eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
به گریه زادم و با گریه از جهان رفتم در این خرابه چنان کآمدم، چنان رفتم به لوحِ تربت خود، پیش از آنکه کشته شوم نوشتم اینکه به صد حسرت از جهان رفتم... ‏
من صبورم اما؛ بی دلیل از قفسِ کهنـه شب می‌ترسـم بی‌دلیل از همه ی تیرگی رنگ غـروب و چـراغی که تـو را از شبِ متروک دلـم دور کند مـن صبـورم اما آه، این بغض گَران صبـر چه می‌داند چیست؟!!!
ای خواجه خوش دامن دیوانه تویی یا من درکش قدحی با من بگذار ملامت را پیش از تو بسی شیدا می‌جست کرامت‌ها چون دید رخ ساقی بفروخت کرامت را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ماجرای گریه ی آدم مشخص است راهی برای توبه ی ما هم گذاشته عشق حسین موهبتی کبریایی است ماندم چه منتی سر عالم گذاشته
بهار نارنج: گر چه از عشق فقط لاف زدن را بلدیم گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم
دوری از شارع بین الحرمین یک درد است و فراق سحر کرب و بلایت سخت است حرمت؟ این دل من؟ کار خدا یا قسمت؟ و در این غائله تشخیص مقصر سخت است
. 💠 صلی الله علیک یا موسی بن جعفر الکاظم باب‌الحوائجی تو و ماییم نوکرت جاروکشان صحن دل‌انگیز دخترت بیچارگان کوی رضای توییم ما بگشای در، فقیر نشستیم بر درت 🌸
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙️ شهید سید مجتبی علمدار بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...😭 شهدا را یاد کنیم با صلوات🌷
آه ای دل غمگین، که به این روز فکندت؟ فریاد که از یاد برفت آن‌ همه پندت ای جام به‌ هم‌ ریخته، صد بار نگفتم با سنگ‌دلان یار مشو، می‌شکنندت؟!
می فروشی در لباس پارسا برگشته است آه ازین نفرین که با دست دعا برگشته است پینه‌های دست و پا سر زد به پیشانی عجب کفر با پیراهن زهد و ریا برگشته است داد ازین طرز مسلمانی که هرکس در نظر قبله را میجوید اما از خدا برگشته است خیمه خورشید را دین دار ها  آتش زدند آه معنای حقیقت تا کجا برگشته است از بد و نیک جهان جای شکایت هست و نیست خوب یا بد هرچه هست از ما به ما برگشته است - فاضل نظری
زاهد و سبحه صد دانه و ذکر سحری من و پیمودن پیمانه و دیوانه‌گری چون همه وضع جهان گذران در گذر است مگذر از عالم شیدایی و شوریده‌سری تا کی از شعبدهٔ دور فلک خواهد بود بادهٔ عیش به جام من و کام دگری تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری تا شدم بی‌اثر، از ناله اثرها دیدم بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری پری از شرم تو در پرده نهان شد وقتی که برون آمدی از پرده پی پرده‌دری شهرهٔ شهر شدم از نظر همت شاه تو به خوش منظری و بنده صاحب نظری آفتاب فلک عدل ملک ناصردین که ازو ملک ندیده‌ست به جز دادگری آن که تا دست کرم گسترش آمد به کرم تنگ دستی نکشیدیم ز بی سیم و زری تا فروغی خط آن ماه درخشان سر زد فارغم روز و شب از فتنه دور قمری