🌾🌿🌾🌿
مثل پرهای شاپرک،
شکل برگهای پاییزی
و شبیه سوت قطار آخر جاده ...
وشکل برگ های دفتر خاطرات ...
چه زود ،آغاز پایان میشود ...
وقت گوش نکردن به آهنگ زندگی هم نمیدهد
گاهی عجیب دلم میسوزد به احوال خودم ...
پنجره ی زندگی را باز نکرده ...
فرصت از من گرفته میشود...
غافل که باشیم ،ثمره اش این میشود ...
ندیده میروی ...
نچشیده میروی ...
چادر عاشقی ام را سر میکنم ...
بویی عطر یاس پیچیده در آن ...
هر قدم که برمیدارم ،
میسوزد دلم برای رد قدم هایم ...
نگاهی گذرا میکنم من بر رد قدم هایم ...
رد نگاهم که گرفته میشود ...
میشود بغض ،بغض زندگی کردنم. ..
دلم حیران ،چشم هایم بارانی ...
و ...
رگ به رگ بدنم ،پر میشود از آه ..
آهی میکشم جیگر خون....
من نفهمیده برم که قبرم میشود دلخون ...
خاکم میشود مثل آسمان بغض گرفته ...
خدایا فهمی برایم بده ...
فهمی عمیق ،که بفهم من حقیقت دنیا را
بفهم من حقیقت آفرینشم را ...
چادرم باشد روز محشر تایید بندگی م را
مهر تایید میخواهم بگیرم از زهرا س ...
ارزش م خیلی از این حرفهاست ...
اگر لمس کنم خدا را
اگر ببینم خدا را در هر رد قدم هایم🌿🌾🌿🌾
لیلا اسربار
#مناجات
یا غیاث المستغیثین من تو را گم کرده ام
ماه عشق و ماه قرآن و دعا گم کرده ام
بی وفایی کردَم و جا مانده ام از خوب ها
خسته و آلوده ام عهد و وفا گم کرده ام
خواندَم اغفرلی الذنوبی...با همه رسوایی ام
خالق من یا طبیبا من دوا گم کرده ام
هر کسی غیر از تو بر حال دلم بی اعتناست
چشم امید دلم حال بکا گم کرده ام
السلام ای شاه مظلومان امیرالمومنین
گریه دارد راه عشق کربلا گم کرده ام
عبدالرحمن رستمیان جهرمی
هدایت شده از میثاق
🍂🍂🍂🍂
قلبم ترک خورد ،همچون شیشه ی سنگ خورده ...
ومن ،درپی ِترکها ....
خورده شیشه ها هر کدام گواه آلام بودن...
قلبم میگفت ...
آه بر دل زینب س
آه بر دل کریم اهل بیت و سالار شهیدان ...
تجسم خیال ای خدا ضجه می اندازد بر دل من روسیاه ...
کشیدن شمشیر بر فرق علی ع ...
کشیده شد خنجر بر قلب ترک خورده ی من ...
ِِترکها هر کدام بسویی ...
خون گریه میکند بر علی ع ...
بر احوال فرزندان تو ...
درپی ترک های قلبم ،رسیدم به کوفه ...
خیالم امروز بیخیال غصه ها نمیتواند باشد...
حسینم بگرید و من بیخیال باشم؟؟؟
آه و واویلا بر من ....
تجسم اشکش ای خدا ...
عالمم را عوض میکند ،
که نیست در این عالم بجز درد چیز دیگری ...
کاش میشد در مسیر علی ع بودم ...
همچون آسمان بغض گرفته میشدم ...
التماسش میکردم نرو...
کوفیان نمک میخورن و چه عجیب نمکدان می شکنن...
دل های علی وار ،شده شکل مرغابی ...
سد راهش شدن ،ولی رفت که رفت ...
ترک خورد ،فرق علی ع ...
ترک خورد آسمان بغض گرفته ...
خون بارید فرق علی ع ..
خون خواهد بارید این دلهای بغض علی ...
شده محراب غرق بخون ...
میشود تا خدا محشر دل شیعه بخون ...
زینبم میگویم یک کلامم ...
نیست در عالم اندازه ی غم تو در جهان ...
کوچه ها غرق به غم ،خانه ی زهرا س وعلی ع در ماتم ...
ومن آواره ی این کوچه...
میزنم بر سر ودل ...
کوچه ها را بالا وپایین ...
همچون هاجر بین صفا ومروه ...
او در پی آب برای عزیزش ...
ومن در پی یک کاسه شیر ...
زمین شکافته شد و آب زمزم برای هاجر ...
فرق مولایم شکافته شد برای من وامثال من ...
کاسه ی خالی ،
دستها را سمت خدا ...
گرفتم مطلب من از این فرق علی ع
بخدا ی کعبه رستگارشدم ...
زمزمم شد فرق علی ع ...
کوله بارم بر دوش ...
راهی خیالم ،سمت خدا ...
تکرار حرف مولا ،بخدای کعبه رستگار شدم...
بخدای کعبه رستگار شدم🍂🍂
لیلا اسربار
⚫️ بابا حیدر (ع) ...
من بمیرم باز هم وضع سرت بدتر شده
ذکر لبهای من و ایتام ، "وا حیدر" شده
جان من اینقدر ، از رفتن نگو رحمی بکن
اینقدَر با من نگو که لحظه ی آخر شده
باء بسم الله قرآنم !!! کمی دیگر بمان
ماندنت کوتاه ، مثل سوره ی کوثر شده
زانویت لرزید ، از بسکه دچار ضعف شد
پیکرت ظرف دو روزه این همه لاغر شده
نیشخند قاتلت بد جور قلبم را شکست
ناله ی امن یجیب من دگر مضطر شده
من نمی دانم چه بر شمشیر زد آن نانجیب
هر چه که بوده برای حال و روزت شر شده
ظاهرا شمشیر .... اما در حقیقت قاتلت ...
غصه ی خون لخته ای بر روی میخ در شده
مثل این سی سال ، داری روضه خوانی می کنی
مثل این سی سال ، چشمت ابریِ مادر شده
اینقدر این سالها از داغ مادر گفته ای ...
که تمام روضه ها را دخترت از بر شده
بگذریم از ماتم مادر ، بخوان از داغ من
پس بخوان از ماجرای یک گل پرپر شده
باز داری غصه ی ناموس خود را می خوری
فکر و ذکرت کربلا و ...
تا خیالت جمع باشد از من و اهل حرم ...
روی صحبت هات ، با عباس آب آور شده
🌿🌾🌿🌾
گره خورد نگاهم بر نگاه آسمان ...
حریر سیاه بر سر ،و بغض سد نگاهش...
عزا وماتم میبارید از رخ آسمان ...
دلم بدرد آمد از غصه ی آسمان ...
سقف باشد درد ،و زیر سقف دلخوشی ؟؟؟
دریده م من رخ مسکین بینوایم را ...
دریده شد لباس عزای آسمان ...
ترکید بغضش ،ترکید بغضم ...
در عزای اشرف بنده ی خدا ...
آسمان میگفت از علی ع ...
می شنیدم از درد علی ع ...
کوفیان ،کوفه ا ی ماندن ای علی ع ....
خنجر کشیدن بر فرق تو ای علی ع ...
در زمینی به اسم کرب و بلا ...
محرابت غرق به خون ...
کربلا را خود محراب کردن ...
غرق به خون ، تن ها بی سر ...
زیبنبم تکرار غمش ...
سم خنجر و سم نیزه...
یکی بر فرق علی ع و یکی برگلوی علی ع ...
بود اصغر ،اما خود اکبر میشد اگر نبودن حیوان صفتان ...
آسمان کشید حریر سیاه بر سر...
دید چیزی که نباید میدید...
دلم ای خدا ،آرام نیست این روزها....
تسلیت میگویم من به صاحب درد...
میشود تکرار ،هرسال ،هرسال ...
ولی افسوس وهزاران افسوس نگاهم به جمالش نمیفته...
خودکرده را تدبیر نیست ای دیوانه صفت ...
رسم عاشقی این نیست ای لیلا ...
لذت گناه برای عاشق و محنتش با معشوق ...
مینویسم من بر لبم ،ای لب چه آسان دور میکنی ظهور فرزند زهرا س...
کاش ببینم آقا ،من باشم وتو باشی و روضه ی جانسوز مولا علی ع ...
عرض تسلیت بگویم برای تو ای مولا. ..
میشود یکم مرحمی بر زخم دلم ...
میشود یکم مرحمی بر داغ علی ع
میشود آقا ؟میشود🌾🌾🌾🌾
لیلا اسربار
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#غلامرضا_سازگار
تیر محبّت تو را منم نشانه یا علی
گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی
بار ولایت تو را به دوش دل گذاشتم
کوه معاصیم فتاد از سر شانه یا علی
ای ز دو دیده ام روان خون سر شکسته ات
ای ز دلم گل غمت زده جوانه یا علی
تو کز عطوفت دلت شیر دهی به قاتلت
دست تهی کجا مرا کنی روانه یا علی
تو قهرمان خیبری چرا کنار بستری
هما چگونه سر کند در آشیانه یا علی
ای پدر یتیم ها، دو چشم خود ز هم گشا
طفل یتیمت آمده بر در خانه یا علی
داغ تو کرده آتشم هر نفسی که می کشم
شعلۀ آهت از دلم کشد زبانه یا علی
فدای دیدۀ ترت چه شد که مثل همسرت
شد بدن مطّهرت دفن شبانه یا علی
قسم به خون پاک تو، به قلب چاک چاک تو
که کشته بارها تو را تیغ زمانه یا علی
مرگ تو بود آن زمان که بین خانه دشمنان
زدند همسر تو را به تازیانه یا علی
عمر تو یافت خاتمه در شب دفن فاطمه
بر جگرت ز داغ او مانده نشانه یا علی
طوطی طبع «میثمت» یاد کند چو از غمت
ناله دمد ز سینه اش جای ترانه یا علی
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
🍒کانال خوشبختی رسانه زوج خوشبخت🍎
🌴به ما @ashgjj بپیوندید.🌴
6خرداد1305
درگذشت اديب نيشابوري
او شاعر، محقق، مدرس و انديشمند معروف دوره مشروطيت بود که به دو زبان فارسي و عربي شعر مي سرود. وي اطلاعات فراواني درباره دانش هاي گوناگون اسلامي و علوم قديم داشت.
🍃🍃
ز لیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز میکرد
به گوش غنچه آندم یا علی گفت
خمیر خاک آدم چون سرشته
چو بر میخاست آدم یا علی گفت
مسیحا هم دم از اعجاز میزد
زبس بیچاره مریم یا علی گفت
مگر خیبر زجایش کنده میشد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمیشد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
شهادت امام علی (ع) را به شما بزرگواران تسلیت عرض مینمایم
🌾🌾🌾
در امتداد پاییز ...
میگیرم رد نگاهم را ...
میخورد به جاده ...
جاده ی تنگ تاریک ...
شاید شکل قفس ...
ومن درون این قفس ...
جا گرفتم چون مرغ عشق ...
جفتی نمیخواهم من از جنس خودم ...
من نمیگویم که مرا از قفس آزاد کنید ...
طالب باغ و گلی نیستم ...
جزء یک گل ...
جزء یک نگاه ...
جابگیرد در قفس این گل،
رشد خواهم کرد در کنار این گل ...
او به سمت من ...
من ندانسته ندیدمش ...
ومن سمت خدا ...
میله های قفس ،میشود شکل پیچک. ..
پیچ در پیچ ...
ومن درون این پیچ ...
با یاد خدا ...
ونمازم میشود خود پیچ ...
گره میخورم به خدا. ..
قفس م میشود خود باغ ...
میله ها خم ،و من راحت ...
سمت خدا ...
با رکوع و سجده های عاشقی
شک ندارم که قفس م غفلت از تو بود
ای خدااا🌾🌾🌾
لیلا اسربار
8خرداد1286
در چنين روزي و چند ماه پس از پذيرش مشروطيت، اولين شماره هفته نامه صوراسرافيل چاپ شد. اين روزنامه با پيشنهاد و كوشش ميرزاجهانگيرخان شيرازي، معروف به صوراسرافيل، و علي اكبر دهخدا اداره و منتشر مي شد.