eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
الْحَمْدُ لله عَلَى کُلِّ حَاْل... سـتایش و شڪر خداے را بر هر حالی 🌸 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
دوست خوب غم رو از بين نمي‌بره! اما كمك مي‌كنه محكم سرپا باشيم. درست مثل چتر خوب كه بارون رو متوقف نمی‌کنه اما به ما كمك مي‌كنه راحت زير بارون قدم بزنيم 🍃ظهرتون بخیر 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷سلام برنگاههایی که صداقت زینتشان است 🌷سلام برمهر آدمی که بالاترین سرمایه است 🌷سلام به شما مهربانان که بهترین همراهان هستید 🌷عصرتان _بخیر و به نیکی 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
‍ سی ام آبان ماه شاعر معاصر...یادش گرامی باد جهان از آغاز تا پایان شعری‌ ست محزون. کسی در خواهد زد و خواهد آمد که چشمان تو را خواهد داشت و همان حرف تو را خواهد زد ولی من او را نخواهم شناخت. اگر کسی مرا خواست بگویید رفته باران‌ها را تماشا کند. و اگر اصرار کرد، بگویید برای دیدن طوفان‌ها رفته است! و اگر باز هم سماجت کرد، بگویید رفته است تا دیگر بازنگردد. 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
توبه کردم که قلم دست نگیرم اما هاتفی گفت که این بیت شنیدن دارد وخدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
‌ 📚سه انگشتر! سلطان صلاح الدین به فکر فریب یکی از رعایای یهودی ثروتمندش افتاد که پیشه اش صرافی بود.اگر میتوانست او را بفریبد پول خوبی نصیبش میشد.پس یهودی را به حضور فراخواند و پرسید کدام دین بهتر است؟ صلاح الدین با خود اندیشید:«اگر بگوید دین یهود،به او خواهم گفت که طبق دین من او یک گناهکار است و اگر بگوید اسلام،به او خواهم گفت پس تو چرا یهودی هستی؟» اما یهودی که مرد زیرکی بود،وقتی سؤال سلطان را شنید این چنین پاسخ داد:«عالی جناب ،روزی روزگاری پدر خانواده ای سه فرزند عزیز داشت و یک انگشتری بسیار زیبا که با سنگی قیمتی تزئین شده بود،بهترین سنگی که در دنیا وجود داشت.هر کدام از فرزندان از پدر میخواستند که در پایان عمر آن انگشتری را برای او بگذارد. پدر که نمیخواست هیچ کدام از آنان را برنجاند مخفیانه به دنبال زرگری ماهر فرستاد.به او گفت:استاد باید برایم دو انگشتری ،درست مثل این یکی برایم بسازی که روی هر کدام از آنها سنگی مشابه سنگ اصلی باشد؛زرگر خواسته او را انجام داد و دو انگشتری دیگر ساخت،آنقدر شبیه به اولی بودند که هیچکس نمیتوانست انگشتر اصلی را تشخیص بدهد؛هیچ کس جز پدر. پس پدر فرزندان را یک به یک فرا خواند و در خفا به هر کدام یک انگشتری داد،به طوری که آنها فکر میکردند خود صاحب انگشتری اصلی شده اند.هیچ کدام غیر از پدر از واقعیت خبر نداشت.ادیان نیز این گونه اند عالیجناب! تو میدانی که ما سه دین داریم،پدر که آنها را به فرزندانش بخشیده،خود به خوبی میداند کدام یک بهترین دین است. ولی ما که فرزندان او هستیم ،هر کدام فکر میکنیم بهترین دین مال ماست؛و پدر به همه ما لبخند میزند و میخواهد هر یک انگشتری ای را که برایمان مقدور شده است بر انگشت داشته باشیم.» 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
جنگ از طرف دوست، دل‌آزار نباشد یاری که تحمل نکند یار نباشد تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود، صبح پدیدار نباشد 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
به زیر باشی هم زیبایی... 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
خانم بشری صاحبی، شاعر جوان تهرانی و از اعضای دورۀ تکمیلی آفتابگردان‎ها» (با تضمین غزل حافظ) "الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها" که درد عشق را هرگز نمی‎فهمند عاقل‎ها نه آدابی، نه ترتیبی، که حکم عاشقی حُب است ندارد عشق جایی بین توضیح‎المسائل‎ها به ذکر «یاعلی» آغاز شد این عشق پس غم نیست اگر "آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‎ها" همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند "جرس فریاد میدارد که بربندید محمل‎ها" به یمن ذکر «یازهرا»یشان شد باز معبرها "که سالک بی‎خبر نبوَد ز راه و رسم منزل‎ها" به گوش موج‎ها خواندند غواصان شب حمله: "کجا دانند حال ما سبک‎باران ساحل‎ها" شب حمله گذشت و بعد بیست و هفت سال امروز چنین _با دستِ بسته_، سر برآوردند از گِل‎ها چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده که بی‎تاب است بعد از سال‎ها از داغشان دل‎ها و راز دست‎های بسته آخر فاش شد آری! "نهان کی مانَد آن رازی کزو سازند محفل‎ها؟" شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند "متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها" 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا