eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
480 عکس
146 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
خطبۀ دریغ سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است عمار نیست، مالک اشتر نمانده است قرآن به نیزه می‌رود این‌جا هزار بار جز خطبۀ دریغ به منبر نمانده است... در کوچه‌های هاشمی آتش هنوز هست باور مکن که حادثه دیگر نمانده است دشمن خیال کرد کتاب غدیر سوخت دشمن خیال کرد که کوثر نمانده است... تکفیر می‌کنند پیاپی امام را ایمانشان به مصحف و دفتر نمانده است شمشیرهای یکسره کوفی‌ست در نیام راهی ورای گریۀ پرپر نمانده است دیگر کجای شب تهی از ابن‌ملجم است؟ در کوفه جز سیاهی خنجر نمانده است فردا تمام جامه‌‎دران‌اند پشت در فردا ولی چه فایده حیدر نمانده است! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بازنشر | پیامی دارم از پیام شهید حاج قاسم سلیمانی تا شهید مهدی باکری 🔺️ تمامی صداهای داخل کلیپ واقعی و مستند است 💻 Farsi.Khamenei.ir
صبح شهادت روایت کرد چشمانت شکوه شیرمردان را غرور کوه‌های غیرت و مردان ایران را نگاهت راویِ فتحِ طلوع صبح سنگرهاست شهادت داد قلبت روزهای سخت طوفان را بگو از دشت‌های سرخ، از سجاده‌های عشق بگو از سبزپوشانی که دانستند باران را بیا تفسیر کن از آیه‌ها صبح شهادت را مضامینی که آرامش دهد غوغای این جان را ببین ماییم و دنیا، روزهامان غرق در غفلت شقایق کو نشانت؟ فتح کن فصل زمستان را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطوط آخر نهج‌البلاغه امام رو به رهایی... عمامه روی زمین... قیامتی شد - بعد از اقامه - روی زمین خطوط آخر نهج‌البلاغه ریخت به خاک چکید خون خدا در ادامه روی زمین خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین زمان به خواب ببیند که باز امیرانی رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین: «مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین...» :: تو رفته‌ای و زمین مانده است و ما اینک و میزهای پر از بخشنامه... روی زمین! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
51.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 راز سرخ صیاد 🎥 روایتی کوتاه از زندگی خوش‌عاقبت شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی ➕ اعطای درجه سپهبدی صیاد شیرازی توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به فرزند شهید 🔰 انتشار به مناسبت ۲۱ فروردین ماه، سالروز شهادت شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی 💻 Farsi.Khamenei.ir
صاف و ساده همان بهتر که صاف و ساده باشیم نمی‌خواهیم آقازاده باشیم در این جنگ و جهاد نرم امروز چو آوینی و طالب‌زاده باشیم ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مثل علی باشیم دلا معاویگی تا کی؟ دو روز مثل علی باشیم در این زمانۀ بی آغاز، چه می‌شود ازلی باشیم؟ بیار غیرت مالک را، ببین نزول ملائک را بیا اَلَستُ بِربِّک را جواب قالَ بلی باشیم دوباره کعبۀ جانت را، امیر بت‌شکنی باید به جای حبّ علی، تا کی پر از بت هُبَلی باشیم؟ بسوز طلحۀ عصیان را، بزن رگِ جملِ نان را در این جنون خفی تا چند، اسیر شرک جلی باشیم؟ در ازدحام خیابان‌ها، و عصر قحطی انسان‌ها کمی شبیه علی باشیم، کمی شبیه علی باشیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک کوچه غیرت یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده‌ست شمشیر بردارد هر آن‌کس با علی مانده‌ست دیشب تمام کوچه‌های کوفه را گشتم تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده‌ست ای ماهتاب آهسته‌تر اینجا قدم بگذار! در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده‌ست از خیل مردانی که می‌گفتند می‌مانیم انگار تنها ابن‌ملجم با علی مانده‌ست ای مرد! بر تیغت مبادا خاک بنشیند برخیز! تا برخاستن یک «یاعلی» مانده‌ست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطّ و نشان هزار بار برای تو شاخ‌وشانه کشیدند هزار خطّ و نشانه به هر بهانه کشیدند مگر نگین عدالت پس از تو نقش نبندد چه نقشه‌ها که ستم‌خواهگان شبانه کشیدند تو برق عاطفه بودی به دیدگان یتیمان ولی به یاوه تو را نقش تازیانه کشیدند در آن زمان که تو بودی چه ظلم‌ها به تو کردند ولی پس از تو چه خواری که از زمانه کشیدند به دست‌بوس ستم‌بارگان شدند همان‌ها که پا ز عدل تو آن‌گونه ابلهانه کشیدند شهامتی که نمی‌خواست آن درشت‌سخن‌ها که پیش روی تو آزاد در میانه کشیدند پس از تو نم‌نمک آن زخم‌ها به چرک نشستند پس از تو کم‌کمک آن شعله‌ها زبانه کشیدند چه جمع اندک و غم‌دیده‌ای در آن شب تیره به کوفه پیکر پاک تو را به شانه کشیدند.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بشارت هر چند غمی به چشم تو پنهان است در دست تو سنگ و در دلت ایمان است پیروز تویی، قسم به «تین» و «زیتون» پیروزیِ تو، بشارتِ قرآن است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قبلۀ نخستین باید سخن از حقیقت دین گفتن از حُرمَت قبلۀ نخستین گفتن امروز برای شاعران تکلیف است با لهجۀ شعر، از فلسطین گفتن ای قدس! ظهور مُنتَظَر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است ای معجزۀ قیام‌قامت، ای قدس! خون‌نامۀ عشق و استقامت، ای قدس! در راه رهایی تو جان می‌بازیم ای قبلۀ دین، سرت سلامت، ای قدس! با شوق رهایی‌ات، نفَس می‌گیریم ای قدس! تو را ز خار و خس می‌گیریم ما خاک تو را -به تین و زیتون سوگند- فردا ز نفاق و کفر پس می‌گیریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرزمین مقدس تو سرزمین مقدس تو باصفا بودی تو جلوه‌گاه مقامات انبیا بودی پر از ترنم یاد خداست حافظه‌ات معطر از نفس انبیاست حافظه‌ات تو سرزمین عروج و تو وادی معراج ولی به روی گلوی تو چکمۀ تاراج هوا عوض شد و بادی وزید و طوفان شد بهار دست‌خوش هجمۀ زمستان شد تفنگ کهنۀ تو خالی از فشنگ مباد در این نبرد، تو را لحظه‌ای درنگ مباد میان دست تو سنگی که هست سجیل است حریف ابرهه‌ها غیرت ابابیل است غمت مباد که زخمی‌ست دست خالی تو چرا که خیمه زده فتح در حوالی تو غمت مباد که فرعون یکه‌تاز شده‌ست که ایستادگی تو حماسه‌ساز شده‌ست اگرچه هجمۀ طغیان گرفته دریا را بزن به نیل دوباره عصای موسی را همیشه بر سر پیمان خود بمان، ای قدس بمان و سورۀ «والفتح» را بخوان، ای قدس بیا که دشمنت افتاده از نفس امروز مبارک است! رهایی، تو از قفس امروز ببین که نسل تو نسل قیام و فریاد است برای چیدن زیتون تازه آماده‌ست «رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند» در آسمان تو باران نور نزدیک است بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وارث موسی هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس اما امید مردم دنیایی ای قدس هم قبله و قلب نخستین در دل توست هم اهل سرِّ لیلة‌الأسرایی ای قدس تنها نه در چشمان گریان فلسطین در چشم اهل آسمان زیبایی ای قدس پیغمبر ما روی چشم تو قدم زد تو میزبان حضرت طاهایی ای قدس غمگین مشو باید که سر بالا بگیری تو خاکِ پاکِ مسجد الأقصایی ای قدس دور و بر تو لشکر شمر و یزید است یک قطره از دریای عاشورایی ای قدس صهیون همان فرزند فرعون است آری امروز تنها وارث موسایی ای قدس فرزندهایت را به خاک و خون کشیدند از خون دلبندان خود دریایی ای قدس امروز اگر دست ستم رحمی ندارد اما در آخر می‌رسد فردایی ای قدس فردای ما موعود دارد غم ندارد فردا صدایت می‌رسد تا جایی ای قدس فردا تمام شهر تو آباد گردد با دست مهدی زنده و برپایی ای قدس ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دشت زیتون در سینۀ من زخم زیتون ریشه دارد زخمی که در دریایی از خون ریشه دارد من تک‌درخت سبز پاییزم که در من دلشوره‌های بید مجنون ریشه دارد زخمی سراپایم، سراپا زخمی‌ام من زخمی که در چنگال صهیون ریشه دارد چشمان من ویرانی تاریخ را دید در چشم من صدها شبیخون ریشه دارد با خشت خشتش بغض کردم، مویه کردم تاریخ من در قدس محزون ریشه دارد روزی دوباره سبز خواهم شد سراسر در من هزاران دشت زیتون ریشه دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لحظۀ واپسين مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نسیم وحدت بگو به باد بپوشد لباس نامه‌بران را به گوش قدس رساند سلام همسفران را بگوید این همه، آماده‌اند تا چو شهیدان کنند سوی تو هموار، راه رهگذران را به جوش آمده امروز، خون هرچه مسلمان فرا گرفته طنین اذان، کران به کران را نسیم وحدت و بیداری از اشارت قرآن فرا رسیده و هشیار کرده بی‌خبران را کسی که چشم دلش وا شود به عزّت ایمان چگونه حمل کند بار ذلّت دگران را صراط نور که ذاتش نه شرقی است و نه غربی بشارتی‌ست به خورشید، منطق طیران را خوشا شهادت و آزادگی به شرط رسیدن برای حسن ختام، این دو روزۀ گذران را... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جمعۀ آخر رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...» سلام ما به تو و دست‌های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس بگو به دشمن‌مان، انتقام، سنگین است و فتح آخر ما قبلهٔ نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دورهٔ کودک‌کُشی سرآمده است قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست دگر به محکمه‌های جهان، امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی‌ست دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمان فتنهٔ شام است و ما سحرزادیم زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئهٔ نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم مباد آنکه رفیقان نیمه‌راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز چشم‌به‌راهان صبح موعودیم.. ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کربلا تا قدس حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زبان حال مسجد الاقصی چقدر «ها» کند این دست‌های لرزان را؟ چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را... چقدر با تن یخ بسته، باز صبر کند هجوم رخوت و تخدیر برف و بوران را؟ به سینه و سر خود می‌زنند پنجره‌ها کسی نواخته انگار طبل طوفان را به پشت پنجره‌های شکسته می‌بیند تمام روز تگرگ و گلوله‌باران را مسیرها همه صعب‌العبور و نافرجام خدا به‌خیر کند جاده‌های لغزان را به دوش خسته کشیده‌ست سالیان زیاد شبیه گنبد خود درد و رنج انسان را به لطف هُرم نفس‌های انبیاست، اگر رسانده تا به چنین روز نیمۀ جان را اگر صدای گلوله امان دهد شاید به گوشمان برساند نوای ایمان را کنار منبر گوشه‌نشین خود دیده‌ست نفس نفس زدنِ آیه‌های قرآن را شریک گریۀ محراب می‌شود گاهی مگر کمی ببرد غربت شبستان را میان حلقۀ لات و هبل گرفتار است چقد گریه کند خنده‌های شیطان را؟ بخوان دو کاسۀ خون در هجوم اشک‌آور برای ندبۀ آدینه چشم گریان را نماز جمعۀ این هفته هم اقامه نشد کجای دل بگذارد غم فراوان را هنوز حسرت یک عید بی عزا دارند مناره‌ها که ندیدند ریسه‌بندان را تنیده تار به تکرار عنکبوتی پیر که سهم خویش کند گوشه‌های ایوان را مترسکی که اجیر کلاغ‌ها شده است شکسته با تبرش حرمت درختان را به حُسن یوسف خود آب می‌دهد با اشک و مرهمی شده این‌گونه زخم گلدان را «نماز نور بخوانید بر جنازۀ شمع» شنیدم از «زکریا» به مصرعی آن را به کوچ شانه‌به‌سرهای این دیار قسم که باد نوحه شده غربت سلیمان را- به آن عزیز که از چاه آمد و با آه کشید در بر خود میله‌های زندان را به نغمه‌های مناجات حضرت داوود که برده بود دل عاشق پریشان را به آسمان چهارم که در جوار مسیح به انتظار نشسته غروب هجران را به گریه‌های جگرسوز حضرت یعقوب که قطره قطره به غم بُرد شهر کنعان را به کوه طور که در سوگ حضرت موسی به انکسار کشانده‌ست کوه فاران را به الخلیل که در سوگ لاله‌ها دیده‌ست به کوچه کوچۀ خود حجلۀ شهیدان را -از آن مسجدالاقصی‌ست لحظۀ معراج که با صلابت خود جار می‌زند آن را هنوز منتظر است و...، هنوز منتظریم چقدر صبر کند سردی زمستان را؟ به سمت کعبه نگاهش نماز می‌خواند به این ‌امید که آن آفتاب پنهان را... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
والفتح... آزادی خاک، برملا خواهد شد آشوب، نصیب سایه‌ها خواهد شد سوگند به سنگ و خشم و فریاد و جنون والفتح بخوان، قدس رها خواهد شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر زیتون‌ عطر زیتون‌های رام الله دارد کوچه‌هایت واژه واژه از دل تاریخ می‌آید صدایت خاک تو سجادۀ موسی و ابراهیم و عِمران رفته بالا، دست در دستِ پیمبرها دعایت ذره ذره خاک تو شد دانۀ تسبیح مریم عطر انفاس مسیحا می‌دهد باد صبایت یک سحر ای کاش «سُبحانَ الَّذی أَسریٰ» بخوانم بین سجده، در حیاط مسجد الاقصی برایت.. یک سبد زیتون برای شاعران می‌چینم آری می‌سرایم از تو و گیسوی در باران رهایت می‌سرایم از قیام سنگ‌ها در دست یک زن از حنابندان خون، از سرخی رنگ حنایت قبلۀ آغاز اسلامی و خود مایل به کعبه مرگ بر هر کس بخواهد از مسلمانی جدایت! أنتُمُ الاَعلَونْ یا شعب الفلسطین المُقاوم وعده داد این را محمد، وعده داد این را خدایت در دلم الله‌اکبر‌های بسیاری‌ست اما صبح پیروزی رهاشان می‌کنم در دشت‌هایت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایران سربلند ایران سرافزار من ایران سربلند ایران هوشیار من ایران هوشمند هرچند داغ‌داری و هرچند خسته‌دل هرچند سوگواری و هرچند دردمند تا دشمن حسود تو از خشم جان دهد با دوستان سوته‌دل خود بگو بخند خوش باش ای فلات شهیدان! که دیر نیست دستان شرقی تو، بت غرب بشکنند با کربلا گِل تو سرشته‌ست چون تو راست با آن بهشت خاطره، پیوندی ارجمند ایران بی‌شهید و شهادت چه ظلمتی‌ست یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟ این بوی کربلاست که مستانه می‌وزد از کاکل سپید دماوند تا سهند زلفی ز دختران تو از شانۀ عفاف بیرون مباد! تا که پلشتان به هم زنند شمعی ز مهر فاطمه در من شکفت و گفت: ایرانیان پاک چو پروانه منند گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد: محتاج توبه‌اند ولی پاک‌دامنند ما گردی از تو را به صبا هم نمی‌دهیم! هستیم همچو کوه بر این گفته، پای‌بند خاتون صبح، زلف سحر شانه کرد و گفت: برخیز خواب‌های تو هم، سایه‌روشنند با اهل شب، حکایت ظلمات تا به کی؟ با اهل روز، قصۀ خورشید تا به چند؟ ✍🏻 (فرید) 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از آیات غمزه
بیش از ده سال از راه اندازی سایت آیات غمزه می گذرد. سال هایی که هنوز شبکه های اجتماعی رونق امروز را نداشتند و شبکه های موبایلی هنوز اختراع نشده بودند؛ شاید بیشتر ین جذابیت سایت یکی به خاطر جمع آیات بود که به نوعی شبکه ی اجتماعی سایت بود و بستری برای گفتگوهای سودمند بین شاعران و تمرین های مهارت افزایی ؛ و یکی به خاطر دفتر کاربران که نقد اشعار به طور جدی در آنجا دنبال می شد. در این سال های اخیر ولی جذاب ترین بخش سایت ، نظراتی است که رهگذران ، پای اشعار دفتر مجازی ثبت می کنند. در آن سال ها بیشترین نظری که پای اشعار ثبت می شد نظر شاعران بود و محتوایی فنی و تخصصی داشت، این سال ها ولی بیشترین نظرات مربوط به غیر شاعران می شود و اغلب درگاه های ورودی هم موتورهای جستجو هستند؛ یعنی کسانی که شعر یا شاعر خاصی را در فضای وب جستجو کرده اند. خواندن نظرات این افراد که غالباً مخاطب حرفه ای شعر نیستند، و زوایای مختلف و متنوع نگاه آنان همواره برای من جذاب و آموزنده است. این زاویه ی نگاه ها و تفاوت دغدغه ها را به دسته های مختلفی می توان تقسیم کرد: مثلاً دانش آموزانی که فردا امتحان ادبیات دارند و دنبال معنی یک بیت شعر می گردند و نظری که ثبت می کنند این است که کاش معنی این شعر را هم می نوشتید. یا افرادی که در تنگنای معیشتی قرار دارند و فکر می کنند شاعران دیدار رهبری هر روز یا هر شب خدمت ایشان می روند و برایشان شعر می خوانند. این افراد پای اشعاری که در دیدار رهبری قرائت شده نظر می گذارند و تقاضایشان این است که مشکلات مالی شان را به گوش مقام معظم رهبری برسانند. عموماً شماره تماس و شماره کارت خود را هم درج می کنند. افرادی که از طرفداران جوگیر یک شاعر خاص هستند و هدفشان فقط بالا رفتن تعداد نظرات یک شعر است. و زوایای نگاه فراوان دیگر که هر کدام جذابیت خودش را دارد. از آنجا که انتشار این نظرات نیاز به تایید دارد، در تمام این سالها نظرات را با دقت خوانده ام و آنچه برایم آموزنده بوده قدرت اجتماعی و تأثیرگذاری غبطه برانگیز بعضی اشعار است. اینکه یک شعر چقدر می تواند در بزنگاه ها نقش اجتماعی درستی ایفا کند، اینکه یک شعر چقدر می تواند در بهترین موقعیت حال عده ای را خوب کند، موجب انس و الفت دیدگاه های متفاوت نسبت به هم و نزدیک شدن قلب ها به یکدیگر باشد در مواقع هجوم و طمع بیگانگان با جهت گیری درست، خار چشم دشمنان میهن و مردم و خنکای قلب دوستان ایران و ایرانی باشد التیام زخم های فراوان باشد و... معمولا هر نظری را با هر دیدگاهی منتشر می کنم به جز نظراتی که حاوی فحش و الفاظ رکیک و اهانت باشند. این دسته ی اخیر از نظرات هر چند نسبت به عموم نظرات ناچیزند اما باز هم تعدادشان کم نیست. برایم جالب است که اهل فحش و ناسزا و اهانت و ترک ادب همیشه عده ی خاصی هستند که برای من و شما شناخته شده اند اما هیچ وقت واکنش هایشان در دایره ی ادب و منطق نمی گنجد و گویی آتش فشانی از عقده های عمل نکرده اند. در میان اشعار منتشر شده در سایت بعضی از اشعار بیشترین سهم را از ناسزاگویان داشته اند، مثلا شعر فتنه ی آقای مهدی جهاندار یا شعر رضاجان است شاه مردم ایران رضا خان نه سروده ی محمدحسین ملکیان که شاید این دو شعر رکورد دار فحاشی فحاشان بوده اند. من در انتشار نظرات، پاسخگوی هیچ کس و هیچ چیز جز وجدان و اخلاق و انسانیت نیستم وگرنه انتشار این دسته از نظرات خود گواه حقانیت و موضع گیری درست و به جای شاعرانشان است. برایم جالب بود که از بین تمام اشعاری که در دیدار اخیر شاعران با مقام معظم رهبری خوانده شد، یک غزل آماج فحش و فضیحت ناسزاگویان قرار گرفت. و این بار هم غزلی بود از یک شاعر اصفهانی سرکار خانم سپهکار با شعر این شغل مادرزادی ام را دوست دارم این گونه موضع گیری ها نشان می دهد که یک شاعر با درک درست ضرورت ها و نقطه زنی دقیق، چقدر می تواند اثرگذار باشد. همین که موضع گیری های منفی عموما از سوی کسانی است که تنها منطقشان فحش و فضیحت است یعنی شاعر قدم خود را به درستی برداشته و دین خود را به خوبی ادا کرده. وگرنه این شعرا سالهاست که در محافل ادبی سرسختانه ترین نقد و نظرات را از سوی اساتید نسبت به اشعارشان شنیده اند و در سروده های خود لحاظ کرده اند. @ayateghamze
هدایت شده از شعر انقلاب
آزادی‌ام را دوست دارم من یک زنم آزادی‌ام را دوست دارم ایرانی‌ام، آبادی‌ام را دوست دارم هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست دارم مُهر مرا از جانمازم باز برداشت با کودک خود شادی‌ام را دوست دارم می‌گیرمت ای بچّه‌آهوی گریزان آهویی و صیّادی‌ام را دوست دارم دور اتاقش عکس‌هایی از شهیدان سرو دهه‌هشتادی‌ام را دوست دارم در شهر، آزادی اسیر این و آن است در خانه‌ام آزادی‌ام را دوست دارم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسن انتخاب زنم که آینگی حُسن انتخاب من است زبان مادری‌ام شعر بی‌نقاب من است به لمس شاپرکی تازه می‌شود جانم خمیدن قد گل‌بوته‌ای عذاب من است همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل کار پر ثواب من است همین حضور، همین از نفس نیفتادن به‌روز واقعه معنای انقلاب من است سؤال می‌کنی از حاصل صبوری‌هام و خنده‌های خوش کودکم جواب من است منم که دیده به فردای روشنی دارم و چشم کودک من سوی آفتاب من است منم که می‌شکفم در زلال پاکی‌ها که خار چشم همه دشمنان حجاب من است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab