_مستشارنظامی
🌐 shereheyat.ir/node/6034
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
فرازی از یک #ترجیع_بند
🔹کریم بن کریم🔹
ای حریمت رشک جنّات النّعیم
خطّ تو خطّ صراطالمستقیم
نسل طاها، زادۀ والمرسلات
نجل بسم الله رحمان الرّحیم
مشعل اِنّا هدیناه السّبیل
طلعت مرآت اللهُ الحکیم...
با تجلاّی تو از ظلمت چه باک
در تولاّی تو از آتش چه بیم
دور صحنین تو با صوت ملیح
این ندا پیوسته خیزد از نسیم:
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم
شهر ری که از تو گرفته احترام
قبر تو کعبه، حرم بیتالحرام
بر رواق و قبر و خدّامت درود
بر مزار و صحن و زوّارت سلام
فیض جوشد از حریمت روز و شب
نور خیزد از مزارت صبح و شام
کاروان دل شده لبّیکگو
دور صحنین تو میگردد مدام
تا قیامت بر تمام اهل ری
سایۀ گلدستههایت مستدام
هر که آید در کنار تربتت
میرسد بوی بقیعش بر مشام
هر چه خواندم در ثنایت نارسا
هر چه گفتم در مدیحت ناتمام
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم
ای چراغ آسمانها در زمین
روشنیبخش دل اهل یقین
لالۀ گلزار ختمالانبیا
سرو بستان امیرالمؤمنین
زائرانت روز و شب فوج ملک
پردهدارت حضرت روحالامین
انس و جان آرد به تو روی نیاز
دستهدسته از یسار و از یمین
سورههای مصحف رخسار تو
طا و ها و حا و میم و یا و سین...
روز و شب بر زائرت آید ندا
فَادخُلُوها بسلامٍ آمنین...
یا کریم بن کریم بن کریم
یا اباالقاسم و یا عبدالعظیم
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/4331
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#چارپاره
🔹عطر سیب🔹
صبح صادق که میدمد دل من
سر خوش از بادۀ حضور شود
از تماشای جلوهزار پگاه
مثل آیینه غرق نور شود
نغمۀ آسمانی توحید
میشود در فضا طنینانداز
میپرد باز پلک دل که: خدا
کرده درهای آسمان را باز
میوزد از مناره عطر اذان
سمتِ این بارگاه نورانی
دل من با فرشتگان خدا
میپرد در فضای روحانی
به نماز ایستاده مُلک و مَلَک
اقتدا میکنم به حضرت او
جانم از شوق دوست سرشار است
دلم از گرمی محبّت او
آسمان و زمین به وقت قنوت
با من «أمّن یجیب» میخواند
فارغ از خویش و فارغ از عالم
دل من از حبیب میخواند
بیشتر از همیشه صحن و رواق
از شمیم حبیب سرشار است
حرمش بوی کربلا دارد
بسکه از عطر سیب سرشار است
رنگ و بوی حسین را دارد
فطرت پاک او اگر حسنیست
از فروزنده گوهرش پیداست
که تبار عقیق او یمنیست...
در مدارش به گردش آوردهست
آفتاب وِلا سه اختر را
قدر او، حُرمت دگر بخشید
«حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را
از سه خورشید، نور میگیرد
حرم با شکوه این وادی
حجّت هشتم و امام نهم
وز عنایات حضرت هادی
طائر پر شکستۀ دل من
شده عمری کبوتر حرمش
مهرش از جان ما مبادا دور
وز دل ما جدا مباد غمش
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐 shereheyat.ir/node/1129
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#غزل
🔹نگین ری🔹
از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عمیم داشت
خواندند اهل معرفت او را «نگین ری»
با آنکه نام و شهرت «عبدالعظیم» داشت
از شهربند رنج و غم، آزاد میشود
هر کس که پاس بندگی آن حریم داشت
این یاس گلشن «حسن»، این عاشق «حسین»
با مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشت
گلواژۀ حدیث از آن لعل جانفزا
عطر بهار وحی و صفای نسیم داشت
از محضر سه حجّت معصوم فیض برد
یعنی که ره به چشمۀ فوز عظیم داشت
مثل کبوتران حرمخانۀ «رضا»
روحی در آستان ولایت مقیم داشت
شاگرد پاکباختۀ مکتب «جواد»
دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت
از پرتو هدایت «هادی» اهل بیت
راهی به آستان خدای رحیم داشت
ایمان خویش را به امامش ارائه کرد
با آنکه جان روشن و قلب سلیم داشت...
طور تجلّی سه امام هُمام را
او درک کرده بود و مقام کلیم داشت
شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمۀ «یا کریم» داشت
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/1128
✅ @ShereHeyat
کسی که راه به باغ تو چون نسیم گرفتهست
صراط را ز همین راه مستقیم گرفتهست
تو از عشیرهٔ عشقی، تو از قبیلهٔ قبله
که عطر، مرقدت از جنّة النعیم گرفتهست
گدای کوی تو امروزه نیستم من و، دانی
سرم به خاک درت، اُنس از قدیم گرفتهست
همیشه سفرهٔ دل باز کردهام به حضورت
که فیض باز شدن غنچه از نسیم گرفتهست
همیشه عبد حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سِمَت عبد، با عظیم گرفتهست؟
بر این بهشت مجسّم قَسَم که زائر صحنت
به کف براتِ نجاتِ خود از جحیم گرفتهست
مَلَک غبار، ز قبر تو تا نَرُفته نرَفته
در این مقام، فلک خویش را مقیم گرفتهست
چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم؟
که هر کبوتر تو ذکر «یا کریم» گرفتهست
کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرم تو، از آن حریم گرفتهست
📝 #علی_انسانی
🌐 shereheyat.ir/node/520
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#غزل
🔹درس بندگی🔹
نام گرامیاش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض میبرد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکید
در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
تنها نبود پیک خوشالحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهلبیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچکس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گلسیرتان عشق به مدحش سرودهاند
اخلاق او لطیفتر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود میرسید
زیرا صراط زندگیاش مستقیم بود
هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایۀ امید و ولایت مقیم بود
پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق، بهشتیشمیم بود
عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
📝 #سیدهاشم_وفایی
🌐 shereheyat.ir/node/5314
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#قصیده
🔹باران گرفته است🔹
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
تا حرف آب را برساند به گوش خاک
در عین وصل، رخصت هجران گرفته است...
تجدید نوبهار به باران رحمت است
باران، که خوی حضرت رحمان گرفته است
ای تشنگانِ شهرِ فراموش! خواب نیست
آری، حقیقت است که باران گرفته است
بر جادههای یخزده این ردّ گامِ کیست؟
این بیرق از کجاست که جولان گرفته است؟
بوی مدینه میوزد، این شور از کجاست؟
آیا رضاست راه خراسان گرفته است؟
بر کشتیِ نجات بگوییدمان که کیست
این ناخدا که دست به سکّان گرفته است؟
ری کربلاست یا تو حسینی که هجرتت
بغداد را چو شام گریبان گرفته است؟
ری خاکِ مرده بود، بگو کیستی مگر
کاینک به ضرب گام شما جان گرفته است
ایران به دستِ تیغ مسلمان نشد، که حق
این خاک را به قوّتِ برهان گرفته است
برهان تویی، که آینهواری امام را
نه نایبی که حکم ز سلطان گرفته است
پیغام غیبت است که انشاد میکنی
در نوبتِ حضور که پایان گرفته است
غیبت حضورِ عالم غیب است، وز نهان
خورشید سایه بر سر انسان گرفته است
ری پایتخت عشق علی شد، چنانکه قم
عشقی که بال بر سر ایران گرفته است...
یا سیّدالکریم! نگاهِ عنایتی
تهران تو را دو دست به دامان گرفته است
از تشنگانِ شهرِ فراموش یاد کن
تا بشنویم باز که باران گرفته است
📝 #امید_مهدینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/3172
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#غزل
🔹بستان شیعه🔹
از بلبلان هماره پیام تو را شنید
گل، جامه چاک کرد، چو نام تو را شنید
رونق نداشت گلشن ایران بدون تو
سرسبز شد همین که سلام تو را شنید
این خاک زیر پای تو بُستان شیعه شد
وقتی دلیل محکم گام تو را شنید
هر کس که برد توشهای از بوستان علم
فقه تو را شناخت، کلام تو را شنید
هر جا دلی پرید به شوق نگاه دوست
آوازۀ کبوتر بام تو را شنید
از شرم، روی گندم ری سرخ شد دمی
کز تو حدیث قتل امام تو را شنید...
📝 #علی_محمد_مؤدب
🌐 shereheyat.ir/node/3933
✅ @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاران وفادار پیمبر بودند
ای کاش که در کنار حیدر بودند
دستان علی بسته نمیشد آنروز
در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
✅ @ShereHeyat