eitaa logo
کانال شعر علوی
889 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانهٔ روز بزرگداشت «پروین اعتصامی» آشنا بشیم با این شاعر بزرگ. ‏━━━━━━━━━━━ که نام اصلی او «رخشنده» است در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. از او به عنوان یکی از مشهورترین شاعران زن ایران یاد می‌شود. پروین زمانی که کودک بود همراه خانواده‌اش به تهران آمدند. ‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ پروین اعتصامی بانوی معاصر شعر فارسی است که در نظر برخی از بزرگان فرهنگ و ادب، در زمره بزرگ‌ترین شاعران ایران زمین قرار دارد. اندیشه نو و نگاه انتقادی پروین به وقایع اجتماع و طبقه ضعیف جامعه،‌ یکی از برجسته‌ترین نکات اشعار او محسوب می‌شود. در تاریخ ادبیات فارسی، پروین اعتصامی تنها بانوی شاعری معرفی می‌شود که زیباترین اشعار سیاسی انتقادی را با نگرشی زنانه و با اتکا به اخلاق و خرد و اندیشه به رشته تحریر درآورده است. پروین را استاد سبک مناظره در شعر فارسی می‌دانند. عمده اشعار تعلیمی، مضامین اخلاقی و نکات اجتماعی در دیوان او،‌ به سبک مناظره سروده شده و زبان و بیان روان و ساده پروین،‌ زیبایی و ماندگاری این اشعار را مضاعف ساخته است. پروین در جوانی درگذشت و تنها یک دیوان شعر از او به یادگار باقی ماند. این نوشتار نگاه کوتاهی دارد بر زندگی و آثار شاعر توانایی که به‌عنوان مشهورترین بانوی شعر فارسی شناخته می‌شود.
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود گاهی بساط عیش خودش جور میشود گاهی دگر تهیه بدستور میشود گه جور میشود خود آن بی مقدمه گه با دو صد مقدمه ناجور میشود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود گاهی برای خنده دلم تنگ میشود گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود گاهی تمام آبی این آسمان ما یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود از هرچه زندگیست دلت سیر میشود گویی به خواب بود جوانی مان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود کاری ندارم کجایی چه میکنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود. پور
💎 گره‌گشای پیرمردی مفلس و برگشته بخت روزگاری داشت ناهموار و سخت هم پسر هم دخترش بیمار بود هم بلای فقر و هم تیمار بود این، دوا می‌خواستی، آن یک پزشک این، غذایش آه بودی، آن سرشک این، عسل می‌خواست، آن یک شوربا این، لحافش پاره بود، آن یک قبا روزها می‌رفت بر بازار و کوی نان طلب می‌کرد و می‌برد آبروی دست بر هر خودپرستی می‌گشود تا پشیزی بر پشیزی می‌فزود هر امیری را روان می‌شد ز پی تا مگر پیراهنی بخشد به وی شب به‌سوی خانه می‌آمد زبون قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون روز، سائل بود و شب بیمار دار روز از مردم، شب از خود شرمسار صبحگاهی رفت و از اهل کرم کس ندادش نه پشیز و نه درم از دری می‌رفت حیران بر دری رهنورد، اما نه پایی، نه سری ناشمرده، برزن و کویی نماند دیگرش پای تکاپویی نماند درهمی در دست و در دامن نداشت سازوبرگ خانه برگشتن نداشت رفت سوی آسیا هنگام شام گندمش بخشید دهقان یک دو جام زد گره در دامن آن گندم، فقیر شد روان و گفت کای حی قدیر گر تو پیش آری به فضل خویش دست برگشایی هر گره کایام بست چون کنم، یارب، در این فصل شتا من علیل و کودکانم ناشتا می‌خرید این گندم ار یک جای کس هم عسل زان می‌خریدم، هم عدس آن عدس، در شوربا می‌ریختم وان عسل، با آب می‌آمیختم درد اگر باشد یکی، دارو یکی است جان فدای آن‌که درد او یکی است بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل این گره را نیز بگشا، ای جلیل این دعا می‌کرد و می‌پیمود راه ناگه افتادش به پیش پا، نگاه دید گفتارش فساد انگیخته وان گره بگشوده، گندم ریخته بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانایی، نمی‌داند مگر سال‌ها نرد خدایی باختی این گره را زان گره نشناختی این چه کار است، ای خدای شهر و ده فرق‌ها بود این گره را زان گره چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای کاین گره را برگشاید، بنده‌ای تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را هرچه در غربال دیدی، بیختی هم عسل، هم شوربا را ریختی من تو را کی گفتم، ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود من خداوندی ندیدم زین نمط یک گره بگشودی و آن‌هم غلط الغرض، برگشت مسکین دردناک تا مگر برچیند آن گندم ز خاک چون برای جست‌وجو خم کرد سر دید افتاده یکی همیان زر سجده کرد و گفت کای ربّ ودود من چه دانستم تو را حکمت چه بود هر بلایی کز تو آید، رحمتی است هر که را فقری دهی، آن دولتی است تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای هرچه فرمان است، خود فرموده‌ای زان به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند تا که با لطف تو، پیوندم زنند گر کسی را از تو دردی شد نصیب هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب هرکه مسکین و پریشان تو بود خود نمی‌دانست و مهمان تو بود رزق زان معنی ندادندم خسان تا تو را دانم پناه بی‌کسان ناتوانی زان دهی بر تندرست تا بداند کآنچه دارد زان توست زان به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را اندرین پستی، قضایم زان فکند تا تو را جویم، تو را خوانم بلند من به مردم داشتم روی نیاز گرچه روز و شب در حق بود باز من بسی دیدم خداوندان مال تو کریمی، ای خدای ذوالجلال بر در دونان، چو افتادم ز پای هم تو دستم را گرفتی، ای خدای گندمم را ریختی، تا زر دهی رشته‌ام بردی که تا گوهر دهی در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش ورنه دیگ حق نمی‌افتد ز جوش یاد و نامشان گرامی 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3712278155.mp3
13.12M
👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
🕊💫🕊 هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهی صحن و سرایت میشوم با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم شب زیارتی ارباب التماس_دعای_فرج 🤲 🕊💫🕊
🕊💫🕊 منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحرخیز جوانش برسد خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده ی چاردهم وا شود و ماه تمام از شبستان دو ابروي کمانش برسد لیله القدر بیاید لب آیینه ی درک سوره ی فجر به تاویل و بیانش برسد نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست عطر او زودتر از نامه رسانش برسد شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد ظهر آن روز بهاري چه نمازي بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد قاسم صرافان اللهم عجل لولیک الفرج 💫سلاااااااااام 💫صبح آدینتون سرشار از خیرو برکت و انرژی مثبت سحرخیزان و بیداردلان 💫التماس_دعای_فرج 🤲 🕊💫🕊
🕊🌻🕊 گفتم که خدایا برکاتی بفرست گفتا که تو اول حسناتی بفرست گفتم حسنات من بود حب علی گفتا به جمالش صلواتی بفرست درود بر شما خوبان سحرخیز ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ 🕊🌻🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم ؟! - بی عشق ِ حسین اگر بمیرم چه کنم . . - فردا که کسی را به کسی کاری نیست .. - دامان حسین اگر نگیرم چه کنم ؟! 🌿
🔆آخرین فرصت🔆 ✍بعضیا در عمر خود یه بار متحول میشن و توبه میکنن🙃 بعضیا سالی یه بار🙂 بعضیا سالی چند بار☺️ اما خدا... هرشب انتظار تحول داره و به همین خاطر نمازشب رو پیشنهاد میفرماید😊 دیگه اگه هرشب هم نشد، شب جمعه رو قرار داده تا حساب هفته رو صاف کنیم😌 امشب آخرین شب جمعه سال مادی و معنویمونه... آخرین شب جمعه سال۱۴۰۱🙁 آخرین شب جمعه ماه شعبان🥺 یه کاری کن امشب... حتی اندازه یه سلام به اباعبدالله... اگه حالشو داشتی حال امام زمان رو بپرس. با سوره یاسین؛ زیارت آل یاسین... منم دعا کنید خوب بشم. دلم آباد بشه😭💔 🔸
نگاه کن ز نگاه تو غم نداشته باشد به نوکری که به جز این حرم نداشته باشد محمد مهدی سفیدگر🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشق شده‌ام بر تو تدبیر چه فرمایی از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟ تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویم یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی در دوستی‌ات شهری گشتند مرا دشمن بر من که کند رحمت؟ گر هم تو نبخشایی زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس نه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی نظامی_گنجوی
دستی بکش به روی سرم دل پرم ببین از این زمانه از همه دل می برم ببین حتی من از خودم چقدر دلخورم ببین آقا منی که نان تو را میخورم ببین گاهی عجیب اشک تو را در میاورم خبط از من است حوصله را سر میاورم اصلأ خودت برای دلم فکر چاره کن این نامه ی سیاه مرا پاره پاره کن با دست خود ردای تنم را قواره کن از نو بسازنوکرتان را اداره کن از درد و غصه های من در به در بگو وقت گناه یاد تو بودم مگر؟؟بگو تا شد همیشه حرف شما را زدم ببخش وقت عمل رسید و فقط جا زدم ببخش قطره نبودم و دم دریا زدم ببخش بر زخم کهنه ات چه نمک ها زدم ببخش یابن الحسن(عج)خسته ام آقا نظاره کن من توبه میکنم تو به من هم اشاره کن عجل ظهور…محو سخن میشوم بیا یاللعجب که ملک و وطن میشوم بیا با یک نگاه حر تو من میشوم بیا از اهل خوشتبار قرن میشوم بیا جانم فدای جان تو برگرد جان من ای آخرین غریبه امام زمان(عج) من حسین خیریان
🔹اَلسَّلاَمُ عَلَيک یا رَبِيعِ الأَْنَامِ وَ نَضْرَهِ الأَْيَّامِ 🔸سلام بر تو ای بهار خلایق، و شادابي و سرسبزي ايام 🔸سلام بر تو ای مولایی که صفای آمدنت، زمستان دل‌ها را بهار خواهد کرد و طراوت مهربانیت روزگار را نو.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سلام فرمانده نسخه فرزندان شیخ ابراهیم زکزاکی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانده سلام من منتظرت هستم بیا که تمام جهان منتظر توست... کسی‌ چه‌ میداند شاید‌ این‌ سختی‌ها، پایانی‌ به‌ شیرینی ظهور دارد ان شاءالله
‌ سال كه "نو"شد پاك كنيد افكارتان را از كينه ها! ببخشيد به وسعتِ قلبتان تمامِ آنهايى را كه خاطرتان را مكدر كرده اند! سال نو را بهانه كنيد براى نو شدنِ خودتان عاشق شويد اما درست عاشقى كنيد اما با اهلش پدرتان را مادرتان را بياوريد خط ِ اولِ اولويتهاى زندگيتان دعايشان اگر نباشد فقط درجا ميزنيم و رسيدنى در كار نيست... علي قاضي نظام