eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
(ع) بوگئجه شب شهادت امیرالمومنیندی بیر گون علی وارد اولدی منزله گوردی فاطمه چوخ ناراحتدی فاطمه،بویون هانی بالالاریم ایوده یوخدی فاطمه بالالارم هانی؟ دیدی عمواوغلی بالالارم اوچ‌گوندی آج یاتلار فاطمه دیر عمواوغلوم گوردوم باشن سالدی اشاقا الله هیچ کیشینی شرمنده اهل وعیال المسین گلدی بازارا دورت درهم بورج آلدی دیدی گدیم قوی بالالارما آذوقه آلم گلیر گوردی عمار کوچه ده دایانوب الرین قویوب اورگینین باشنا عمار چوخ ناراحت سن دیدی بکارام ایوه گیده بولمورم دیدی گل بو دورت درهمی عماری یولاسالوب ئوزی الرین قویدی اورگینون باشنا هاراگدین؟ دیدی گدیم مسجده آخشام اوستودی گلدی مسجده گوردی محرابیده رسول الله نمازن گلدی قوتارانان صورا گوردی پیغمبر دیدی علی شاما ایستیرم سیزه قوناق گلم دیدی یارسول الله ایو ئوز ایوین منده سنون غلامیوم پیغمبر قاباخدا علی اونون دالسیجا گلدی زهرانین قاپوسن دویدی فاطمه قاپنی آچدی بولمورم علینی نجه گوردی فاطمه بابا ایو ئوز ایوین ایلش پیغمبر ایلشدی علی ایلشدی گوردولر فاطمه دوردی ایکی رکعت نماز گلر اله یانایانا آغلور آغلادی آغلادی نماز قوتولانان صورا سفره نی سالدی گوردولر غذا گلدی پیغمبر دوردی فاطمه نی باسدی باغرناقیزیم بو بهشتین غذاسیدی قیزم فداها ابوها قیزیم بو بهشت غذاسیدی قیزیم نمازدا نیه یانایانا آغلوردون؟ دیدی بابا هسزادمز ایوده یوخودی دیدی قیزیم جبرائیل منه خبر ویردی اودی من گلمیشم اما قیزیم نمازدا نیه آغلردون؟ دیدی بابا اللهه یالوارردم دیردیم الله علینی شرمنده المه بو فاطمه بو علی بو‌گئجه علینون حقی وار او محرابیده بونی دیه گر فاطمه قالسیدی العان سینه داغلاردی باشدان توکولن قانی خشک ایلیوب آغلاردی بازوسی ساغ اولسیدی تئز یاره می باغلاردی من یرمی بش ایل هجرطاهاده غمین اولدوم ئولدوردوله زهرانی محنتله قرین اولدوم دفن اولدی او تپراقدا من خانه نشین اولدوم   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
کوفه تاریک و بی روح و سرده مرتضی پر کشیده ز دنیا بعد عمری فراق و جدایی رفته حیدر ملاقات زهرا بچه های علی دیده گریون غم زده دلاشون شکوفه مجلس ختم مظلوم عالم گشته برپا توی شهر کوفه دختر مرتضی بین زن هاست صاحب بزم اندوه باباست من بمیرم یه دردی میون چشم زینب همیشه هویداست یاد حرف های بابا میوفته کوفه دیگر وفایی ندارد دخترم بعد از اینکه برم من مرد کوفی حیایی ندارد ▪️آه و واویلتا ای علی جان باز دوباره زمونه شمارو سوی این شهر غم می کشونه بر همین کوفه راس حسینت بر روی نیزه قرآن می خونه اجر قاری قرآن همیشه بوسه بوده به روی دهنش قاری تو چون قرآن بخواند سنگ کین می خورد بر لبانش دخترم کوفیان ریسمان بر دستان ولایت می بندن در همین کوفه این مردم پست زینب من به اشکت می خندن هر چه خوبی به اینها نمودم بهر جبران آن نقشه دارن از برای عزیزان زهرا نون و خرما صدقه میارن ▪️آه و واویلتا ای علی جان روضه ای خواند زینب حزین شد شد دلش غرق خون غرق ناله مرتضی گریه می کرد و می گفت ماجرای یه طفل سه ساله قصه ی آن زمانی که بابا سر زده در خرابه به کودک قصه زجر و دست زمخت قصه صورت طفل کوچک قصه مشت دندون شیری قصه قلب محنت گرفته بس که محکم زده توی صورت ای خدا بچه لکنت گرفته کس ندیده در این دار دنیا یک سه ساله بشه پیر و خسته است کس ندیده به ضرب لگدها پهلوی کودکت را شکسته ▪️آه و واویلتا ای حسین جان ای شه تشنه لب ای حسین جان کربلا با دلامون چه کردی سینه زن ها را دیوونه کردی از همون روز اول به ولله توی دل های ما خونه کردی از زمانی که چشمام تو رو دید میل دیدار جنت ندارم گفتمو باز میگم بدونی من به دوریت عادت ندارم کربلا مست شش گوشه هستم عاشق صحن پاک اباالفضل عمریه آرزو من دم آخر من بمیرم رو خاک اباالفضل کربلا از غم دوری تو کار من گریه و سوز و اشک دعوتم کن بیام زائرت شم این دلم تنگ میدون مشک تشنه لب ای حسین ای برادر ▪️آه و واویلتا ای ابالفضل   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
وقت مناجات دم دمای سحره اونوقته که خدا بهت نزدیک تره        میخواد همه گنه کارا رو بخره        داره بارون میباره چشمای من میدونم گنه کاری بذر امید و تو سینه ام میکاری مثل ابرای بهاری میباری الهی العفو از در لطفت اومدم نیگام کنی آرزو دارم یه دفعه صدام کنی آخه یه دفعه برا خودت سوام کنی داره بارون میباره نکنه گناهام رو حساب کنی من رو بنده ی بدت خطاب کنی از در خونه ات ما رو جواب کنی الهی العفو   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
حیدر حیدر اول و آخر حیدر حیدر حیدر ساقی کوثر حیدر حیدر حیدر ای مظلومه فاتح حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر افتاده در بستر زهرا بابا جشمات از اشکت شده دریا بابا میبینم چه بغضی توی صداته یا زهرا داری روی لبها بابا قربون دستای لرزونت بابا پر خونه زلف پریشونت بابا اشکاتو پاک کن مگه زینب مرده قربون چشمای گریونت بابا سر بند زردت شده هم رنگه رو رد خون خشکه روی گوشه ی ابرو اما انگار رفته دلت اونجا که شب بود و تنهایی و غربت و تابوت میریزه آب روون اسما ای وای رو جسم بی جون زهرا ای وای نیمه ی شب تاریکه ، تاریکه تاریک حیدر مونده تنها تنها ای وای عمری این غم قاتل قلبت بوده وقتی پر زد دیدی که ابرو کبوده میسوختی و میگفتی یار جوونم زهرا جان خیلی برا داغ تو زوده بابا تو امشب میشی مهمون مادر از ما بیشتر دردتو میدونه مادر امشب میشه مرهم زخم سر تو اشک سرخ چشمای گریونه مادر دنیا آباده صدقه سر حیدر عالم خاک محضر قنبر حیدر هم امشب دست هممون رو میگیره هم روز محشر ماره میبره … حیدر ای جان دلها علی مولا مولا شاه مردان یا علی مولا مولا برگه ی بندگی و آزادی مو امشب کن امضا علی مولا مولا   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
*امشب اصلاً درِخونۀ حضرت زهرا نمی خواستم برم ،ولی معنایِ شبِ قدرِ،فرمود: میخوای شب قدر رو درک کنی؟ رجوع کن به فاطمه ،شب قدر رو میخوای درک کنی رجوع کن به فاطمه،معنای شبِ قدر... به خدا رفقا خیلی شماخصوصی هستین ،روضۀ مَحرَمِ کسی رو خوندن، به هرکسی اجازه نمیدن ورود کنه، به شما اجازه دادن حرف بزنی و روضه بخونی... کسی حق نداشت نامِ حضرت زینب سلام الله علیهارو پیش امیرالمؤمنین ببره،کسی اجازه نداشت پیش امیرالمؤمنین بگه: زینب! یهو تو عرش صدا پیچید، دلِ زینب بهم ریخت، توخونه نشسته بود،چی شده امشب؟ بابام چِش بود؟هی از اتاق بابام میزد بیرون،توی حیاط میچرخید، هی بابام به آسمون نگاه میکرد،زیر لب می گفت:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون "دارم میام فاطمه جان ،تا سحر بی بی زینب بیداربود، دلش شور میزد، نمی تونست بخوابِ، دخترِ دیگه ،نمیدونم کیاحرف من رو میفهمن، دختر دارها میفهمن،سحر که شد در آسمان ها، درعرش صدایی پیچید،آخ کاش یکی دَرِ گوشِ زینب رو میگرفت ،"یا اَهلِ العالم! قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى" زینب،پاشد،بهم ریخت ،حسنم !داداش! پاشو ببین چی میگن اینا،میگن بابامون رو کشتن، امام حسن پاشد،مضطر،پاش رو گذاشت تو مسجد، دید عجب غوغایی است، امیرالمؤمنین فرمود:حسن جان! من رو رهاکن، نماز رو بخون ،امام حسن نمیدونم این نماز رو چه جور خونده،امیرالمؤمنین از هوش رفت، امام حسن شروع کرد اشک بریزه، دید اشکا ریخت رویِ صورت مولا، مولا به هوش اومد،حسن جان! نبینم گریه کنی، با حسین،دوتایی زیر بغل های علی رو گرفتن،نه نه، بذار برم مدینه برمیگردم ،دوباره اینجاحسن عصاشد،دوباره اینجا حسن زیرِ یک بغل روگرفت یه بار هم تو کوچه زیربغل مادر رو گرفت،همچین که زیربغل های مولا روگرفتن،تا درخونه، دوتایی با ابی عبدالله، همچین که دمِ درخونه رسیدن ،حالامیخوام روضه بخونم، صدازد:حسن جان!حسین جان! زیر بغل هام رو رها کنید،میخوام باپاهای خودم بیام توخونه،آقانمیشه !خیلی خون ازشما رفته، طاقت ندارین، نمیتونید رو پا بایستین ،نه! الان توخونه دخترم منتظرِ منِ، نمیخوام فرق خونیِ من رو ببینه... فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟ اینجا همه به گریۀ تو،گریه میکنن خنده به اشکِ دیده ببینی، چه میکنی؟ اومد تو گودال،نیزه هارو کنار زد اماحسینُ نشناخت خودش رو رویِ جسمِ حسینِ بی سر انداخت با گریه بوسه میزد رگ های حَنجرش رو میشنید با آه و زاری صدایِ مادرش رو با لب تشنه کُشتنت غریب گیر آوردنت رحمی نکردن به تنت غریب گیر آوردنت غارت شده پیراهنت غریب گیر آوردنت خودم دیدم که، یکی زره یکی هم عَباتُ در میاوُرد یه نانجیبی آمد پیرهنِ پاره اتُ بُرد یه صحنه بین گودال این قدخمیده رو کشت دیدم که باخودش برد انگشتر رو با انگشت تو رو با نیزه میزدن حسین من،حسین من ای کشتۀ صدپاره تن حسین من،حسین من برات نذاشتن یه کفن حسین من حسین من   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
مداحی آنلاین - نبینم اشک تو چشات موج بزنه - محمود کریمی.mp3
6.8M
(عج) نبینم اشک تو چشات موج بزنه قدمات به روی چشمای منه شب جمعه شب سینه زدنه می میرم برای اون صدای تو برای ناله ی یا جدّای تو کی می دونه چیه روضه های تو آقاجون فدای تو بانیِ مجلسای خودِ خدا مهمونه گوشه نشین هیئت ها آقاجونم پیش ما هم یک بار بیا امشبم مثل همیشه تنهایی تا خود اذون صبح کربلایی کردی آقا دلامون رو هوایی اگه کربلا میری ما رم ببر شب جمعه شب یا ربِّ، بیا شب کربلامون امشبه بیا شب بچه های زینبه بیا اگه کربلا میری ما رم ببر   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
فرقش شکافت، رُکنِ زمین و زمان شکست یک ضربه زد ولی کمرِ آسمان شکست نالید فاطمه که نزن نانجیب  زد از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست راحت علی به خاک نمی‌خورْد، میخ در... شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست تا خورد بر زمین، دلِ زهرا دو نیم شد قلب حسین، قلب حسن توأمان شکست فریادِ جبرئیل که پیچید، دخترش بی اختیار در وسط آستان شکست خون پاک می‌کند زِ روی خویش مرتضی زینب دمِ در است؛ ولی بی گمان  شکست این‌بار روضه خوانْد علی پیشِ دخترش از تشنه‌ای که داغِ لبانش جهان شکست از تشنه‌ای که داغِ جوان، داغِ طفل دید در حلقه‌های هلهله‌ی این و آن شکست از تشنه‌ای که در وسط جمع گیر کرد با سنگِ بی مُروّتِ این کوفیان شکست وقتی رسید نیزه‌ی خود را دوباره زد وقتی که رفت نیزه‌ی خود را سنان شکست انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن انگشت مانده بود؛ ولی ساربان شکست...   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
باز هم عاشق و دلخواهِ علی آمده‌ام نور می‌خواهم و در ماهِ علی آمده‌ام کوهی از معصیت آورده‌ام از راهِ نیاز تا مقرّب شوم از راهِ علی آمده‌ام تا اجابت بشود توبهٔ نیمه شبِ من در مناجاتِ سحرگاهِ علی آمده‌ام طعنهٔ خلق زمینم زده و دنبالِ لطفِ بی منّتِ أللهِ علی آمده‌ام گرهِ کور بر این بندگی‌ام افتاده ست باز محتاج به مفتاحِ علی آمده‌ام قفلِ دیرینه به بازارِ کسادم خورده با غمی کهنه به درگاهِ علی آمده‌ام تا که قدرِ "منِ" غفلت زده را بشناسم شبِ قدر آمده؛ همراهِ علی آمده‌ام تشنهٔ معرفتم! ظرفِ وجودم خالی‌ست به امیدِ نَمی از چاهِ علی آمده‌ام چاه...آن سنگِ صبوری که ترک خورد از "آه" اشک می‌ریزم و با آهِ علی آمده‌ام بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلیٍ العفو با دلِ خسته و آگاهِ علی آمده‌ام ** سحرِ نوزدهم فرقِ سرش سخت شکافت با همان سجدهٔ جانکاهِ علی آمده‌ام!   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━