╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
دلم میخواست دنيا خانه مهر و محبت بود
دلم میخواست مردم در همه احوال با هم آشتی بودند
طمع در مال يكديگر نمیبستند
مراد خويش را در نامرادیهای يكديگر نمیجستند
ازين خون ريختنها فتنه ها پرهيز میكردند
چو كفتاران خون آشام كمتر چنگ و دندان تيز میكردند
چه شيرين است وقتی سينهها از مهر آكنده است
چه شيرين است وقتی آفتاب دوستی در آسمان دهر تابنده است
چه شيرين است وقتی زندگی خالی ز نيرنگ است...
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه
جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران
است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی
دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
تو را من، زهر شيرين خوانم ای عشق!
كه نامی خوشتر از اينت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گيری
به غير از زهر شيرنت نخوانم!
تو زهري، زهر گرم سينه سوزی!
تو شيريني، كه شور هستي از توست!
شراب جان خورشيدی كه جان را
نشاط از تو، غم از تو ، مستی از توست
به آساني مرا از من ربودی
درون كورهی غم آزمودی
دلت آخر به سرگردانیام سوخت
نگاهم را به زيبايی گشودی!
بسی گفتند: دل از عشق برگير
که نيرنگ است و افسون است و جادوست!
ولی ما دل به او بستيم و ديديم
كه اين زهر است، اما نوشداروست!
چه غم دارم كه اين زهر تب آلود
تنم را در جدايی میگدازد
از آن شادم كه در هنگامه ی درد
غمی شيرين دلم را مینوازد
اگر مرگم به نامردی نگيرد
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناكامی سرآيد
تو را دارم كه مرگم زندگانی ست
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
با قلم میگویم:
ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت،
هردومان حیران بازیهای دورانهای زشت!
شعرهایم را نوشتی،
دستخوش!
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟!
#فریدون_مشیری
به بهانهی #روز_قلم
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
آه ای دل غمگین، که به این روز فکندت؟
فریاد که از یاد برفت آن همه پندت
ای جام به هم ریخته، صد بار نگفتم
با سنگدلان یار مشو، میشکنندت؟!
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
«منم مجنون آن لیلی که صد لیلاست مجنونش»
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
زندگی کوزه آبی خنک و رنگین است
آب این کوزه گهی تلخ و گهی شیرین است
زندگی گرمی دل های به هم پیوسته است
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
#فریدون_مشیری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
فدای دست نوازشگر نسیم شوم
كه خوش به جام شرابم شكوفه میریزد
تو هم مرا به نگاهی شكوفه باران كن!
در این چمن، كه گل از عاشقی نپرهیزد
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
نه غزل نوشته بودم
نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم
تو به دیدنم بیائی…
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
به سختی میخروشم: «های، باران!
چه میخواهی ز ما بیبرگ و باران؟
برهنه بیپناهان را نظر کن
در این وادی قدم آهسته تر کن
شد این ویرانه ویرانتر چه حاصل؟
پریشان شد پریشانتر چه حاصل؟
تو که جان میدهی بر دانه در خاک
غبار از چهر گلها میکنی پاک
غم دلهای ما را شستشو کن
برای ما سعادت آرزو کن
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
به سختی میخروشم: «های، باران!
چه میخواهی ز ما بیبرگ و باران؟
برهنه بیپناهان را نظر کن
در این وادی قدم آهسته تر کن
شد این ویرانه ویرانتر چه حاصل؟
پریشان شد پریشانتر چه حاصل؟
تو که جان میدهی بر دانه در خاک
غبار از چهر گلها میکنی پاک
غم دلهای ما را شستشو کن
برای ما سعادت آرزو کن
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
👤#فریدون_مشیری
هر صبح گنجشکی، لب ایوان خانه
سر می دهد آوازهایی شادمانه
او، می سراید تا فضای صبحدم را
هر لحظه رنگینتر کند با هر ترانه
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
غنچه با لبخند میگوید: تماشایم کنید!
گل بتابد چهره همچون چلچراغ:
-یک نظر در روی زیبایم کنید!
سروناز
-سرخوش و طناز- می بالد به خویش:
-گوشه ی چشمی به بالایم کنید!
باد نجوا می کند در گوش برگ:
-سر در آغوش گلی دارم،کنار چتر بید،
راه دوری نیست، پیدایم کنید!
آب گوید:
زاری ام را بشنوید!
گوش بر آوای غمهایم کنید!
پشت پرده، باغ اما،
در هراس ...
باز پاییز است و در راهند آن دژخیم و داس
سنگ ها هم حرف هایی می زنند
گوش کن!
خاموش ها گویا ترند!
از در و دیوارمی بارد سخن.
تا کجا دریابد آن را جان من.
در خموشی های من فریاد هاست.
آن که دریابد چه می گویم کجاست؟
آشنایی با زبان بی زبانانی چو ما
دشوار نیست.
چشم و گوشی هست مردم را،دریغ،
گوش ها،هشیار نه
چشم ها بیدار نیست!!
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
كدام نشانه دویده است از تو در تن من؟
كه ذره های وجودم تو را كه می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
سلام
روزتون بخیر 💐
زندگی ...
مجموعه ای از اشک و لبخند است
خنده های شیرین فروردین
بازتاب گریه ی پر بار اسفند است
ای زمستان!
ای بهار!
بشنوید از این دل تا جاودان امیدوار
گریه ی امروز ما هم
ارغوان خنده می آرد به بار! ...
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نیز چو خورشید
دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم
که نپویم...
هر صبح در
آیینه ی جادویی خورشید
چون می نگرم
او همه من، من همه اویم
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
خدایا وحشت تنهاییم کشت
کسی با قصه ی من آشنا نیست
درین عالم ندارم همزبانی
به صد اندوه می نالم روا نیست
شبم طی شد کسی بر در نکوبید
به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لب بام
دلم از این همه بیگانگی سوخت
بروی من نمی خندد امیدم
شراب زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم میدهد تسکین به حالم
که غیر از اشک غم در دفترم نیست
بیا ای مرگ جانم بر لب آمد
بیا در کلبه ام شوری برانگیز
بیا شمعی به بالینم بیفروز
بیا شعری به تابوتم بیاویز
دلم در سینه کوبد سر به دیوار
که این مرگ است و بر در میزند مشت
بیا ای همزبان جاودانی
که امشب وحشت تنهائیم کشت
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
می گشودم پر و می رفتم و می گفتم : «های!
بسرای ای دل شیدا، بسرای
این دلافروزترین روز جهان را بنگر!
تو دلاویزترین شعر جهان را بسرای!
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
نسیم صبح بوی گل پراکند
افق دریایی از نور است و لبخند
دل افروزان شادی را صلا زن
سیه کاران غم را در فروبند
#فریدون_مشیری
🧚 سلام 🧚♀
🌻 صبح سه سنبه تون بخیر و شادی 🌻
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که مارا خوشتر است
لذت یک لحظه #مــادر داشتن.
#فریدون_مشیری
روزتان مبارک فرشته های زمینی❤️
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !؟
چه کرد با دل من آن نگاه شـیرین، آه!
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
زندگی
گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست
در ضمیرت اگر این گُل ندمیده است هنوز
عطر جانپرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز
دانهها را باید از نو کاشت ...
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
زندگی
گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست
در ضمیرت اگر این گُل ندمیده است هنوز
عطر جانپرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز
دانهها را باید از نو کاشت ...
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
«پدر و مادر»
من که امروز، در باغ گیتی؛ چون درختی همه برگ و بارم
رنجهای گران پدر را، با کدامین زبان پاس دارم؟!
سر به پای پدر میگذارم
جان به راه پدر میسپارم
یاد جان سوختنهای مادر،
لحظهای از وجودم جدا نیست
پیش پایش چه ریزم؟ که جان را،
قدر یک موی مادر بها نیست
او خدا نیست، اما وفایش
کمتر از لطف و مهر خدا نیست.
#فریدون_مشیری
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi