eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
483 عکس
147 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
نسل خورشید ای خنجرِ آب دیده، ما تشنۀ کارزاریم لب‌بسته زخمیم اما در خنده، خون‌گریه داریم تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی از چشم سرخِ شرابی، پیداست شب‌زنده‌داریم با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را ماییم از نسل خورشید، برقله‌ها تک‌سواریم تا کاروانِ پس از ما، پیدا کند راه از چاه یا رد پا یا که پایی در جاده جا می‌گذاریم هرچند حالا خموشیم، وقتش رسد می‌خروشیم یک روز خرما فروشیم، یک روز بالای داریم «اِمشُوا اِلَی المَوتِ مَشیا...» این است جانبازی ما یعنی که فرزندِ حیدر لب تر کند ذوالفقاریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«تفنگ آب‌پاش» پوتین پدرش را که می‌پوشد یک‌پا مردی می‌شود که با تفنگ آب‌پاش به گل‌های خانه شلیک می‌کند پدرش هر بار روی یکی از گلدان‌ها می‌افتد شیمیایی نشوند پشت بی‌سیم فریاد می‌زند خوشه خوشه باران فرستاده‌اند مانده‌ام میان جنگی تن‌به‌تن تفنگ پسرم را بشکنم یا غرور شوهرم را از هر قطره آبِ این تفنگ موجی می‌گیرد که هر روز میدان توپ‌خانه را به خانۀ آرامم می‌آورد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطبۀ طوفانی آرزوی کوه‌ها یک سجدۀ طولانی‌اش آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانی‌اش دست‌هایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانی‌اش تا که شد یک شب عروس خانۀ آل عبا شهربانوی جهان شد مادر ایرانی‌اش می‌وزد از منبرش فریادهای «یاحسین» شام‌ها ویرانهٔ هر خطبهٔ طوفانی‌اش در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است عبدوَدها کشته، از شور حماسی‌خوانی‌اش اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا چشمه‌ها می‌جوشد از هر واژهٔ قرآنی‌اش ✍🏻 🏷 علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دنیا کور نیست؟ سعدیا! دیگر بنی‌آدم برادر نیستند جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند عضوهای بی‌شماری را به درد آورده چرخ عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب در نگاه غربیان با هم برابر نیستند شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان صحنه‌های قتل‌ انسان گریه‌آور نیستند کاش بی‌بی‌سی سوال از باربی‌سازان کند: این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟ ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ گرچه اسرائیلیان از دم مذکر نیستند بی‌مروت! کودک‌اند این‌ها نه مردان حماس خانه‌‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند ‌ کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها ساقه‌های ترد ریحان‌اند لشکر نیستند خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌‌ها؟ یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟ بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟ یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟ پشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟ آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ها کر نیستند؟ تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای هیا... (کودک فلسطینی که قبل از شهادت وصیت‌نامه‌اش را نوشته بود) واژه‌ها را خط به خط، خوش خط و خوانا می‌نویسد زخمی است و درد دارد، باز اما می‌نویسد صبح حتما آفرین می‌گیرد از آموزگارش آخرین مشق شبش را بس که زیبا می‌نویسد او کلاس چندم است؟ این‌قدر آرام است و محکم! او وصیت‌نامه نه! انگار انشا می‌نویسد! کفش‌ها و پیرهن‌ها و عروسک‌های خود را یک به یک می‌بخشد و از رسم دنیا می‌نویسد دوربین‌های جهانی باز هم کورند و خاموش! آه ... گویا نامۀ خود را به فردا می‌نویسد گرچه موجی کوچک است اما به آیات شگفتش از عصای حضرت موسی و دریا می‌نویسد سامری را خوار و کوچک می‌کند با چند جمله از طلوع صبحدم در طور سینا می‌نویسد خوب می‌داند شهادت تازه آغاز حیات است آخر نامه «الیه راجعون» را می‌نویسد سال‌های بعدِ پیروزی، معلم روی تخته نام او را در میان بهترین‌ها می‌نویسد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایرانِ من بختت بلند باد و بلندا ببینمت! ایرانِ من مباد که تنها ببینمت! یک عمر روی پای خودت ایستاده‌ای بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من بر شاخه‌های شوق، شکوفا ببینمت.. همچون حماسه‌های خودت باشکوه باش تا هم‌چنان در اوج تماشا ببینمت پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت من رأی می‌دهم به تو ای خاک جاودان! در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت! ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رسالۀ خون ایمان را با جهاد معنا کردند تا پرچم اقتدار برپا کردند آن‌ها که رساله‌هایشان را آخر با جوهر خون خویش امضا کردند ✍🏻 🏷 | 🗓 «روز روحانیت و دفاع مقدس» سال‌روز شهادت شیخ فضل‌الله محلاتی (نماینده امام در سپاه) در حملۀ هوایی [۱اسفند۱۳۶۴] 🇮🇷 @Shere_Enghelab
🌷 تقدیم به بانوی گرامی نسیبه علی‌پرست همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا نسیبه باش دل من، نسیبه‌ای که خطر کرد همان‌که در اُحُد از جان و مال خویش گذر کرد.. نسیبه باش همان‌که حُنین شاهد او بود همان‌که چادر غیرت برای معرکه سر کرد نسیبه را بشِناس و نسیبه‌های زمان را همان‌که مانده به دل‌ها، همان‌که عزم سفر کرد که بعد رفتن یارش، نبود صبر و قرارش که ذره ذره غمش در دل زمانه اثر کرد تمام دغدغۀ او ظهور بود و امامش از آنچه غیر امام و قیام بود حذر کرد نسیبه باش دل من! پر از وقار و پر از نور که در سیاهی دوران به جز نسیبه ضرر کرد ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاران شهید گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید گفتم: به چه ره بایدمان رفتن؟ گفت: آن راه که می‌روند یاران شهید ✍🏻 🗓 سال‌روز شهادت محمدحسین حدادیان [۱اسفند۱۳۹۶] 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای توست که پیچیده است در نفس کوه که گفته است که یک رأی بازتاب ندارد؟! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جوان حسین علی زره که بپوشد، همین‌که راه بیفتد عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد همین که اسم علی آمده‌ست در دل میدان بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد... علی‌ست، مثل علی می‌دهد پناه گدا را اگر به خانۀ او راه بی‌پناه بیفتد... جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد دگر نمی‌شود اصلا پی گناه بیفتد تمام ‌شب سر راهش نشسته‌ام به امیدی که راه دوست بر این عبد روسیاه بیفتد ✍🏻 🏷 علیه‌السلام | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُبُّ الوطن گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزی ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، جهانی گام برداشت در هر زمینه، آسمانی گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدان حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا آهنگ راه قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مرد میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
تنها دلیل دلخوشی‌ها از اشک‌ها، از خنده‌ها، از ما خبر داری هر لحظه از اندوه آدم‌ها خبر داری از کاسه‌های خالی از باران نخلستان از تشنگی، از قحطی خرما خبر داری این روزها تلخ‌اند، اینجا قند کمیاب است حتما خودت از تلخی دنیا خبر داری می‌روید از خاک یمن هر شب عقیقی سرخ از کودکان زخمی صنعا خبر داری شاید در آغوشت گرفتی کودکی را که با گریه می‌پرسد: تو از بابا خبر داری؟ شهری گرسنه در کنار کوهی از الماس از دزد معدن‌های اِفریقا خبر داری شاید نماز صبح گاهی در فلسطینی باران من! از اشک زیتون‌ها خبر داری دیوارهایش را نوازش می‌کند دستت از غصه‌های مسجدالاقصی خبر داری از مرگ گندم‌زار زیر چکمهٔ دشمن از مرگ، از سوغات امریکا خبر داری تنها نه از ما شیعه‌ها، از آه آن هندو وقتی توسل کرد بر بودا خبر داری شاید تو را نشناسد اما درد دل کرده شاید نمی‌بیند تو را، اما خبر داری فانوس‌ها هر شب به دنبال تو می‌گردند با گریه می‌پرسند: از دریا خبر داری؟ یکشنبه‌ها ناقوس با شوق تو می‌خواند از معبدی متروکه و تنها خبر داری هر صبح گنجشکان شکایت می‌کنند از ما از شکوهٔ گنجشک‌ها حتی خبر داری تنها دلیل دلخوشی‌های منی وقتی می‌دانم از حالم همین حالا خبر داری شمشیر صیقل می‌دهی در خیمه‌ات یعنی آری خبر داری تو از فردا خبر داری قانون شعرم را به هم می‌ریزم از شوقت آن صبح زیبا ذوالفقارت را که برداری ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قسم به فجر در ضیافت تولدت خاک در شکوه جنبشی دگر رخت زرد خویش را درید و تکان تازه‌ای به خویش داد هم بدین سبب به رود زد تا غبار تاخت ستمگران دهر را در گذار آب شست‌وشو دهد انتظار سهم ماست اعتراض نیز ما ظهور نور را به انتظار با طلوع هر سپیده آه می‌کشیم ای دلیل جنبش زمین، قسم به فجر تا تولد بهار عدل در جهان ظالمان دهر را به دار می‌کشیم گوش را به نبض تند خاک می‌دهیم گام عادلی بزرگ را منتظر، شماره می‌کند در بهار، اعتراف سبز باغ را شنیده‌ام که می‌شکفت اذن رویش بهار را تو داده‌ای :: باور گلی به ذهن ساقه‌های سبز لیک خود چو غنچه‌ای صبور بسته مانده‌ای رسم غنچه نیست بسته ماندن غنچه‌های نرگس این زمان به ناز باز می‌شوند ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن انتظار می‌کشیم خاک تشنه است و ما از این کویر خندقی به سمت جویبار می‌کشیم... :: آفتاب از جبین پاک تو طلوع می‌کند در فضای پاک چشم روشنت محو می‌شود غروب می‌کند ایستاده‌ای بلند روشنان ماهتاب را نظاره می‌کنی با تو آسمان تولدی دوباره یافت پیشوای کاروان عشق! کاروان حماسه می‌سراید این‌چنین: انتظار سهم ماست اعتراض نیز منجیا، یقین تو نیز منتظر چشم بر اشارۀ خدا نشسته‌ای! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دورۀ مستضعفان نام تو ای خورشید! عالمگیر خواهد شد از نام‌ها روزی که دنیا سیر خواهد شد فردای زیبایی که شاهان خواب می‌بینند در دورۀ مستضعفان، تعبیر خواهد شد کابوس راهب‌های مال‌اندوز می‌آید جادوی کاهن‌ها چه بی‌تأثیر خواهد شد ناقوس‌ها بر طبل رسوایی که می‌کوبند ذکر شب گلدسته‌ها تکبیر خواهد شد وقتی که می‌آیی خدا خشنود خواهد بود از «لات» و «عزّی» خانه‌اش تطهیر خواهد شد.. از مرگ می‌ترسم در این دنیای دور از تو می‌ترسم از روزی که دیگر دیر خواهد شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدانه سرباز و سرسپردۀ فرمان کیستید؟ نام‌آورید و در گرو نام نیستید در های و هوی مبهم نام و مقام‌ها بی‌نام و بی‌نشان، چه غریبانه زیستید.. از ما جدا نبوده مسیر عبورتان با ما به خنده آمده، با ما گریستید در شهر و کوه و دشت، به‌جز حال خوب ما با اسم مستعار به دنبال چیستید؟ در سایه‌اید و بر کفتان تیغ آفتاب باشد که در مقابل ظلمت بایستید آخر شهید و زنده‌ترینید تا ابد وقتی در این مسیر شهیدانه زیستید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
من و تو وارث بهارانیم رأی ما سرنوشت می‌سازد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وارث بهارانیم از خزر تا خلیج نیلی فارس دست در دست هم گذاشته‌ایم از دماوند تا سر سبلان دل سپردیم و لاله کاشته‌ایم انتخاب من و تو راه خدا انتخاب من و تو ایمان است انتخاب من و تو ما شدن است انتخاب من و تو ایران است من و تو وارث بهارانیم رأی ما سرنوشت می‌سازد از دل کوه چشمه می‌جوشد عشق و ایمان بهشت می‌سازد ترکمن، فارس، کرد، ترک و بلوچ لر و کرمانی و خراسانی لک و مازندرانی و گیلک من و تو عاشقیم و ایرانی من و تو رسم ما شدن داریم یک صداییم و یک وطن داریم یک خدا، یک بهار، یک لبخند من و تو وحدتی کهن داریم از خزر تا خلیج نیلی فارس کیش مهر است، کشور نور است نام ایران همیشه جاویدان دست دشمن ز خاک ما دور است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حماسه‌ای دگر امروز فریب خصم، رنگی دگر است این بار به دوش او تفنگی دگر است برخیز و حماسه‌ای دگر بر پا کن این عرصۀ انتخاب، جنگی دگر است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عهد اُخوت ما با شهدا، عهد اُخوت بستیم با فتنه و تحریم، عقب ننشستیم هرچند که سفره‌های ما کوچک شد مأمور به انجام وظیفه هستیم ✍🏻 (زائر) 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قدرت انتخاب از سایۀ آفتاب ما می‌ترسند از هیبت در حجاب ما می‌ترسند یک قطره ز موج مردم میدان باش از قدرت انتخاب ما می‌ترسند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به نام ایران اكنون كه زمان امتحان و يارى‌ست عطر شهدا در اين حوالى جارى‌ست «تا كور شود هر آن‌كه نتواند ديد» رأى من و تو به نام ايران، آرى‌ست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مدافع حرم سربازم و صاحب علم، خواهم شد با منطق عشق، هم‌قسم خواهم شد این دفعه به جانِ حاج قاسم من هم با رأی «مدافـع حرم» خواهم شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab