صبح باران خورده عطر یاس و سوسن می دهد
جمعه ی وصل است و نرگس جامه بر تن می درد
بهمن اینک باز کرده شیشه های عطر خویش
عطر محبوب از کران تا بی کران ها می وزد
تا گره بندد به تار نازک دل زلف او
قلب هجران دیده هی بالا و پایین می پرد
گغت تا قله نمانده ره سفر را ساز کن
ورنه در گودال حرمان چرخ جانت می تپد
می رسد بر گوش جان بانگ انا المهدی او
نغمه ای که جان عاشق را چه آسان می خرد
نیست بیمی از هیاهو های دجال زمان
آن که با مهدیست آسان زین رسن ها می رهد
«الهم عجل لولیک الفرج»
#نیره جهانشاهی
هوای سینه عطر آگین شده است از عطر نیلوفر
سبک مرغ دلم از آشیانش می گشاید پر
زند بال و پری تا خانه ی نور دل عالم
مگر جوید نشانی از جلال حضرت حیدر
مدینه غرق در نور است و شادی و سرور و مهر
به دنیا پانهاده است آن طنین سوره ی کوثر
گل آرایی کنید اکنون جهان را ای پری رویان!
به دنیا پا نهاده است آن که باشد بر جهان افسر
چنان ماهی که خورشید از جمالش در کسوف آمد
و پیدا بود در رخساره اش سیمای پیغمبر
نشان از قامت رعنای اکبر را نمی بینی
مگر در قامت دلجوی عباس آن یل صفدر
یل حیدر نمایی که عیان شد ظهر عاشورا
ز خون پاک او رویید هر جا لاله ی احمر
جوانان ! گر به دنبال جهانی تازه می گردید
جهان باصفاتان را علی اکبر بود رهبر
کنون روز جوان است و مبارک بر جوانانی
که دارند اسوه ای والا ، که دارند اسوه ای برتر
میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان بر جوانان عزیز مبارک💐
#نیره جهانشاهی
خون و آتش غزه را کرده است صحن کربلا
ضجه می بارد در آنجا از زمین و از هوا
در کمین هر علی اصغر نشسته حرمله
تا کند سر از تن طفلان بی بابا جدا
شعب افتاده دو باره در حصار غاصبان
کو؟ کجاست؟ ای مسلمین آن حیدر خیبر گشا
سیل خون جاری شده از پیکر زخمی شهر
مرهم سیمرغ باید تا شود زخمش دوا
عشق سرگردان شده از کوه صبر این دیار
طعم استقلال می آید ز عمق ماجرا
وقت آن است جمله پا در وادی ایمن نهیم
بذر آزادی در آن وادی کند نشو نما
کاخ ظالم می شود از آه مظلومان خراب
خوانده ام صد قصه از قرآن جاوید شما
تا که سحر ساحران امحا کنی بار دگر
ای مسیحا طرح نو انداز اینجا بی عصا
این درفش پاره ،پا برجای مانَد سال ها
تا که نظم تازه ، خاور را کند از غم رها
میزبان عاشقانش می شود یک جمعه قدس
می رسد از کعبه ی مقصود ناگه این صدا
مهدیم میقات قدس و ظهر روز جمعه است
تا نماز جمعه معهود را آریم به جا
روز قدس آمد کفن بر قامت دنیا کشیم
تا که طوفان ها کند ترفتد صهیون را فنا
می کند طوفانِ الاحرار فردا جمعه را
جمعه ی میقات دریاب ای برادر جمعه را
در میان صحنه های با شکوه صحن قدس
سر دهیم این نغمه ی جان بخش القدس لنا
وعده ما فردا روز جهانی قدس
#نیره جهانشاهی
عطر باران دارد این جمعه دو بال انتظار
دامنی از یاس های وصل می پاشد بهار
وعده ی صادق روایت دارد از پایان شب
صبح نزدیک است و آید بر مشامم عطر یار
غرش بال ابابیل و است و فیل ابرهه
برده از اهریمن غاصب قرار و اعتبار
خیز ای جان برادر شهر را آذین کنیم
جاده هموار است می بینم سواری در غبار
اللهم عجل لولیک الفرج
#نیره جهانشاهی
و
تکمیل این نوشته
☝️☝️
شیشه ی صبح شکست
عطری از مریم و یاس
ریخت رو بال و پر باد صبا
مرغ دل پر زد و رفت
سفر از خود به خدا
تا سرآغاز بشر
آن زمانی که به سر نشتر عشق
گٍل آدم گُل شد
آدم آمد بوجود
در جهانی پر ظلمت پر دود
آسمان سرد و کبود
تک و تنها بی عشق
تک و تنها بی شوق
دور از شعشه ی روشن آب
دور از زمزمه ی مبهم برگ
دور از شوق پریدن تا اوج
دور از هلهله و خنده ی موج
بیشه ای سرد و خموش
خالی از شور و نشاط
خالی از ذوق حیات
این چنین بود خداوند حکیم
ز گِل خلقت آدم
گُل حوّا را چید
نور حوٓا تابید
عشق آمد به وجود
شوق زد سر به سجود
چشمه ها جوشیدند
سایه گستر شد مهر
آفتاب بنمود چهر
و خدا پیدا شد
اری این گونه خداوند جمال
شبنمی از همه زیبایی خود را
به حوایش بخشید
تا که آدم بکند آدم را
تا که تکمیل کند
هدف خلقت این عالم را
عشق معنا بشود
شور ، سرزندگی و صلح و محبت
همه یک جا بدمد
آری ای دختر من
تو گل سر سبد عالم خلقت هستی
بی تو دنیای بشر بیشه ای ظلمانی است
تو همان نور خدایی که تجلی دارد
در سر قله ی کوه
در دل چشمه ی پاک
در تن سبز درخت
تو همان حوایی
مروه ای یا که صفا
هاجر ی که به طواف تو شود بندگی او کامل
تو همان آسیه ایی در دل کاخ ستم
موسی از تربیت توست کلیم
تو همان مریم قدیسه ای در دیر غریب
روح قدسی مسیحا از توست
یا که نه کوثر خلقت هستی
مادر پرتو انوار خدا
از ازل
تا سرانجام زمین
بانوی آبی و آیینه ی پاک
خود بگو کیستی ای دُرّ نجیب
کاین چنین تابانی
شاعر ار گم شده در وادی اوصاف تو هم
نیست عجیب
به خودت کن سفری
پرتو حسن تو دارد خطری
از همه دام و دد و دیو سلامت بگذر
جاده ی نور تو را می طلبد
بسلامت بگذر
بسلامت بگذر
#نیره جهانشاهی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
ابر غم زد خیمه ای بر گلشن و باغ بتول
زرد شد، بر شاخه اش آلاله ی سرخ رسول
آفتاب پرفروغ علم و ایمان شد خموش
بحر بی پایان حلم افتاد از جوش وخروش
شاخه طوباست آن بالا بلند پر ثمر
صاحب علم لدنی، آفتاب پر گهر
محشر صغری عیان دیده است در دشت جنون
راس هفتاد و دو مه افتاده در دریای خون
خود بگو حلاج اسرار نهان انبیا !
نوحه خوان نکته دان نکته سنج کربلا
خود بگو زان آتش افتاده اندر خیمه ها
راز آن انگشتر و بیمار ومشک و بوریا
از علمدارسپه گو ساقی لب تشنگان
از علی اصغر بگو زان سروهای نوجوان
قصه گو از ساربان و کاروان بی جهاز
از اسیران و خرابه ، والیان بی نماز
خطبه زینب چه بود در بارگاه آن لئیم
راز زیبا دیدنش برگو تو ای دُر سلیم
کربلا را کربلا نطق گهربار تو کرد
مکتب اسلام را جاوید اسرار تو کرد
نهضت دانش ز تدبیر تو گشته شمع راه
پرتو خورشید علمت سایه دارد هر کجا
چون پدر هستی امیر وادی ملک سخن
ای شهید راه دین ای پاره پاره جان و تن
خنجر زهر عدو گر چه دریده سینه ات
تا قیامت می تراود پرتو آیینه ات
از تو خواهیم ای سفیر خط خون کربلا !
کشتي ما را رها سازی ز طوفان بلا
موج های فتنه گر چون سیل بارد باک نیست
چون توباشی ناخدا هرگز دلی غمناک نیست
"سالروز شهادت مظلومانه امام محمد باقر علیه السلام
تسلیت باد"
#نیره جهانشاهی
بم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
جاودان نقش از حسین آذین نموده روزگار
چون شکاف کعبه دارد رازهای بی شمار
می رساند کشتی جان را امان تا ساحلش
ناخدایی که حسین او را بود آموزگار
هر فلق دارد تلالو، نور سیمای حسین
سرخی جام شفق سازد پیامش آشکار
کشته ی راه حقیقت می چشد جام حیات
لافتی الا علی گوید همیشه ذوالفقار
رشته ی جان را مده در دست نفس بدنهاد
گندم ری کی بگردد در خور هر نابکار
عشق اگه می شود از راز و رمز مرگ سرخ
قصه ی خون خدا دارد طلوعی ماندگار
می رسد آسان به عنقا سالک وادی عشق
رشته مهر حسین را گر بگیرد اختیار
کربلا آن خط سرخ مستقیم عاشقیست
اربعین افشا کند آن راز و رمز پایدار
#نیره جهانشاهی
بم
عطری ز یاس آورده پیک صبحگاهی
از عرش دل تا آسمان بگشوده راهی
آورده پیغامی که از بوستان زهرا
روییده نخلی سربلند، بی مثل، تنها
در وادی ظلمت نهاده پای آن ماه
تا از طلوعش جاودان ماند سحرگاه
پر وا کند تا مرغ جان از بسترخاک
دل های عاشق را رساند سوی افلاک
تا کاخ ظالم را بلرزاند به آهی
مانند کوهی که فرو افتد چو کاهی
امد که طوفان جان دهد بر موج دریا
کشتی دین تازد به اقیانوس فردا
آمد غبار از دفتر ظالم بگیرد
مظلوم تا در غربتش تنها نمیرد
لب وا کند میخ در از آن زخم جانکاه
خونی که روشن کرد محراب سحرگاه
از آتشی که زد زبانه از دل تشت
خون اسیرانی که گل شد بر سر دشت
از رستخیزی که بپا در کربلا شد
آن سجده گاه انبیا کرب بلا شد
آری سفیر عشق پا در شط خون کرد
کاخ ستم را با سخن ها واژگون کرد
خون خدا را شد صفیر این گونه زینب
تابید چون ماه منیر این گونه زینب
ولادت با سعادت عقیله ی بنی هاشم زینب کبری (سلام الله علیها ) و روز پرستار مبارک باد
#نیره جهانشاهی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
گرفته ابر سنگینی فضای تلخ دنیا را
دگرگون کرده این ابر سیه سیمای فردا را
نه مه در آسمان پیدا نه کوکب های تابانش
نه خورشید جهان آرا، کند سرزنده صحرا را
خزان سیلی زده بر چهره یاس علی امشب
شبیخون می زند غم بعد از این گلزار طاها را
نفس های مدینه در شمار افتاده زین غربت
چرا که در قفس دیده شکسته پر عنقا را
نفیر غربتی از چاکراه کوچه می آید
کسی در بند کرده شاید امروز آن معما را
مگر شیری به زنجیر آید این باور بسی تلخ است
نگو چرخ فلک این گونه بازی می دهد ما را
حقیقت دارد این قصه بیانش سخت دشوار است
غریبانه به خاک گور بسپارد علی، ام ابیها را
گسسته رشته ی وصل زمین و آسمان زین پس
به چنگ جذر و مد بینی از این من بعد دریا را
بدون نور کوثر این جهان چون دخمه ا یی سرد است
از این تابنده کرده تا ابد خورشید زهرا را
بیان فضل زهرا کی بگنجد در دو صد دفتر
درون کوزه هرگز جا نشاید کرد دریا را
مشام روز گاران را نکرد اشباع بوی خون
فلق زین باده ی خونین بنوشاند ثریا را
#شهادت انسیه حورا کوثر خلقت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را خدمت همه بزرگواران تسلیت عرض می کنیم"
#نیره جهانشاهی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
نفیر دلخراش آتش بیداد می آید
صدای گامهای سخت استبداد می آید
خبرها ناگوار و تلخ و جانفرساست ای یاران !
غریو فتنه از شامات و از بغداد می آید
علم شد بر مناره بیرق شب رنگ سفیانی
رسد از هر کجایی نعره ی آیات شیطانی
جلودار است دجال و پیش یک لشکر جرار
کجاست آن فاتح سوریه سردار سلیمانی
اگرچه پایتخت عاشقان شد در کف کفتار
نگردد خون پاک عاشقانش نقش بر دیوار
بزودی می رسد آن منتقم این وعده ی حق است
ندا از کعبه می آید رسیده وعده ی دیدار
به دست گرم گلدان می سپارم بذر امیدم
در این شب های تیره منتظر بر خط خورشیدم
دمشق قلب ما گرچه پریشان گشته از فتنه
ولیکن طلعتش روشن نماید شام تردیدم
مشو دلتنگ زینب ! عاشقان همواره بیدارند
چه بی پروا هنوز آماده و مشتاق دیدارند
غباری گر بیفتد بر حریم مضجعت بانو!
برای جان سپردن در رهت مانند سردارند
#نیره جهانشاهی