eitaa logo
شیفتگان تربیت
12هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشــق🌹 #پـلاک_پنهـــان #قسمت80 سمانه که آن همه وقت بعد از کلی فکر کردن
* 🌹 سمانه دستانش را در هم قفل کرد و سردرگم دنبال جوابی بود که به محمد بگوید. ــ سمانه دایی جان ،خجالتو بزار کنار و حرفتو بزن،تصمیمی که قراره بگیری حرف یک عمر زندگیه،پس جواب منو بده؟تو کمیلو دوست داری؟؟ ــ نمیدونم دایی ــ نمیدونم نشد حرف دختر خوب،آره یا نه سمانه چشمانش را بر روی هم فشرد و به کمیل فکر کرد،به کارهایش به حرف هایش،به پیگیری کارهایش در زندان به اهمیت دادن به علایقش،به دفاع کردنش ،به نگرانی و ترس نگاهش در آن شب،این افکار باعث شد که لبخندی بر لبانش بنشیند. محمد بلند خندید و گفت: ــ جوابمو گرفتم سمانه دستی به گونه های سرخش کشید و حرفی نزد. ــ پس الان بزار من برات بگم سمانه کنجکاو نگاهش را بالا آورد و به محمد دوخت. ــ میتونم بدون هیچ شکی بگم که کمیل بهترین گزینه برای ازدواج تو هستش،سمانه تو بهتر از همه میدونی که کمیل اونی که نشون میده نیست و به خاطر همین چیز خیلی عذاب کشید محمد خنده ای به نگاه های مشکوک سمانه کرد و گفت: ــ اینجوری نگام نکن،آره منم از اینکه کمیل نیروی وزارت اطلاعاته خبر دارم ــ ولی اون گفت که کسی خبر نداره ــ من ازش خواسته بودم که نگه ــ یعنی شما هم.. ــ نه من کارم همینه،الان اینا زیاد مهم نیستن،سمانه کمیل به خاطر کارش خیلی عذاب کشید از خیلی چیزا گذشت،حتی از تو سمانه آرام زمزمه کرد: ــ از من ــ نگو که این مدت متوجه علاقه ی کمیل به خودت نشدی؟اون به خاطر خطرات کارش حتی حاضر نبود با تو یا هر دختر دیگه ای ازدواج کنه ــ خطرات چی؟ ــ نمیدونم شاید کمیل راضی نباشه اینارو بگم ــ دایی بگید این حقمه که بدونم ــ کمیل یکی از بهترین نیروهای وزارت اطلاعاته ،ماموریتای زیادی رفته،و گروهک های زیادیو با کمک گروهش منهدم کرده،به خاطر سابقه ای که داره دشمن کم نداره،دشمنایی که نباید دست کم گرفتشون،اونا به هیچ کسی رحم نمیکنن،بچه زن مرد جوون براشون هیچ فرقی نمیکنه سمانه دستانش را مقابل دهانش گرفت و نالید: ــ وای خدای من ــ برای همین کمیل از ازدواج با تو فراری بود،یه شب ماموریت مشترک داشتیم حالش خوب نبود،یه جا اگه حواسم بهش نبود نزدیک بود تیر بخوره سمانه هینی گفت و با چشمان ترسیده به محمد خیره شد. ــ بعد ماموریت وقتی دلیلشو پرسیدم گفت که بخاطر اینکه تو جواب منفی بدی چه حرفایی به تو زده و تو چه جوابی دادی و بدتر تصمیم تو برای ازدواج با محبی بوده ــ من نمیتونم باور کنم آخه کمیل کجا و... ــ میدونم نمیتونی باور کنی،اما بدون که کمیل با تمام جذبه وغرور و اخم علاقه و احساس پاکی نسبت به تو داره، سمانه دایی کمیل یه همراه میخواد،که حرف دلشو بهش بزنه،از شرایط سختش بگه،کسی که درکش کنه،کمیل با اینکه اطرافش پر از آدم مهربون بوده اما تنهاست،چون نمیتونه حرفاشو به کسی بگه،به خاطر امنیت اطرافیانش خودشو نابود کرده * ادامه.دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 عفاف و زنان عفیف فوق‌العاده 👌👌👈نشر دهیم •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#مســــابقه‌ از کتاب تا قاف کرامت کانال شیفتگان تربیت #مســــابقه‌‌ کتابخوانی برگزار میکند. هدی
این👆 ۳۰۰میلیون ریالی ۴،۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال برای ۷۵ نفر خواهد بود با ما همراه باشید،زمان بعد از عید هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت‌پرده پروژه «زن زندگی آزادی» و دخالت مستقیم و سرمایه‌گذاری غربی‌ها برای این پروژه ❌ «حسن اعتمادی» از بنیانگذاران شبکه سلطنت‌طلب من‌و‌تو |
رفیق... 🍃تموم خوشی های دنیا🌍 تموم شدنیه... 🌿به خاطر یه لذت زودگذر، آخرتت رو تباه نڪن... 😔
4_5924517887132831638.mp3
6.6M
یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده ورود به ماه خدا کنید. 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درگیری زن قمی با مرد روحانی ؛ پرونده قضایی تشکیل شد | ماجرای دستگیری افراد و پلمب درمانگاه ♦️حجت‌الاسلام و المسلمین غریب دادستان در رابطه با ویدئوی منتشر شده در فضای مجازی درخصوص درگیری بین یک خانم و یک آقای روحانی در یک درمانگاه اظهار کرد: در این رابطه دستورهای قضایی لازم صادر و پرونده قضایی تشکیل شده است. 🔺وی بیان کرد: در رابطه با این موضوع تاکنون فردی دستگیر نشده است و تحقیقات ادامه دارد. 🔺دادستان قم همچنین گفت: شایعات در مورد پلمب درمانگاه یا ابطال مجوز آن صحت ندارد و هیچ‌گونه اقدام محدودکننده‌ای انجام نشده است. 📌 الان آقای غریب آبادی آیا این خانم کشف کننده جرم مرتکب شده یا نه؟ آقای غریب آبادی لطفا توضیح بدید آیا همکاری کارکنان درمانگاه با رسانه های معاند جرم هست یا نه؟ منتظر پلمپ درمانگاه و اعمال قانون اون زن
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو جدید و روایت کامل از ماجرای درمانگاه قم بررسی زوایای مختلف برخورد خانمی که حجاب نداشته با روحانی جوان
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 «وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىَ» اگر ما آنان را پیش از آن (که قرآن نازل شود) با عذابی هلاک می‌کردیم، (در قیامت) می‌گفتند: «پروردگارا! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم!؟»تفسیر: به هر حال، این بهانه جویان مردمى حق طلب نیستند؛ بلکه دائماً در فکر بهانه‌گیرى تازه‌اى مى باشند حتى اگر ما آن‌ها را قبل از نزول این قرآن، و آمدن پیامبر اسلام مجازات و هلاک مى کردیم، در قیامت مى‌گفتند: پروردگارا چرا پیامبرى براى ما نفرستادى، تا از آیات تو پیروى کنیم، پیش از آن که ذلیل و رسوا شویم؟! (وَ لَوْ أَنّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذاب مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى). ولى اکنون که این پیامبر بزرگ، با این کتاب با عظمت، به سراغ آن‌ها آمده، هر روز سخنى مى گویند و براى فرار از حق، بهانه اى مى تراشند! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۳۴ سوره‌ مبارکه طه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکم روزه دختران تازه به بلوغ رسیده •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف ی حرف منکری میزنه در یک جمعی و بقیه سکوت می کنند....رسول الله(ص) نه تنها اون فرد بلکه همه کسانی هم که سکوت کردند رو از اونجا بیرون میکنند....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه ورود به توصیه رهبری به آنها که هنوز ... شماها این لیاقت رو دارید که ... دعای ۴۴ صحیفه سجادیه
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پــلاک_پنهــان #قسمت81 سمانه دستانش را در هم قفل کرد و سردر
* 🌹 ــ کمیل بعد از این همه سختی تورو انتخاب کرده،تا آرامش زندگیش باشی،تا تو این راه که با جون و دل انتخاب کرده،همراهیش کنی و نزاری کم بیاره،اون نیاز داره به کسی که بعد از ماموریت هایی که با کلی سختی و خونریزی تموم میشن ،بره پیش کسی بهاش حرف بزنه آرومش کنه،بدون هیچ شکی میتونم بهت بگم که کمیل به خاطر مشغله های ذهنی و آشفتگی که داره حتی خواب راحتی هم نداره. محمد نفس عمیقی کشید و به صورت خیس از اشک خواهرزاده اش نگاهی انداخت. ــ سمانه کمیل پشت این جذبه و غرور و هیکل و کار سخت و اخماش قلبی نا آروم و خسته ای داره،تو میتونی قلبشو آروم کنی،اون تورو انتخاب کرده پس نا امیدش نکن. سمانه دستانش را جلوی صورتش گرفت و آرام اشک ریخت ،محمد او را در آغوش کشید و بوسه ای بر سر خواهرزاده اش نشاند: ــ وقتی بهش گفتم که با تو ازدواج کنه نمیدونی چیکار کرد،ترس آسیب دیدن تورو تو چشماش دیدم،اون حاضر بود بدون تو اذیت بشه اما بهت آسیبی نرسه سمانه را از خودش جدا کرد و اشک هایش را پاک کرد و آرام گفت: ــ تا شب فکراتو بکن و خبرم کن دوست دارم خودم این خبرو بهش بگم باشه؟ سمانه سری تکان داد و باشه ای گفت و از جایش بلند شد ــ من دیگه برم ــ بسلامت دایی جان،صبر کن برات آژانس بگیرم ــ نه خودم میرم ــ برات آژانس میگیرم اینجوری مطمئن تره‌ با اینکه میدونم کمیل همه وقت دنبالته ــ برا چی؟ ــ از اون شب ،هر جا رفتی پشت سرت بوده تا اتفاقی برات نیفته سمانه حیرت زده از حرف های محمد سریع خداحافظی کرد،محمد تا بیرون همراهی اش کرد و بعد از حساب کردن پول آژانس دستی برایش تکان داد. سمانه همه ی راه را به حرف های دایی اش فکر می کرد،باورش سخت بود که کمیل همچین شخصیتی دارد یا اینگونه احساسی نسبت به او دارد،وقتی محمد در مورد او و سختی های زندگی اش صحبت کرد اشک هایش ناخوداگاه بر صورتش سرازیر شدند و دردی عجیب در قلبش احساس کرد،دوست داشت کمیل را ببیند،با یادآوری حرف محمد سریع به عقب رفت و به دنبال ماشین کمیل گشت،با دیدن ماشینش لبخندی بر لبانش نشست،پس چرا روزهای قبل اورا ندیده بود؟نمی دانست اگر بیشتر حواسش را جمع می کرد کمیل را می دید. با رسیدن به خانه بعد از تشکر از راننده پیاده شد،در باز کرد و وارد خانه شد،با دیدن زینب و طاها که مشغول بازی بودند با لبخند صدایشان کرد، ــ سلام وروجکا بچه ها با جیغ و داد به سمتش دویدند،بر روی زمین زانو زد و هر دو را در آغوش گرفت. ــ عزیزای دلم خوبید هر دو با داد و فریاد میخواستند اول جواب بدهند،سمانه خندید و بوسه ای بر گونه هایشان نشاند. ــ من برم لباسامو عوض کنم تا بیام و یه دست فوتبال بزنیم باهم بچه ها از ذوق همبازی سمانه با آن ها جیغی زدند و او را به طرف در هل دادند ــ باشه خودم میرم شما برید توپو از انباری بیارید بچه ها به سمت انباری رفتن،سمانه نگاهی به کفش های دم در انداخت ،همه خانم ها خانه شان جمع شده بودند،لبخندی زد و تا می خواست وارد شود صدای صحبت کسی توجه اش را جلب کرد ،نگاهی به نیلوفر که آن طرف مشغول صحبت با گوشی بود،آنقدر با ذوق داشت چیزی را تعریف می کرد که سمانه کنجکاو به او نزدیک شد. ــ باور کن الهه من شنیدم داشت منو از مژگان واسه پسرش خواستگاری می کرد سمانه اخمی کرد و منتظر ادامه صحبتش ماند: ــ آره بابا پسرش جنتلمیه واسه خودش،باشگاه داره از همه نظر عالیه تیپ قیافه اخلاق همه چی ــ دروغم کجا بود،راستی اسم آقامون کمیله و بلند خندید و برگشت که با سمانه برخورد کرد،با دیدن سمانه پوزخندی زد و از کنارش گذشت،سمانه شوکه به بوته های روبه رویش خیره شده بود،به صدای بچه ها که او را صدا می کردند اهمتی نداد و فقط به یک چیز فکر می کرد که کمیل او را بازی داده ...
03_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
14.46M
⭕️مستند صوتی شنود ✅جلسه سوم 🛑 چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم 🛑 نحوه متفاوت قبض روح افراد 🛑معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم 🛑اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد 🛑در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است و راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۹ توصیه مهم عارف واصل آیت‌الله کشمیری برای ماه رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ رسانه آمریکایی با پویانمایی بررسی می‌کند: 📍جدیدترین ناو ایران، از چه ویژگی هایی برخوردار است؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾نيت روزه‏🌾 🤔پرسش. نيت روزه چگونه است؟ 🍃همه مراجع: نيت «روزه»؛ يعنى، شخص تصميم داشته باشد براى انجام دادن فرمان خداوند، از اذان صبح تا مغرب، كارى كه روزه را باطل مى‏كند، انجام ندهد و لازم نيست آن را از قلب خود بگذراند و يا بر زبان جارى كند. 📚العروة الوثقى، ج 2، نية الصوم. 🌾نيت آخر شعبان🌾‏ 🤔پرسش. نمى‏دانم فردا اول ماه رمضان است يا آخر شعبان، آيا گرفتن روزه واجب است؟ به چه نيت روزه بگيرم؟ 🍃🌱همه مراجع: خير، گرفتن روزه آن روز واجب نيست؛ ولى اگر بخواهيد روزه‏بگيريد، نمى‏توانيد به نيت ماه رمضان بگيريد؛ بلكه بايد به نيت ماه شعبان يا روزه قضا- اگر به ذمه داريد- و مانند آن روزه بگيريد و چنانچه بعد معلوم شود، ماه رمضان بوده، از رمضان محسوب مى‏شود و اگر در اثناى روز بفهميد، بايد فورى نيت خود را به روزه ماه رمضان برگردانيد. 📚توضيح‏المسائل مراجع، م 1568، 1569 🌾نيت اول رمضان‏🌾 🤔پرسش. اگر كسى عقيده پيدا كرد روز اوّل ماه مبارك رمضان است و نيّت روزه كرد، امّا در وسط روز، متوجّه شد آن روز، روز اول ماه مبارك نيست بلكه فرداى آن روز، روز اول رمضان است آيا مى‏تواند نيّتش را به روزه‏اى ديگر تبديل كند؟ 🍃🌱همه مراجع: زمانى كه متوجّه شد ماه رمضان شروع نشده، بايد نيّتش را به روزه‏اى ديگر تبديل كند و يا مى‏تواند روزه‏اش را بخورد. ✅باما همراه شوید... 🔗ایتا: 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat