🍀یا مُیَسِّر♡
جونم براتون بگه؛
تقریبا یه شش ماهی میشد که یکی از دندونام سوراخ شده بود تا جایی که اصلا از این طرف فکم نمیتونستم غذا بخورم، اما حالا چرا دکتر نمیرفتم؟!!
"به خاطر ترس از سردی و بداخلاقی برخورد دکتر "
تا اینکه آخر هفته پیش دندونه شروع کرد به درد علنی
شنبه صبح هم که از خواب بیدار شدم دیگه کلا رو هوا بود از درد
خلاصه اینکه مجبور شدم برم دکتر
نزدیکای ظهر که کارام تموم شد رفتم کلینیک دندانپزشکی که از قبل زیر سر گذاشته بودم...
اما چی بگم براتون از برخورد دلنشین دوتا منشی در بدو ورود تا دستیار دکتر و نهایتا خود جناب دکتر...
هیچی دیگه؛
بعد از چندین ماه ترس و دلهره و نگرانی بالاخره این کار به میمنت و مبارکی انجام شد ◇شکر باریتعالی◇
این خاطره رو نقل کردم از آن رو که بگم؛
گاهی ترس از برخورد آدما بیشتر از انجام خود یه کار واسه آدم سخت و دلهره آفرینه
•¤• آرزو میکنم امنِ امنِ امن باشیم واسه هر آدمی که کارش بهمون می افته😌
بهار خاتون
شامگاه سه شنبه ۲۵-آبان-دوصفر شمسی
╔═☘°═══╗
@SheroShaaf
╚════°☘️╝
