🕯✨🕯✨🕯✨
خداوندا چو جان دادی دلم بخش
دل عاشق، نه جان عاقلم بخش
درونی ده که بیرون نبود از درد
به بیرون و درون نبود ز تو فرد
چنان دارم که تا پاینده باشم
نه از جان بلکه از دل زنده باشم
چنان نه یاد خود اندر ضمیرم
که با یاد تو میرم، چون بمیرم
چنانم ده میِ پی در پیِ عشق
که فردا مست خیزم از می عشق
#مناجات
#امیرخسرو_دهلوی
جمعه احوال عجيبي دارد
هر كس از عشق نصيبي دارد
در دلم حس غريبي جاري است
و جهان منتظر بيداري است
جمعه، با نام تو آغاز شود
يابن ياسين همه جا ساز شود
جمعه يعني غزل ناب حضور
جمعه ميعاد گه سبز حضور
جمعه هر ثانيه اش يكسال است
جمعه از دلهره مالامال است...
ابر چشمان همه باراني است
عشق در مرحله پاياني است
كاش اين مرحله هم سر مي شد
چشم ناقابل ما تر مي شد
🌻الـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌻
💚🕊💚🕊💓🕊💚🕊💚
مر نه این است کوفیان نامه نوشتند
دست به دامان مولا نامه نوشتند
مر نه این است کوفیان پیمان بستند
از سر به قامت جان فدایت دل بستند
بر عهد،آنان مگر مولا مسلم نفرست
مر ز دعوت ان کوفیان مسلم نفرست
چه شد آن همه نامه نوشتن ها
قربان صدقه و چاکر نامه نوشتن ها
رسم مهمانداری عرب. مهمان کشی نبود
آن هم ز دعوت مولا مسلم کشی نبود
ملعونند اهل کوفه و شام تا به آخر
چون راه مهمان نوازی دڑخیم باشی نبود
چه زیبا گفت پسرعمش مسلم مولا را
ای حسین مولا جانم کوفه نیا
کوفیان مزور و دورویند مولا کوفه نیا
بر عهد شکنی شکسته عهدند کوفه نیا
آرامش دل
یا مظلوم یا حسین
#صائب_تبریزی
مکش منت به هر نامرد و مردی
مده دل را به ذلت دست فردی
اگر او رابه تو مهر و وفا نیست
اگر او بر جــراحاتت دوا نیست
رهایش کن،مرنجان خویشتن را
مبر هــرگز ز یادت این سخن را
🔴🔵درمیانِ زرّ و زور ؛ تزویر وفرقهها....💫🌟دل خوشیم به پیریعصا به دست... که :
چو موسی(ع)،عبور دهد ما را زِ نیل فتنهها....
#سروده : داریوش حاجتی
هدایت شده از کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
براتون صبحی زیبا
پر از رحمت و کرامت الهی
خیر و برکت
تلاش و موفقیت
عشق و مهربانی
شادی و لبخند
و خالی از غم و غصه و نامهربانی
آرزومندم
سلام دوستان خوبم✋
صبح آدینتون مهدوی🌸
⠀ @amtewi
┗━━━🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام 5 بهمن ماه☘🌴
اولین روز هفته
شنبه تون شاد شاد
امیدوارم 🍃🌸
وقتی کتاب زندگیتون
رو ورق میزنید
خوشی ها و دلخوشی هاش
اونقدر زیاد باشه🍃🌺
که مجبور بشید همه ناراحتی های گذشته رو بریزید دور
لبخند بزن
مهربان باش🍃🌼
امروز بهترین روز تو خواهد بود
مثل کبوتران شما گرچه می پرم
آنها کبوترند و من از جنس دیگرم
دیوارها فضای دلم را گرفته اند
دیگر هوای پرزدن افتاده از سرم
این شهر بسته بال مرا؛ این حصارها
تا آسمان کشیده شده در برابرم
گاهی برای بال زدن، آسمان کم است
یا صحن قدس باید و یا گنبد حرم
آقای من! ببخش اگر بال من شکست
بر من مگیر خرده اگر کم میاورم
این روزها ببخش اگر دیر میرسم
گاهی اسیر خانه و فرزند و همسرم
مثل کبوتران شما نه ! هنوز نه
مانده است تا قبول کنی یک کبوترم
🕊🍃🕊🍃🎀🍃🕊🍃🕊
یقینا در محبت هیچ کس مادر نخواهد شد
و بی شک مادری صدیقه ی اطهر نخواهد شد
کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان
تمام سوره ها یک آیه از کوثر نخواهد شد
غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است
هر آنکس با تو ایمان آورد کافر نخواهد شد
قیامت چیست غیر جلوه ی زهرایی زهرا
بدون مادر ما تا ابد محشر نخواهد شد
دعا کن مادرم گاهی برای خود پس از مردم
مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد
هم از مسمار معلوم است هم از دوده ی دیوار
یقین دارم در این خانه دیگر در نخواهد شد
🔸شاعر: سیدمحمد_حسینی
🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼
Alireza Ghorbani - Man Asheghe Chashmat Shodam (320).mp3
9.49M
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
وقتی گریبانِ عدم؛ با دستِ خلقت می درید…●♪♫
وقتی ابد؛ چشمِ تو را، پیش از ازل می آفرید…●♪♫
وقتی زمین؛ نازِ تو را در آسمانها می کشید●♪♫
وقتی عطش؛ طعمِ تو را با اشک هایم می چشید●♪♫
من؛ عاشقِ چشمت شدم…●♪♫
نه عقل بود وُ نه دلی!●♪♫
چیزی نمی دانم؛ از این دیوانگی وُ عاقلی●♪♫
یک آن شد؛ این عاشق شدن… دنیا؛ همان یک لحظه بود●♪♫
آن دم که چشمانش مرا؛ از عمقِ چشمانم، ربود●♪♫
وقتی که من عاشق شدم؛ شیطان، به نامم سجده کرد!●♪♫
آدم؛ زمینی تر شد وُ عالم، به آدم سجده کرد…●♪♫
من بودم وُ چشمانِ تو… نه آتشی وُ نه گلی…●♪♫
چیزی نمی دانم؛ از این دیوانگی وُ عاقلی●♪♫
من؛ عاشقِ چشمت شدم… شايد کمی هم، بيشتر!●♪♫
چيزی در آن سویِ يقين… شايد کمی هم کيش تر●♪♫
آغاز وُ ختمِ ماجرا؛ لمسِ تماشایِ تو بود●♪♫
دیگر فقط تصويرِ من؛ در مردمک های تو بود●♪♫
من؛ عاشقِ چشمت شدم…●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
شعر از مرحوم افشین یداللهی
یادش به خیر آقا دوران خردسالی
میآمدم به کویت با شوق بی مثالی
پرواز مینمودم از روی دوش بابا
تا ابر لطف خود را بر بام من بباری
آموختم من آن روز از کفتران کویت
کوی تو دانه دارد،دامی در آن نداری
دیروز پاک بودم اینک سیاه و زشتم
بر خوان خویش آقا مهمان نمینمایی؟!
بعد از بسی تباهی،یک عمر بی حیایی
باز آمدم رضا جان،در را نمیگشایی؟!
آغاز شد به مهرت چون روزگارِ عمرم
حسن ختامش ای کاش پیش تو جان سپارم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
به ایوان نگه فکندم مهوش دل آمد
دلتنگ ز دیدارش ماه منیر آمد
دل سخن گفت چه زیبا گوهری است
چون دور گرانبها صدف یاقوت آمد
محو ان همه جمال و جبروت
به لبخند مسیحایی یوسف خوبان آمد
جان و قلب تهی گشتم ز دیدن یار
آنگه شادمان بینم منتظر دلها آمد
هلهله و شادیست اینک بر پا
ان عزیز دل ، مهدی موعود (عج) آمد
آرامش دل