نکته و داستان👌
شخصی بود که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی
ازدنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است . آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت
می رفت . در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود.استقبال از او
باتشریفات مناسب انجام نشد.
دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد .
در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد
هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .
آن شخص وارد شد و آنجا ماند.چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و
یقه پطرس قدیس را گرفت پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه
شده است؟ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت:
آن شخص را که به دوزخ فرستاده اید
آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.از وقتی که رسیده نشسته وبه حرفهای دیگران
گوش می دهد.
در چشم هایشان نگاه می کند..به درد و دلشان می رسد حالا همه
دارند در دوزخ با هم گفت وگو می کنند.
یکدیگر را در آغوش می کشند ومی بوسند.دوزخ جای این کارهانیست
بیایید و این مرد را پس بگیریدوقتی راوی قصه اش را تمام کرد
با مهربانی به من نگریست و گفت:
با چنان عشقی زندگی کن که
حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی
خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند
#پائولو_کوئلیو
࿇࿇࿇
خویشتن نشناخت مسکین آدمی
از فزونی آمد و شد در کمی
خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
#مولانا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد کریم اهل بیت علیه السلام مبارک 🦋💐
@Sheroadab_alavi
#جمعه_های_انتظار
کعبه زیباست به شرطی که تو در کعبه درآیی
به حرم تکیه نهی، روی به عالم بنمایی
خواستم تا که دعایی بکنم بهر ظهورت
چه دعایی بکنم یوسف زهرا، تو دعایی
#غلامرضا_رستگار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مژده بده ساقیا! مژده ڪه نور آمده
از دمِ جان پرورش، عرش به شور آمده
بود به وقت سحر نور چو قرصِ قمر
آینه ے ذاتِ حق شعر و شعور آمده
شادے و شور و شعف نغمه ڪنان مے رسد
بر دلِ ما عاشقان عشق و سرور آمده
نور فشان شد زمین از رخ زیباے او
جلوه ے نورِ خدا پا به ظهور آمده
ساقیِ ڪوثر فتد قرعه به نام حسن
آنڪه به دستش بوَد جامِ طهور آمده
باز تو دعوت شدے سفره ے اڪرام او
دستِ نوازش گرش بهرِ امور آمده
بخشش و احسان او بر همگان روشن است
جمله عنایت ڪند هر ڪه حضور آمده
سبز شود باغِ دین شوقِ ولاے حسن
مرهم غمهاے ما سنگ صبور آمده
بهرِ تولاے او با دل و جان چاڪریم
مژده بده ساقیا مژده ڪه نور آمده!
🔸شاعر:هستی محرابی
🎊میلاد ڪریم اهل بیت امام حسن مجتبے علیه السلام بر شما خوبان مبارک باد🎊
4_5882040896798590723.mp3
3.37M
🎧 سرود فوق العاده دلنشین
🎼 یا حسن جانان حسن
🎤 حاج مهدی رسولی
🎉 ولادتـ امام حسن (ع)
تمام شهر مدينه ستاره باران شد
نسيم آمد و دل مست عطر رضوان شد
ز آسمان شده نازل دوباره يک قرآن
که نقل مجلس خوانندگان قرآن شد
ميلاد اولين گل بوستان علي و زهرا مبارک باد. #کانال شعر علوی #قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
نیمه ی ماه مبارک خبری گویا شد
از سما تا به زمین ولوله ای برپا شد
صف به صف نور به نور عالم و آدم گفتند
گل بریزید ملائک که علی(ع) بابا شد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
آسمان از قدم ماه منور شده است
این چه شوری ست مگر موعد محشر شده است؟
رمضان ماه کریم است و کریم آمده است
گل بریزید به سر، فاطمه مادر شده است
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨✨✨میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک✨✨✨
زندگی مانند امواج دریا میماند
چیزهایی را می آورد
در حالیکه چیزهای دیگری را
با خود میبرد...
الهی امروز و همیشه
زندگی براتون
خبرهای خوش بیاره
و هر چی غم و غصه دارید ببره
ساحل دلتون آروووم عزیزان
🌸روزتـون لبـریـز
🌸از نعمت و معجزه الهی
آمدی و نور در عرش معلّی پهن شد
جذر و مد؛ بیتاب بر امواجِ دریا پهن شد
بر تنِ گهواره ات غیر از دو بالِ جبرئیل
چادرِ گلدار؛ با دستانِ زهرا(س) پهن شد
لذّت ذکر خدا را داشت و شب تا سحر
پیش تو سجّادۂ زیبایِ بابا پهن شد
حضرت موسی عصایش را گرفت از دست تو
روبرویِ تو بساطِ ذکر عیسی پهن شد
مجتبی(ع) بودی و دورت گشت! پس رفعت گرفت
تابش ِ خورشید از بالایِ بالا پهن شد
نیمۂ ماهِ مبارک؛ شد دو چندان نورِ ماه
رفت زیرِ خیمۂ لطف و کرم!... تا پهن شد
تا خدا «مشکل گشایی» را به نامت زد، سریع...
کنج قران آیۂ «إنّا فتحنا» پهن شد
شد اجابت یک به یک، بی منّت و بی واسطه
تا پرِ قنداقه ات بر حاجتِ ما پهن شد
دعوتیم افطار! چون در خانۂ مولاعلی(ع)
سفرۂ اطعام ِ سائل ها، گداها پهن شد!
🔸شاعر:مرضیه عاطفی
رمضان رفت تو ای عبد گنهکار بیا
نیست جز حضرت او حضرت غفار، بیا
در بزن تا که به رویت بگشایند دری
سوی خوانِ کرم حضرت ستار بیا
منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش
آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا
میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور
همتی کن به کلافی سر بازار بیا
بار عام است و در رحمت ایزد باز است
گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا
دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم
دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا
دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی
سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا
باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین
یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا
با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک
یاد مشک و علم و دست علمدار بیا
#ناصر_شهریاری
اگر هنوز در رنجی، بدان به آنجا که باید، نرسیده ای.
درخت شکوفه می دهد و خشنود است؛ تنها تخم در رنج و سختی است.
درخت شو و جشن بگیر...
📕 الماسهای_آگاهی
✍🏻 #اوشو
📚
منزل اندر هر دو عالم کی کند
هر که را در کوی عشقت منزل است...
#عطار
«وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ...»
#یکشنبه_های_علوی
جلوه گر گشت رخت در سحر ماه خدا
ای ز ناپاکی و هر رنگ و ریا گشته جدا
تا زمین هست کسی مثل تو پیدا نشود
حسنی از کرمت سیر شده شاه و گدا
@sherealaki
🌼🍃🌼🍃
شاگردی از استاد خود پرسید:
خواهش میکنم به من بگو از کجا
باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
🌼🍃
استاد جواب داد:
تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد،
تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛
حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمیتوانی
به این شناخت برسی،
اما میتوانی از فضایی که در حضور آن
فرد، به وجود میآید، او را بشناسی؛
🌼🍃
زیرا هیچ کس قادر نیست
فضایی در اطراف خود ایجاد کند
که با روحش سازگاری نداشته باشد ..
🌼🍃
ایـــن یعنـــی بــازتــاب شعــور درونـی
و تشعشعات مـــا بـــه هستـــی!
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨عروسک برتر ✨
پادشاهی کاخ بزرگی با وزیران و درباریان فراوان داشت.
او از تمام نقاط حکما،خردمندان و هنرمندان را به قصرش فرا خوانده بود و وزرایش به دانایی و دیانت و کیاست مشهور بودند.
روزی از روز ها حکیمی به دربار پادشاه آمد.
پادشاه از دیدن او بسیار خوشحال شد و به او خوش آمد گفت.او را بسیار احترام کرد و پرسید:
ای راست کردار از برای چه به قصر آمده ای؟
حکیم پاسخ داد: پادشاها من شنیده ام که وزرای تان در خردمندی و فرزانگی شهره عام و خاص هستند.به همین دلیل سه عروسک به اینجا آورده ام تا وزرای تان آن ها را بررسی کنند و بگویند کدام از همه بهتر است.
پادشاه عروسک ها را به وزیر بزرگ خود، که از همه وزرا باهوش تر بود، داد.
وزیر به عروسک ها نگاه کرد و از پادشاه خواست که دستور دهد سیمی برایش بیاورند.
پادشاه کمی تعجب کرد و با درخواست وزیر موافقت نمود.
وزیر سیم فولادی را گرفت و وارد گوش راست یکی از عروسک ها کرد، سیم فولادی از گوش چپ عروسک خارج شد و وزیر با لبخند به حکیم نگاه کرد و عروسک را به کناری گذاشت.
سپس عروسک دوم را برداشت و سیم را داخل گوش راست آن کرد.این بار سیم از دهان عروسک خارج شد و وزیر باز هم لبخندی زد و عروسک دوم را نیز به کناری گذاشت.
عروسک سوم را برداشت و این بار نیز سیم را در گوش راست عروسک وارد کرد،اما سیم نه از دهان عروسک خارج شد و نه از گوشش.پادشاه و درباریان مشتاقانه به این صحنه می نگریستند.
در همین حال، وزیر بزرگ رو به حکیم تعظیم کرد و گفت: ای بزرگوار، سومین عروسک از همه بهتر است. در حقیقت، سه عروسک نمادی از گروه های انسانی و درک و اگاهی آن ها هستند. انسان ها به سه گروه تقسیم می شوند:
اول کسانی هستند که سخنان را از گوشی گرفته و از گوش دیگر به در می کنند.
دوم کسانی که سخنان را شنیده و درک می کنند تا بتوانند خوب صحبت کنند.
سومین گروه انسان هایی هستند که سخنان را به گوش جان می شنوند و آنها را مانند گنجی در دل خود نگاه می دارند و به کار می گیرند. در بین این سه گروه،سومین از همه بهتر است.
حکیم به پادشاه برای داشتن چنین وزیر باهوشی تبریک گفت و قبل از اینکه قصر را ترک کند رو به درباریان کرد و گفت:
در زندگی همیشه سخنان خردمندان را بشنوید و سعی کنید معنی آن ها را درک کرده و در ذهن خویش پرورش دهید و برای زندگی بهتر و زیباتر به کار گیرید....
تنگ آب از روزهای قبل خالیتر شده است
زندگی در دوستی با مرگ عالیتر شده است
هر نگاهی میتواند خلوتم را بشکند
کوزهی تنهایی روحم سفالیتر شده است
آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
ماه در مرداب این شبها هلالیتر شده است
گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟
دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالیتر شده است!
زندگی را خواب میدانستم اما بعد از آن
تازه میبینم حقیقتها خیالیتر شده است
ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن
تنگ آب از روزهای قبل خالیتر شده است
#فاضل_نظری