ای مردمان بگویید آرام جان من کو راحت‌فزای هرکس محنت‌رسان من کو نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس گه گه به ناز گویم سرو روان من کو در بوستان شادی هرکس به چیدن گل آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو جانان من سفر کرد با او برفت جانم باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو هرچند در کمینه نامه همی نیرزم در نامهٔ بزرگان زو داستان من کو هرکس به خان و مانی دارند مهربانی من مهربان ندارم نامهربان من کو #انوري #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi

پاییز بود و سرد و غمین بود و آسمان؛ بغضش گرفته‌بود سر رو‌ی شانه‌های خدایش گذاشت و بارید بی‌امان ... #نرگس_صرافیان_طوفان #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi

از تو چگونه بُگسلم وقتی خیالت با دلم می پیچد و از هر طرف سوی تو می پیچاندم #حسین منزوی #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi

فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت دوست را، زیر باران باید دید عشق را، زیر باران باید جست “سهراب سپهری ” #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi

💗در زندگی خود هر وقت فهمیده‌ام کـه مورد محبت کسی هستم 💗مثل این بوده که دست خداوند را بـر شـانهء خـویش احساس کـرده‌ام 💗دست خـــدا هـمیشه همراهتان💗 #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi

یارب ڪه خواند آیت عجر و نیاز من بر شاه بنده پرور مسڪین نواز من یارب ڪه گوید از من مسڪین خاڪسار با شهسوار سر ڪش گردون فراز من ڪاے نوربخش چشم جهان بین مردمان اے روشنائے نظر پاڪباز من چشمت ڪه خوش بمن به فڪندے خدنگ ناز اڪنون چرا نمی‌نگرددر نیاز من گوش مبارڪت ڪه ز من می‌شنید راز بهر چه گوشه‌گیر شد آخر ز راز من زلفت مگر ز من ڪجے دید ڪز جفا ڪوتاه ساخت رشتهٔ عمر دراز من چون محتشم ز درد تو بیچاره‌ام چه باڪ گر چاره ساز من شوے اے چاره‌ساز من محتشم ڪاشانے #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور @Sheroadab_alavi