eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبلیغات : @sherijat_tab پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عادت کرده‌ایم به نداشتن‌ها و شاید به اندوه آری، تو عشق بودی... این را از رفتن‌ات فهمیدم.
شب های تابستان و دلتنگی و بی خوابی تاصبح من هستم،تو هستی و اتوبان هست هرگوشه ازاین شهر با یادی گره خورده ست ردّ تمام خاطراتم روی تهران هست
شب ک آرام تر از پلک تو را میبندم در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼✨در این روز زیبا براتون 💚✨روزی سرشار از عشق 🌼✨آرامــــش و شـــادی 💚✨و سـلامـتـی آرزومـنـدم 🌼✨ان شــاءالله درپــنــاه 💚✨خــــدای خوبــیــهــا 🌼✨همیشه باغ زندگیتون سبز 💚✨پــر از طــراوت بـــاشـــه 🌼✨امـــــیـــــدوارم 💚✨امـــروز بــهــتـــریــن روز 🌼✨تــابـسـتـونـی تــون بــاشــه 💚✨تـــقـــدیـــم بــــه شــمــــا 🌼✨یــکــشـنــبــه تــون قــشــنــگـــ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من از خورشید صبح ڪَرمی نڪَاه تو را میچینم          و دانه....، دانه.....، در تسبیح تمنای دل به ذڪر می‌نویسم شـعـری از مریم‌های تو را.... به زبان مستانه‌ی میناهای عاشق  میدانی....!! پای تو و خنده‌ات       ڪه میان باشد،       صبح به جای خود همه‌ی واژه‌های من بخیر میشوند،   فقط تو و‌ خنده‌هایت...🙃♥️  
وقتی هوا خنک شد، درختی که سایه می‌داد فراموش می‌شه. متوجهی که چی می‌گم؟!🖇
13.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬دریا شده‌است خواهر و من هم برادرش . 🔹شعرخوانی مانا یاد استاد"محمدعلی بهمنی" بهمنی در حضور رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من آن روحم که دورافتاده از دنیای خود بودم هزاران کهکشان آن سوتر از رؤیای خود بودم و مثل سطر جاافتاده از شعری که غمگین بود درون ذهن خود در جستجوی جای خود بودم ورق می خوردم از تقویم برمی گشتم اما باز خودم دیروز خود بودم خودم فردای خود بودم به دنبال تو بودم خواب می دیدم جوان هستم ولی ده سال در آیینه ناپیدای خود بودم خودم را کشته بودم روی سطر آخر شعرم ولی برگشته بودم فکر ردّ پای خود بودم و یک شب خواب دیدم: رو به روی جوخه ی اعدام به جرم قتل دسته جمعی گل های خود بودم تو مسئول گل خود هستی، این را یک مسافر گفت و من دلواپس سیاره ی تنهای خود بودم و من سلطان یک سیاره ی تبعیدی ام آری خودم مسئول رؤیای گل زیبای خود بودم