eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
206 دنبال‌کننده
52 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
c1e9c8c98fbf09b034b247e6bdd3d483.mp3
5.24M
شبهای جمعه فاطمه با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد؟ گردد به دور خیمه گاه آید میان قتلگاه گوید حسین من چه شد نور دو عین من چه شد؟ شبهای جمعه مصطفی با مجتبی و مرتضی آیند به دشت کربلا گویند به صد شور و نوا مظلوم حسین من چه شد؟ نور دوعین من چه شد   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
♦️سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی سپاه حضرت نبی اکرم (ص) استان کرمانشاه برگزار میکند: ♦️وبیناربا محوریت :هیئت و انقلاب اسلامی 🎙با حضور : استاد حسین امیدیان "فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیا البرز" 🔸زمان :یکشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۲۱_ساعت۲۲:۳۰ ❌برای شرکت در نشست از طریق لینک زیر اقدام کنید‌: در بستر لینک شرکت در نشست کانال اندیشکده جهادتبیین و افشاء بسیج مداحان استان کرمانشاه👇👇 https://eitaa.com/Andishkadejahadtabinmadahan
با سلام و احترام با توجه به اهمیت موضوع از همه اعضاء محترم دعوت می کنم در این نشست مجازی شرکت کنند و به دیگران هم در حد مقدورات اطلاع رسانی کنند. مدیران محترم کانون ها هم به اعضاء کانال ها و گروه های خودشان در شهرستان ها اطلاع رسانی کنند. برادر شما فعله گری .
بسم الله الرحمن الرحیم بوار ای روح واران ،وه بیاوانی که ،م دیرم بتاب ای ماه، وه شام غریبانی که ،م دیرم له، ای قحطی عشق و سردی لبخندمان، امشو بگر ای مهروان،دستیل لرزانی که ،م دیرم وه سمتت هاتمه، گر غصه‌گانی تازه، خوم زانم_ خود آگاهی تو ،له اندوهِ پنهانی که م دیرم تونی تنیاپناهه، مردم درمانده‌ی عالم که درمان کردیه، درد فراوانی که، م دیرم ارای تو، بازگو کردم دلم چون ،م یقین دیرم تو تسکینی،له،ای قلب پریشانی که م دیرم چراخ گیره، هز،دامه،م وه آزادی صحن تو که شاید بگذره یوسف وه زندانی که م دیرم جواب التماس،م بیه ای ضامن آهو وه اشک‌،م،توبین، قلب هراسانی، که م دیرم دلم جوره،کبوتر،پرکوته،له صحن توشاه خراسان وه کاخ آسمان ارزیده ن، ایوانی که م دیرم جهان هرگز ،وخوی نوینه شکستِ شیعه ی مولا همیشه پرچمه والاس، سلطانی که م دیرم امین الله باید،وت، وه چشم خیس له صحنت امانت بود وه تو، شاها،اگه گیانی که من دیرم   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شب گذشت از نیمه اما با تو صحبت می‌کنم تا که بگزارم نماز عشق، نیت می‌کنم ای ولایت شرط توحید تمام عاشقان! با تولای تو، من تجدید بیعت می‌کنم در حریم حضرت خورشید، جای ذره نیست از حضور خود در این درگاه حیرت می‌کنم تا نگاهم می‌کنند آیینه‌ها از هر طرف شرم از آیینۀ قرآن و عترت می‌کنم من که سنگین‌بارم از بسیاری جرم و گناه، خواهش بال کبوتر با چه جرأت می‌کنم؟ نعمت قرب جوارت را به من بخشیده‌اند در بهشت آرزو کفران نعمت می‌کنم ای شنیده با صبوری درد دل‌های مرا اشک اگر بگذارد امشب با تو صحبت می‌کنم من که با فرمان‌بری از نفس عادت کرده‌ام، کی به خود می‌آیم آخر، کی عبادت می‌کنم؟ خط نزن اسم مرا با صد خطا پشت خطا من دلِ هر جایی خود را نصیحت می‌کنم «سورۀ یوسف» که خواندم، آیه شد «هشتاد و هشت» بارها این آیه را با خود تلاوت می‌کنم شک ندارم «با کریمان کارها دشوار نیست» گر نشد کامم روا، خود را ملامت می‌کنم این خریداران یوسف‌، دست پُر آورده‌اند من تهی‌دستم چرا بیهوده قیمت می‌کنم؟ تا نسوزد بی‌گناهی از شرار آهِ من می‌روم از جمع بیرون، با تو خلوت می‌کنم تا نصیب من شود توفیق ترک معصیت چشم خود را چشمۀ اشک ندامت می‌کنم تا نگردد در مقام عرض حاجت، ‌ناامید با دل خود بعد از این اتمام حجت می‌کنم یک قدم تا آسمان مانده‌ست از شهر بهشت من زغفلت آرزوی باغ جنت می‌کنم می‌روم سمت «مصلّی»، می‌رسم تا «پنج‌راه» یعنی از پایین پا قصد زیارت می‌کنم گر که زنگ ساعتِ صحن تو بیدارم کند توبه در باقی عمر از خواب غفلت می‌کنم گر که دستم را بگیری، مثل خُدّام حرم بعد از این خدمت به قدر استطاعت می‌کنم بس که تو زود آشنایی ای امام مهربان من کجا در محضرت احساس غربت می‌کنم؟ «یک سلامم را اگر پاسخ بگویی، می‌روم لذتش را با تمام شهر، قسمت می‌کنم» تا بریزم گاهگاهی سرمه در چشم غزل من به گرد راه زوّارت قناعت می‌کنم تا بماند قصۀ صیاد و آهو جاودان بی‌پناهان را به پابوس تو دعوت می‌کنم در کنار پنجره فولادتان با اشک چشم می‌نویسم «یا علی» و رفع زحمت می‌کنم   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شهید شویم... برای عشق، برای وطن، شهید شویم به شوق فصل کبوتر شدن شهید شویم قسم به نام عزیزش که خوب می‌ارزد اگر به پای وطن تن به تن شهید شویم برای ساختن خاک امن مردم خویش برای سوختن اهرمن شهید شویم بیا که چشمه بجوشد ز خون‌مان در دشت شکوفه سر زند از این چمن شهید شویم برای ما قفس است این تنی که در آنیم برون بیار خود از این بدن شهید شویم چقدر با خبر هر فراق ، رنج، بیا برای راحتی از این محن شهید شویم چقدر شعر شهادت نوشته‌ای کافی‌ست بیا عبور کنیم از سخن شهید شویم تعلقات زمین بار سخت و سنگینی‌ست بیا برای سبک پر زدن شهید شویم   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_420179661339754596.ogg
270.7K
تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم جوادم-قرارِ قلبِ بابا دهم جان – ولی تنهایِ تنها شدم در-جوانی مثلِ زهرا گرفته آتش سر تا به پایم غریب وبی یار وآشنایم میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم واویلا جوادابن الرضا عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم امان از –شهی که بین گودال تمام تنِ –اوگشته پامال رود با-شتابِ ضربه ازحال به پیش چشمان ِ خواهر او بریده میشد از تن سرِ او اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو واویلا جواد ابن الرضا   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
🎤سبک: کنار قدم های جابر بند اول: نوای دل بی نوایم غم تو نکرده رهایم مدد یا جواد الائمه که تا کاظمینت بیایم عزادار داغ تو هستیم به پای غم تو نشستیم شنیدیم کمی روضه ات را سپس بغض خود را شکستیم بگریم برایت ، چو ابر بهاران که در کنج خانه ، غریب میدهی جان ادرکنی ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ( - ) بند دوم: زده زهر شراره به جانش ز دست رفته تاب و توانش گرفت زهر تمام وجودش شده زرد رخ و خشک لبانش شده ناله اش گم میان هیاهو و رقص کنیزان کشیدند کل و کف زدند تا نیاید صدایش دهد جان شبیه حسن او ، غریب است به خانه شده پیرتر از پیر ، اگر چه جوانه ادرکنی ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا بند سوم: سه روز و سه شب جسم پاکش رها گشته بر روی بامی بود این گریزی مناسب دهم تا به ارباب سلامی برای جوادالائمه شدند طائران سایبانی ولی کربلا نزد ارباب نماند ذره ای هم نشانی نه انگشتری هست ، نه جامه به پیکر نه عمامه ای هست ، نه اصلا به تن سر واویلا یبن الزهرا یبن الزهرا یبن الزهرا ....   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_1059405330540134711.mp3
6.32M
  ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
از آسمان هفتم اگر سر بر آورم اعلام می کنم که فقط خاک این درم مهر تو بود شیره ی جان در وجود من از لحظه ای که شیر به من داد مادرم با دشمن تو تا ابدالدهر دشمنم حتی اگر بود پدرم یا برادرم من از در سرای تو جایی نمی روم حتی اگر جواب کنی باز نوکرم تا زنده ام حسینیم و کربلاییم ارباب من حواله نده جای دیگرم گیرم که خاک پای مرا کیمیا کنند خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم آدم مگر نه نام تو را برد و گریه کرد من نیز ارث از پدر خویش می برم از بس دلم به کرببلایت گرفته انس انگار هر شب از ضریح تو در برم هر روز دل مسافر گودال قتلگاه هر شب سرت به نیزه بود در برابرم با کثرت گناه خود اعلام می کنم من میثم پیمبر و آل پیمبرم   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم‌الله الرحمن الرحیم هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش ای کال‌ها کمال سرِ کوچه‌باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران حَظ می‌برند موقعِ شیرین زبانی‌اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لبِ جام دهانی‌اش بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکیش فدای جوانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام ؛ پِیِ سایبانی‌اش آقایِ طوس از جگرش آه می‌کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می‌کشد اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش باب‌الحوائج است ولی می‌توان شنید از بینِ حُجره ناله‌یِ موسی بن جعفرش این دفعه می‌زدند به دَف تا که جان دهد کَف می‌زدند وقتِ نفسهای آخرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌یِ تخته سنگ‌ها از بَس که خورد بر لبه‌یِ پله‌ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش 🥀🥀🥀 سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش   ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah