بابای من کجائی 🔳 مردم از این جدائی
-----
بابای مهربونم ، درد و بلات به جونم
داغ یتیمه سخته ، این و خودم می دونم
من مضطر و غریبم ، بی یاور و حبیبم
بیمارم از جدائی ، عمه شده طبیبم
هرکسی بابا داره ، دیگه غمی نداره
بابا برام عزیزه ، غصه رو بر میداره
هر کی بابا نداره ، ز غصه نا نداره
رو قلب زخمیِ او ، درد وبلا می باره
من دختر حسینم ، به بابا نور عینم
مثل بابای خوبم ، شفیــع عا لَمینم
خون از دو دیده دارم ، قدِّ خمیــده دارم
ز داغ او منم جون ، به لب رسیده دارم
پیکر بی سرت کو؟ ، رأس منورت کو؟
جسم به خاک وخون و ، پاک و مطهرت کو؟
علیِ اکبرم رفت ، جان برادرم رفت
عموی مهربونم ، قاسم و اصغرم رفت
همیشه ناله دارم ، زخمی ه قلب زارم
به جز درد فراقت ، مددکاری ندارم
دارم میرم اسارت ، میونِ قتل و غارت
گریه برات شب و روز ، شده برام یه عادت
چشام ابر بهاره ، هوای گریه دارم
بیاد تو همیشه ، بارون غم می بارد
پاهام آبله داره ، دلم زخمی یاره
گوشهام شده پرازخون ، ندارم دیگه چاره
عمه زینب غریبه ، بی یاور و حبیبه
ز دوریت باباجون ، رنج و بلا نصیبه
گلی گم کرده داره ، ز غم افسرده داره
ز کینه ی دشمنان ، دلی آزرده داره
بابا خدا نگهدار ، عزیز جونِ غمخوار
شاید کنار رأست ، آید چو وقت دیدار
سید..محتاج دعا
@Shoaraye_aeinikermanshah
# نوحه حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
مائیم و شهری که هوایم را ندارد
من نه هوایِ بچههایم را ندارد
@ کوفه میا مولای من ۲
نامرد دیدم باز مردی کردم آقا...
با این دو کودک کوچه گردی کردم آقا
دیدم که خوشحالند خوشها جمع هستند
مظلومِ من مظلوم کُشها جمع هستند
@
طوعه در این نامردها یک شیر زن بود
تنها پناهم خانهی یک پیرزن بود بود
بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتد
مثل مدینه طوعه پشتِ در نیفتد
@
در راهها و کوچههایش چال کندند
رسم است اینجا ابتدا گودال کندند
گودال وقتی که بیفتی شیر گردند
دستت اگر زخمی شود شمشیر گردند
@
از پشتِ سر نامرد آمد گیرم انداخت
تیری به پایم خورد در زنجیرم انداخت
شکرِ خدا خواهر ندارم تا ببیند
این دور و بر دختر ندارم تا ببیند
@
ای آبرویم آبرویم را که بُردند
از دور با نیزه گلویم را که بردند
نام تو را بُردم لبم را چاک کردند
خون ریخت با چکمه زخم را پاک کردند
ای کاش سنگی گوشهای پنهان نمیماند
جای شما از من لب و دندان نمیماند
@
طفلی اگر مهمان کوفه گردد آقا
سرگرمیِ طفلان کوفه گردد آقا
از راه آمد زجر و خوشها جمع هستند
شمر آمد و با زجرکُشها جمع هستند
روی زمین بودم که رویم را کشیدند
تا پشت بام از کوچه مویم را کشیدند
@
طوری کشیدند آنقدر مژگان من ریخت
تقصیر سنگپله شد دندان من ریخت
خورشید جایش در دل شب نیست برگرد
میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد
باخنده میآیند وخوشها جمع هستند
سربسته گفتم بچهکُشها جمع هستند
حسن لطفی
@Shoaraye_aeinikermanshah
میخوام امشب براتون نوحه بگم ،
نوحه ای همـراه با روضه بگم
بگم از دختـــر ارباب همـه ،
دختر حسین غریب فاطمه(س)
به حرم صبر و قرار زینبه(س)
، جای مادر یادگار زینبه(س)
او چقدر شبیه جده اش می مونه ،
درداش و فقط خداوند می دونه
اونقــدر درد و بلاها کشیده ،
کسی مثل اون تو دنیا ندیده
توی عالم به خدا بی نظیره ،
دست خیل عاشقا می گیره
مثل یک یاس کبود تو کربلاس
، همنوای عمه ی غرق عزاس
توی کربلای غـم با شـور و شین ،
صدا میزد بابا جون غریب حسین(ع)
اومده تو قتلگاه شهـداء ،
شهدای کشته در راه خدا
دید که عمّه داره پرپر میزنه ،
ناله هاش به سینه خنجرمیزنه
عمه با جسم باباش سخن می گفت
، واحسین با جسم پاره تن می گفت
هی می گفت : آیا حسین من توئی؟
، جسم بی سر نور عین من توئی؟
تو عزیز دل زهراء هستی؟ ،
مونس جون و دل ما هستی؟
چرا تو به پیکرت سر نداری؟ ،
بمیرم برات که یا ور نداری
گفت به عمه بدن بی سر کیه؟ ،
این گلِ پاره تنِ پرپر کیه؟
گفت عزیزم بدن با با ته ،
بدن بی کفـــن با با ته
عمه جون چرا بابام سر نداره ؟ ،
چرا پیرهنی به پیکــر نداره؟
من میخوام کنار بابا بمونم ،
غم داغش زده آتیش به جونم
بگم از درد و غم و رنج و بلام ،
بگم از بی کســی و تنهائیام
بهش بگم بابا منم دختر تو ،
اومده نشستـه بالا ســرِ تو
باباجون میخوام که من صدات کنم ،
خودم و شـریک ا ین عـزات کنم
دیگه دنیا رو پس ازتونمیخوام ،
تو عزیز دلـی و نـور چشــام
یادته بابا شـب عاشـــورا ،
کنارت چه باصفابود به خدا
علی اکبر،علی اصغر بودن ،
قاســم و عَــمّ دلاور بودن
همه جا عاشقونه همهمه بود ،
روی لب های همه زمزمه بود
همه با خـدا مرامی داشتین ،
نماز و ذکر و پیامی داشتین
همه یاران تو عاشق بودن ،
همه بی ریـا و صادق بودن
حالا بابا چـرا یاور نداری؟ ،
امیر و سپاه و لشکر نداری؟
اکبر و قاسم واصغرت کجاست؟ ،
عمـو عباسِ دلاورت کجاست؟
یاورای خوب و عاشقت چی شد؟
، اصحاب عزیز و صادقت چی شد؟
باباجون خیمه هاغارت گردید ،
سهـم ما با ر اســارت گردید
بابا جون خیمه ها رو آتیش زدن ،
به دِلا زخـم زبون و نیش زدن
دشمنامون به خـدا خیلــی بَدَن ،
عمه زینب(س)رو کنارِتو زَدَن
نمی ذارن به کنارت بمونم ،
برات از غـم جدائـی بخونم
بابا جون از غم تو دلگیرم ،
آخرش از داغ تو می میرم
یه شبی میام کنــار سر تو ،
میگیرم بغــل سرِ انور تو
سید...محتاج دعا
@Shoaraye_aeinikermanshah
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم
گیسو سپیدم؛ احترامم را نگه دار
سیلی نزن؛ من با کسی دعوا ندارم
باشد بزن چشم عمو را دور دیدی
من هیچ کس را بین این صحرا ندارم
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم
این چند وقته از در و دیوار خوردم
دیگر برای ضربه هایت جا ندارم
تا گیسویم را ز دستانت درآرم
غیر از تحمل چاره ای اینجا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد
خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم
گوشی برای گوشواره ها ندارم
شیرین زبان بودم صدایم را بریدند
آهنگ سابق را به هر آوا ندارم
در پیش پایم نان و خرما پرت کردند
کاری دگر با شام و شامی ها ندارم
با ضربه ی پا دنده هایم را شکستند
کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم
نشناختم بابا تو را تغییر کردی
امشب دگر راهی به جز افشا ندارم
گویا تنور خولی آتش داشت آنشب
ترکیب رویت گشته خیلی نا مرتب
قاسم نعمتی
@Shoaraye_aeinikermanshah
نوحه حضرت رقیه (س)
منم همراه اشک و آه و ناله ،
رقیه دختری هستم سه ساله
گلی هستم رخی پژمرده دارم
، ز دشمن روی سیلی خورده دارم
منم آن کودک هجران کشیده ،
زده بوسه به رگ های بریده
منم همراه گل های مدینه ،
منم همدرد کلثوم و سکینه
درون سینه ام داغی نهفته ،
دو چشمم هرگز از غم ها نخفته
قضا بر دفتر هجران ورق زد
، سری را از جفا اندر طبق زد
شبی بر آرزوی خود رسیدم
، سر بابا در آغوشم کشیدم
بیا عمه شب یلداست امشب
، کنار یک سری غوغاست امشب
بیا عمه رخ نیلی ببوئید ،
به اشک دیده رویش را بشوئید
بیائید تا به رویش گل بریزید
، زدیده لاله و سنبل بریزید
چرا ای سربه خاک وخون فتادی
، چرا خود را به دامانم نهادی ؟
بگو ای سر مگر مادر نداری ،
عزیز جان مگر خواهر نداری ؟
به ویرانه گل پر پر که دیده
، کنار یک سری دختر که دیده ؟
بگفتم از غم و درد غریبی ،
ز بی یاری و غمخوار و حبیبی
الا ای مونس شبهای تارم ،
چگونه آمدی امشب کنارم؟
منم ممنون تو ای سر بریده
، شدی مهمانم ای نور دو دیده
منور کرده ای قلب حزینم ،
دگر با تو غم و غصه نبینم
دلم را با خودت بردی به همراه ،
تهی کردی ز رنج و غصه و آه
چه کس بابا مرا از تو جدا کرد؟ ،
به رنج و درد و غربت مبتلا کرد؟
چرا رنگ از رُخ ماهت پریده؟ ،
چه کس اینگونه در خاکت کشیده؟
تو که جان رسول کبریائی ،
گل زهراء عزیز مرتضائی
چرا مظلوم و در غربت رهائی ،
اسیر قوم بی شرم و حیائی
و اینک این منم با قلب خسته
، ز داغت دل از این عالم گسسته
به آه و غم کنم نوحه سرائی
، بسوزد خیمه ی دل از جدائی
سید..محتاج دعا
@Shoaraye_aeinikermanshah
✅متن نوحه سینه زنی مسیر
سجده کردی روی خاک قتلگاه-(ای به قربان سرت بابا)۲
----------
دیده رویت را شده شرمنده ماه(ای به قربان سرت بابا)۲
------------
غرق نیزه پیکرت دل غرق آه(ای به قربان سرت بابا)۲
-----------
دست تقدیر و قتلگاه و رضای تو
ای به قربان سجده و ربنای تو
تا ابد می طراود این کربلای تو
بال جبریل سایبان پیکرت(یاحسین)
زائر تو گشته زهرا مادرت(یاحسین)
-----------
هرکجا بوده شکر حق بر زبان تو
جان به قربان لشکر قهرمان تو
جان به قربان پیکر بی نشان تو
--------
رفتی و رفتنت عجب عاشقانه شد
اشک من روی خاک صحرا روانه شد
پاسخ دختران تو تازیانه شد
------
کو عموی دلاورم ساقی حرم؟
او که مانند او ندارد کسی علم
رفته و کاروان گرفتار موج غم
------
ای خلیل زمانه پس کو جوان تو!؟
آسمانی شده مگر پهلوان تو
آه از این غربت و غم بی کران تو
------
سر گرفتند از تو اما تو سر شدی
در عروجی اگر چه بی بال و پر شدی
رفتی اما تو تا ابد جلوه گر شدی
-------
می رسد دست صاحب الامر پرچمت
می شود عاقبت جهانی مُحرَّمت
عالمی می شود عزادار ماتمت
------
این قلم هرچه گفته لطف تو بوده است
از (حَکَم) مهر تو پدر، دل ربوده است
یا حسین گفته و به عشقت سروده است
شاعر:حسن لملیکی زاده (حکم)
@Shoaraye_aeinikermanshah
#پیشواز_محرم
#روضه_بین_راه
به دلهای غمین صوتی حزین است
زبان حالِ زهرا اینچنین است
حسینم در مسیر کربلا بود
میان راه طوفانی بپا بود
بسویش قاصدی آمد شتابان
به آهِ دل صدا میزد: حسین جان
چو طوفان از دل صحرا گذر کرد
صدای ناله ای جلبِ نظر کرد
نوای خواهرت از محمل او
شنیده میشد از سوز دل او
دمادم با نوای نینوایی
صدا میزد برادر جان کجایی
چرا دیگر نمیبینم جمالت
چرا محرومم اینک از وصالت
عجیب از این خبر دلها بهم ریخت
دلِ دلداه ی زهرا بهم ریخت
شتابان در کنار محمل آمد
فرود از اسب، در آن منزل آمد
به امر حضرتش، طوفان شد آرام
به بانو گفت با تکریم و اِکرام
چه شد خواهر که اینسان بیقراری؟
چرا اشکِ تو شد اینگونه جاری
در آغوشِ برادر جا گرفت و...
زبانِ شِکوه اَش، بالا گرفت و...
صدا زد: یاحسین ای نور دیده
فقط خواهر دمی رویت ندیده
از این طوفان دلم در تاب و تب شد
همه عالم به پیشِ دیده شب شد
ندیدم ساعتی ماهِ تمامم
بخود گفتم که شد کشته امامم
خدا را شکر در این دشت و صحرا
ترا دیدم دوباره، ماهِ زهرا
مشو دور از حرم، ای سرورِ من
نگردد سایه اَت کم، از سرِ من
□ □ □
ولی دست قضا، غم را رقم زد
گلِ زهرا به یک صحرا علَم زد
غبارِ غم به صحرا در گرفت و...
عدو از ماهِ زهرا، سر گرفت و...
زمین گلگون شد از خونِ خدایی
غبارِ غم شد و روزِ جدایی
زمین و آسمان یکجا بهم ریخت
دوباره زینب کبرا بهم ریخت
دگر خواهر، برادر را نمیدید
عزیزِ جانِ مادر را نمیدید
سپاهی بِینشان حائل شد ای وای
که روی سینه اَش، قاتل شد ای وای
به صدرِ او رسیده پای چکمه
نباشد سینه ی او جای چکمه
ز خیمه دختِ زهرا میدوید و...
به مقتل، خصم خنجر میکشید و...
محاسن بود در دستِ حرامی
جدا شد از قفا، رَاسِ امامی
صدای مادرش پیچید هر سو
حسینِ من سرت کو، پیکرت کو
"اگر کشتند چرا آبت ندادند
چرا زان دُرّ نایابت ندادند"
"اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسمِ صد چاکت نکردند"
#محمود_ژوليده
@Shoaraye_aeinikermanshah
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
زمین کربلا اینجاست زینب
دیار پر بلا اینجاست زینب
@ امان و صد امان از دل زینب۲
تحمل می کنی؟ گویم برایت
فراق ما دو تا اینجاست زینب
صدایی آشنا آید به گوشم
که مادر قبل ما اینجاست زینب
چه سرهایی شکسته بین این دشت
مسیر انبیا اینجاست زینب
برای خواب پنجاه سال پیشت
دم تعبیر ها اینجاست زینب
همان جایی که گفته امّ أیمن
زمین نینوا، اینجاست زینب
بزن بوسه تمام سینه ام را
ضریح مصطفی اینجاست زینب
همان جایی که قرآن ها بیفتد
به زیر دست و پا اینجاست زینب
ببین نرمی زیر حنجرم را
فرود نیزه ها اینجاست زینب
ببین این مهره های محکمم را
ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب
تمام خاک این صحرا خریدم
همه سرّ خدا اینجاست زینب
به مسلخ پا گذاریّ و ببینی
غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب
مبادا معجر از سر وا نمایی
عدوی بی حیا اینجاست زینب
حنا از خون به گیسویت بگیری
حجاب کبریا اینجاست زینب
قاسم نعمتی
@Shoaraye_aeinikermanshah
#ورود_کاروان_درکربلا
گفت با کرب و بلا کعبه من از تو برترم
تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم
کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای
من همه خون خدا می جوشد از بام و درم
کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف
من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم
کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من
میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم
کعبه گفتا انبیا بر گرد من گردیده اند
تو کجا و من کجا تو دیگری من دیگرم
کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ای است
آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم
کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده
این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم
کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو
من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم
کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار
وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم
کربلا گفتا این منم در خیمه گاه و قتلگاه
سعیِ هفتاد و دو ثارالله را یاد آورم
کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین
سالها و قرن ها جوشد زدامان کوثرم
کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین
زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم
کعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان من
من همانا بر تمامِ آفرینش محورم
ناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باش
تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم
هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست
چند می گویی که من از کربلا بالاترم
کربلا دارد به کلّ آفرینش افتخار
کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم
من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللّهیم
من هم آغوش ابوالفضل و علیِّ اکبرم
مضجع العشّاق فرموده علی نام مرا
شاهدم این دامن سرخ شهادت پرورم
اشگ زهرا ریخته در دامن گلزار من
عِطر جنّت می دمد از لاله های پرپرم
ذره ای از خاک من، درد خلایق را دواست
خون ثارالله می جوشد زهر نخل ترم
اینکه می بوسند با هم انبیا و اولیا
دست عبّاس است کافتاده به خاک معبرم
گر چه در قلبم فرات و دجله مس جوشد مدام
آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم
در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین
از رباب و حنجر خشک علیِّ اصغرم
نخل «میثم» نخله ای باشد زنخلستان من
بیت بیت آتشین آن بود برگ و برم
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinikermanshah
1_1118261742.mp3
1.02M
🌹#ولادت_امام_موسی_بن_جعفر_ع
🌹#سبک_گل_دراومد_امشب
💫💫💫💫💫💫💫💫💫
دلم امشب امشب تو کاظمینه
به شوقِ اونیکه نور دو عینه
بی بی معصومه هم خوشحاله امشب
برا کاظم که شاهِ عالمینه...
باب حاجت اومد نورِ کرامت اومد
فاطمه خوشحاله بارونه رحمت اومد
شاهِ کاظمینه جَدّش امام حسینه
روی دست صادق.. خورشیدِ عالمینه
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
تویی کاظم، صالح، امین و صابر
منم واست عبد و غلام و زائر
به قربونِ دو گنبدِ طلائیت
الهي که سَمتِت بشم مسافر
مرقدت رو عشقه اون گنبدت رو عشقه
مخصوصاً رضا شا.. هه مشهدت رو عشقه
جون من فداتون فدای بچه هاتون
باب حاجت هستی.. منم آقا گداتون
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
میخوام امشب از تو آقا یه حاجت
دلم تنگه تنگه واسه زیارت
بده امشب جوازِ نوکریه...
محرم و اربعین این هیئت
حالِ ما معلومه خیلی دلم آرومه
چونکه کربلامو.. میده بی بی معصومه
عیدیِ ما آقا امشب باشه با زهرا
اربعین کربلا میریم همه رفقا..
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
@Shoaraye_aeinikermanshah
#ورود_کاروان_درکربلا
#دوم_محرم
زمین کربلا اینجاست زینب
دیار پر بلا اینجاست زینب
تحمل می کنی؟ گویم برایت
فراق ما دو تا اینجاست زینب
صدایی آشنا آید به گوشم
که مادر قبل ما اینجاست زینب
چه سرهایی شکسته بین این دشت
مسیر انبیا اینجاست زینب
برای خواب پنجاه سال پیشت
دم تعبیر ها اینجاست زینب
همان جایی که گفته «امّ أیمن»
زمین نینوا، اینجاست زینب
بزن بوسه تمام سینه ام را
ضریح مصطفی اینجاست زینب
همان جایی که قرآن ها بیفتد
به زیر دست و پا اینجاست زینب
ببین نرمیِ زیر حنجرم را
فرود نیزه ها اینجاست زینب
ببین این مهره های محکمم را
ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب
تمام خاک این صحرا خریدم
همه سرّ خدا اینجاست زینب
به مسلخ پا گذاریّ و ببینی
غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب
مبادا معجر از سر وا نمایی
عدوی بی حیا اینجاست زینب
حنا از خون به گیسویت بگیری
حجاب کبریا اینجاست زینب
#قاسم_نعمتی
@Shoaraye_aeinikermanshah
4_5963047957140879048.mp3
1.1M
به نام خدا
ذکر همخوانی هر شب محرم
#ویژه_محرم_۱۴۰۱
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی که دیدی روسیاهم
وقتی که دیدی پر آهم
با کرمت دادی پناهم
با بغض تو صدام
بهت میدم سلام
وقتی تو هیاتم
انگاری کربلام
تویی رفیق دیرینم محرم
تویی خیال شیرینم محرم
تویی شور توی سینم محرم
سلام ای پناه عالم
سلام فصل گریه و غم
بند دوم
نذاشتی که ازت جدا شم
یه آدم سر به هواشم
اجازه دادی زنده باشم
شکر خدا شدم
دوباره سینه زن
سینه زن غم
ارباب بی کفن
خودت دریابم دریابم محرم
ببین از دوری بی تابم محرم
سلام ای ماه اربابم محرم
سلام طبل و سنج و علم
سلام فصل گریه و غم
#مهدی_کبیری
@Shoaraye_aeinikermanshah