سیصد و هفتاد بیت خونآلود
خبر چه بود، که بوی فراق میآمد؟
حماسه بود که با اشتیاق میآمد
خبر نیامده آتش گرفت نصفجهان
خبر چه بود، که اینقدر داغ میآمد؟
خبر به گوش درختان آخر پاییز
شبیه آه جگرسوز باغ میآمد
درست در خنکای اواخر آبان
صدای سیصد و هفتاد داغ میآمد
سیاه بود شب اصفهان، برای همین
نه یک چراغ که صد چلچراغ میآمد
درازی صف تابوت و دوشها گفتند
قصیدهای که به سبک عراق میآمد
تهِ قصیده کجا بود؟ من نمیدانم
سر قصیده که از چارباغ میآمد
درست سیصد و هفتاد بیت خونآلود
قصیده بود که با این سیاق میآمد..
چه آهها که از این ماجرا به گردون رفت
چه گریهها که از این اتفاق میآمد
دوباره عطر شهیدان در این غزل پیچید
چه بوی دلکشی از این اتاق میآمد..
✍🏻 #عباس_شاهزیدی
🏷 #شعر_پایداری | #شهدای_اصفهان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دریا دل
دلی داشت تقدیم دنیا نکرد
به دریا زد، این پا و آن پا نکرد...
چنان رفت با پیچش موجها
که حتّی مرا هم تماشا نکرد
به زخم تن خویش مرهم نخواست
و آن زخمها را مداوا نکرد
تو گویی که او اهل اینجا نبود
که حتّی نگاهی به دنیا نکرد...
و آن نیم جانی کز او مانده بود
به جز با خداوند سودا نکرد
و این دفتر خاطرات مرا
ز بس بینشان بود، امضا نکرد...
دریغا که چشم از جهان بست و رفت
ولی چشم این شهر را وا نکرد
دم رفتنش خنده بر گونه داشت
چنین خندهای کس به دنیا نکرد
✍🏻 #عباس_شاهزیدی
🏷 #شهدا | #شهید_حسین_خرازی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سیصد و هفتاد بیت خونآلود
خبر چه بود، که بوی فراق میآمد؟
حماسه بود که با اشتیاق میآمد
خبر نیامده آتش گرفت نصفجهان
خبر چه بود، که اینقدر داغ میآمد؟
خبر به گوش درختان آخر پاییز
شبیه آه جگرسوز باغ میآمد
درست در خنکای اواخر آبان
صدای سیصد و هفتاد داغ میآمد
سیاه بود شب اصفهان، برای همین
نه یک چراغ که صد چلچراغ میآمد
درازی صف تابوت و دوشها گفتند
قصیدهای که به سبک عراق میآمد
تهِ قصیده کجا بود؟ من نمیدانم
سر قصیده که از چارباغ میآمد
درست سیصد و هفتاد بیت خونآلود
قصیده بود که با این سیاق میآمد..
چه آهها که از این ماجرا به گردون رفت
چه گریهها که از این اتفاق میآمد
دوباره عطر شهیدان در این غزل پیچید
چه بوی دلکشی از این اتاق میآمد..
✍🏻 #عباس_شاهزیدی
🏷 #شعر_پایداری | #شهدای_اصفهان
🇮🇷 @Shere_Enghelab