eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید که زد شعر سپیدی بنویس برنامه ی جذاب مفیدی بنویس ... خورشید هم از شعر خوشش می آید هرصبح رباعی جدیدی بنویس ...
دیدم که در صحن قم حاجت روا شد هرکس که ذکرش یاجواد و یارضا شد محمدحسین رحیمیان
دلتنگم و دلتنگی ام اقرار کمی نیست از سنگ چنین دل ببری کار کمی نیست با تو به تماشای خدا می رسم آخر این قلب ترک خورده که ابزار کمی نیست صد قافیه از اسم تو در شعر ردیفند صد در غزلیات من آمار کمی نیست من با تو به تکرار خودم خاتمه دادم تکرار خودم بعد تو آزار کمی نیست آوارگی و داغ تو در فصل زمستان از زلزله ی چشم تو آوار کمی نیست حق داشت قبولت نکند عرش الهی سنگینی عشقت به خدا بار کمی نیست👌
✨⚡ ✨⚡ ✨⚡💫 چشم انتظاری بنی هاشم به سر شد طوبای باغ فاطمیون پر ثمر شد نوری مضاف جمع خورشید وقمر شد آقا برای چندمین دفعه پدر شد اجماع کلی بنی هاشم همین است این طفل تمثال امیرالمؤمنین است یک تکه الماس است بر دستان بابا مانند یک رود است درآغوش دریا آئینه می‌گردد به روی دست سقا صف بسته قومی محضرش بهر تماشا اکبر نگاهش کرد او خندید، جان گفت: ارباب درگوشش مسیحایی اذان گفت: وقتش رسید آقا که نام او بگوید با سرّ اعظم نام این مه رو بگوید این نکته باریکتر از مو بگوید مستی کند با نام او یا هو بگوید کوری چشم دشمنان حق منجلی شد فرزند بچه شیر حق نامش علی شد این طفل کوچک پیر یک دنیای عشق است سرتا به پا آئینه و سیمای عشق است آقا و آقا زاده آقای عشق است مهری به طومار و به عاشورای عشق است ✨⚡️
✨ گر تیر جفای دشمنان می‌آید دل تنگ مکن که دوست می‌فرماید بر یار ذلیل هر ملامت کاید چون یار عزیز می‌پسندد شاید
ایراد از منَ ست یا روزها نمی دانم؟! همین که دلم برای رفته یی تنگ می شود، همین که جای خالیَ ش زُق می زند، همین که دیگر...بُگذریم... که می شود دلم برای کسی که نیست، پَر می کشد... 💔
۱۴روز 🍃🌸 بهار عزیزم سلام می دانم سرت شلوغ است و داری چمدانت را برای آمدن،آماده می کنی خواستم بگویم میان باران وروزهای افتابی بلندی که داری توی چمدانت میگذاری برای همه ی آدم ها یک دشت آرزوی برآورده شده بگذار توی چمدانت،که امسالمان سال بغض بود حالا که داری از راه می رسی توی آغوشت برایمان عشق بیاور توی چشمهایت برایمان اشک شوق بیاور. بهار عزیزم لطفا آنقدر خوب باش تا تمام روزهای سال به یمن آمدنت غصه ها را به در کنند، لطفا زودتر بیا که دلمان به آمدنت خوش است ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من ! 🍃 ای تو که هستی و من چشمی لایق تو ندارم 🌺 تو را دوست دارم 🍃 بی دلیل 🌸 بدون حرفی یا قائده ای زمینی 🍀 تو همه ، 🌻 من هیچ . تو باران ، 🌴 من تشنه ترین کویر . 🌈 چرا اینگونه تنهایی ؟ ⛱ چرا اینگونه مهربانی ؟ 🌞 چرا نمی رنجی .؟ ❣ از من 💌 از بدترین بنده ات . 💚 الهی ! 🙏 تو را با دلی تنگ 🙏 تنگتر از همیشه 🧡 یاد می کنم امروز .. 🌺 تو مرا اینگونه خواستی 🐞 تو مرا با بغض به خانه ات آوردی 🍃🌸 تا دست مهربانت را بر چشمان اشکبارم بکشی تا لمس کنم حضور بی نهایتت را خوشبخت ترین مخلوق خواهی بود … ❤ اگر امروزت را 💖 آنچنان زندگی کنی ، 💜 که گویی نه فردایی وجود دارد برای دلهره ، 💙 و نه گذشته ای برای حسرت …!! 💛 💜 اللهم عجل لولیک الفرج💜 🌹 🍃🌹
یک باغ پیچیده در کوچه دلم یک دشت مملو از سلام، رو به روی تو مایلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ یعنے: 🌸چشم های پر از محبت شهید حتی در از پشت قاب عکس... 🌸،خیره‌خیره دنبال بهانه است که لب باز کند به دوست داشتن تو🍃 به چشم هایش بنگر... ابراهیم را دوست دارد... ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می نویسم که شب تار سحر میگردد یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد
مستی و عاشقی و جوانی و یار ما نوروز و نوبهار و حمل می‌زند صلا هرگز ندیده چشم جهان این چنین بهار می‌روید از زمین و ز کهسار کیمیا مولانا
آخرش روزی ، بهار خنده‌هامان می‌رسد ... پس بیا با عشق ، فصل بغضمان را رد کنیم ... 👤 قیصر امین پور
همراه بسیار است، اما همدمی نیست مثل تمام غصه ها، این هم غمی نیست دلبسته اندوه دامنگیر خود باش از عالم غم دلرباتر عالمی نیست کار بزرگ خویش را کوچک مپندار از دوست دشمن ساختن کار کمی نیست چشمی حقیقت بین کنار کعبه می گفت «انسان» فراوان است، اما «آدمی» نیست در فکر فتح قله قافم که آنجاست جایی که تا امروز برآن پرچمی نیست
❄️اسفند میتواند حائل خوبی باشد ♥️میان فرسودگی و جان گرفتن..! ❄️آخر میدانی؛ ♥️اسفند ته تغاری ❄️همه ی ماه هاست، ♥️از زندگی سیر هم که باشی ❄️اسفند تو را به تکاپو می اندازد، ♥️زندگی ات را نونوار می کند، ❄️حال و هوای دلت را ♥️آب و جارو می کند ❄️ و برای شروع قصه ای نو، ♥️آماده ترت میکند. ❄️از اسفند بیمی نداشته باش ♥️ چون حداقل برای چند روزی ❄️هم که شده تو را از بند ♥️روزمرگی ها، رهایت می کند. ❄️اسفند فرصت خوبی است ♥️برای خاطره بازی با کسانیکه ❄️مدت هاست نیستند.. ♥️اسفند یک بهانه است، ❄️بهانه ای برای زندگی! ♥️اسفند را بیشتر قدر بدان ...! 👤 علیرضا دولتی
هر که در عشق علی گم می شود مثل گل محبوب مردم می شود تا علی گفتم زبان آتش گرفت پیش چشمم آسمان آتش گرفت آسمان رقصید و بارانی شدیم موج زد دریا و طوفانی شدیم بغض چندین ساله ی ما باز شد یا علی گفتیم و عشق آغاز شد یا علی گفتیم و دریا خنده کرد عشق ما را باز هم شرمنده کرد  🌸محمود اکرامی فر 🌸
🌺امسال که اعیاد همه تعطیل است در امر فرج زسوی حق تعجیل است 🌺دائم بفرست بر محمد صلوات با این صلوات کارمان تسهیل است حامد اصفهانی درود بر اعضای گروه شعر علوی🌷
‏اگر کسی را دیدید ک از همه چیز لذت میبرد سخت نمیگیرد میبخشد میخندد و میخنداند او نه بی مشکل است و نه شیرین مغز او فقط طوفان‌های هولناکی را پشت سر گذاشته و قدر داشته‌هایش را میداند...
نقطه‌ی مقابل تنهایی، با هم بودن نیست؛ صمیمیت و یکدلی است…
شعر توهین آمیز غلامعباس سعیدی استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی به شهر مقدس قم تو مایه بدبختی این کشوری ای شهر مثل خبر مرگ در این دفتری ای شهر در برکه آسوده ما سنگ بزرگی ، بر آینه ما کف خاکستری ای شهر مثل دل آشفته نداری در و پیکر این قدر چرا بی در و بی پیکری ای شهر گفتند که درهای بهشت از تو شود وا از هر طرف اما به جهنم دری ای شهر تو یک صدم کشور ما نیستی اما یک تا صد این کشور پهناوری ای شهر هرچند اثری چون پر سیمرغ نداری از پیکر سیمرغ وطن یک پری ای شهر این کشور اگر پیکر مردی است تو مویی اما غلطی کردی و گفتی سری ای شهر تو شوم ترین بومی و تاریخ گواه است کز هرچه که گفته امت بدتری ای شهر 📛📛📛♨♨♨ 💠💠💠🔴🔴🔴 در پاسخ به شعر توهین آمیز غلامعباس سعیدی به شهر مقدس قم قم تکه ای از خاک گهرخیز بهشت است اما تو بدین مسئله کور و کری ای مرد شهر ادب و دانش و دریای فقاهت قم هست و تو درخواب بسر می بری ای مرد احیاگر اسلام از این شهر به پا خاست کافیست که تاریخ وطن بنگری ای مرد با بودن امثال تو دشمن چه نیاز است؟ از هرچه حرامی به جهان بدتری ای مرد نیستی شاعر و هرگز هنرمند نباشی از بس که براین جامعه شرم آوری ای مرد این شعر نبود پرت و پلا بود که گفتی انگار مسلمان نه یی کافری ای مرد حرفت زکلام نت و ماهواره گرفتی آنقدر که ساده لوح و زود باوری ای مرد نفرین به تو ای مرد که نامردترینی مزدور و اجیر هستی و فتنه گری ای مرد «سمن» « ۱۵ اسفند ۹۸ »
در خون نشسته دیدۀ چشم‌انتظارها خالی‌ست جاده از تب و تاب سوارها مرده‌ست در میانۀ جان‌ها، امیدها رفته‌ست از تمامی دل‌ها، قرارها... خشکیده در گلوی نیستان، نفیرها افتاده‌اند از تب خواندن، هَزارها تا کی به باغ این‌ همه گل‌های کاغذی از خود درآورند ادای بهارها... در انجماد عاطفه‌ها، شاعرانه‌تر باید سرود مرثیۀ آبشارها وقتی چو آفتاب، قدم می‌زنی به دشت سر می‌کشند نام تو را سبزه‌زارها غیر از تو ای مسافر شرقی، که می‌دمد روح امید در دل امیدوارها وقتی تو نیستی و نفس می‌کشم هنوز می‌گیرد آسمان دلم را غبارها سر می‌زنی و می‌شکند این شب سیاه «از یک خروش یا رب شب‌زنده‌دارها» 📝
💎 خوش به حالِ بوته‌ی یاسی که در ایوانِ توست میتواند هر زمان دلتنگ شد، بویت کند...