«ای که نزدیک تری از منِ دلتنگ به من!
بین ما نیست؛به جز فاصله ای اجباری..»
#علیرضاآذر
یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم!» تا آن زمان هیچ واژهای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود.
ولی «عزیزترینم..» فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، «ترینِ» آنهایی!
این یعنی مرا کاملاً آزاد و شرافتمندانه دوست میداشت آن هم در کمالِ دارایی نه از روی ترس و تنهاییاش.
#حمید_جدیدی
رفت و ز خانه دور شد و...باز...دورتر
مردی که بــود از هـمهی ما صبورتر
مردی که پایبندتر از هر درخت بود،
مــاننــد رود رفت به دریــای دورتـر
از اوج برج باروی شهر آمده به زیر
مردی که کوه بود و از آن پرغرورتر
دل کنـده از دیــار و مــزار تبار خود
جایی که شد ز گور بسی سوت و کورتر
تنهـایی فشـــردهی این جمع را ببین!
از ساکناــن قبــر هم اهل قبــورتر
***
از بس گریستم غزلم را، ز اشک شد
خودکار و دستها و تمام سطور، تر
#قنبرعلی_رودگر
ای جان! تو را به جان من خستهجان بمان
دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان
از رفتنت همیشه خبر دادهای، ولی
یکبار هم بدون خبر ناگهان بمان
#مجیدترکابادی
نیایش صبحگاهی 🌺 🍃 🌺
خـدایـا🙏
در این پنجشنبه زیبا🍂
تمنا دارم 🙏
تمـام گنـاهان
تمـام بدی ها
تمـام دشمنانی ها
تمـام حسادت ها
وتمـام چشم زخم ها را
از تمـام دوستانم دورکنی 🙏
آمیـــن ای فرمانروای حق و آشكار 🙏
صبحتون بخیر ☀️🌤
ای چای
دمت گرم که دم آمدہای
ای صبح
چه خوش به جام جم آمدہای ...
ای دختر آفتاب
ناز قدمت
شادم که بجای
هرچه غم آمدہای ...
#شهراد_میدری
نهادهام به جگر داغ عشق و میترسم
جگر نمانَد و این داغ بر جگر مانَد...
#طالب_آملی