چرا چهارشنبه؟
چرا دوشنبه نه؟!
از یکشنبه(روز سقوط دمشق) تا چهارشنبه چه اتفاقی باید میافتاد؟ نمیدانم!!
عبداللهبنسَعْدبناَبیسَرْح از کاتبان وحی بود که مرتد شد و به مکه گریخت. عبدالله جزو معدود کسانی بود که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در فتح مکه، خون آنها را هَدَر دانستند و فرمودند: حتی اگر به پردۀ کعبه دخیل بسته بودند بکشیدشان!
عبداللهبنابی به برادر رضاعیاش عثمان بن عفان(خلیفۀ سوم اهل سنت) پناه برد. عثمان او را مخفی کرد و در فرصتی مناسب نزد رسول خدا برد و در دایرۀ اصحاب و یاران، از پیامبر برای او درخواست امان و بخشش کرد.
پیامبر به مدت طولانی مکث نمودند در این مدت عثمان پیوسته شفاعت ابی سرح را میکرد، همۀ اصحاب و یاران از سکوت پیامبر ساکت بودند و جو سنگینی حکمفرما بود. پیامبر رحمت پس از آن مکث طولانی، فرمودند: چنین باشد(به معنای بخشش).
بعد از خروج عثمان و عبدالله، اصحاب از پیامبر دلیل سکوت و مکث طولانیشان را جویا شدند.
حضرت فرمودند: من سکوت کردم تا یکی از شما بلند شود و سرش را بزند!
(پیامبر فرمان داده بودند که هرکس عبدالله را در هرکجا دید به قتل برساند، حال عبدالله وسط جمع اصحاب بود و فرمان پیامبر لازمالأجرا...)
نکتۀ مهم: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در آن مجلس حضور نداشتند
یکی از انصار به نام عبادبنبشر گفت: یا رسولالله پس چرا به من اشارهای نکردی تا سرش را قطع کنم؟ حضرت پاسخ دادند: «پیامبر با اشاره کسی را نمیکشد!»
او را نکشتند، پس پیامبر مجبور شده و امانش دادند!
#خط_تحمیل
حکایت امروز ماست که با انفعال خود و با #تحمیل شرایط، امام جامعه را وادار به عقبنشینی و مصلحتاندیشی میکنیم...
و انفعال خود را وقیحانه به رهبری نسبت میدهیم.
وعده صادق ٣
🇮🇷@Shiitee