شعرای آئینی سازمان بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند:
عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش
روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اسک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،،
شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت
گریه نکردی و ناله نزدی،،،
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
یه نفر نباید اینجا روضه بخونه،،،امشب که فرمودند:
عزیز دلم،،،امشب همه ی اولیاء وانبیاء،، با مادرش
روضه می خوانند،،شما هم بیکار نشینید ،،هر کی ،،هر گوشه ی حرم صدا رو می شنوه،،ناله بزنه و اشک بریزه،،،اصلا نباید صدای من به تنهایی ،،،
شنیده بشه،،یه جوری باید گریه کنی که تو عمرت
گریه نکردی و ناله نزدی،،،
اینجا روان... اشک خلایق از دو عین است
اینجا مزار یوسف زهرا ...حسین است
اینجا شرف ...بر جنت موعود دارد
اینجا ملک روی غبار آلود دارد
اینجا... کلام الله ...
فرمودند :این آقا قرآن ناطقه،،چه کردند با این قرآن؟
اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند
اینجا...کلام الله را ...در خون کشیدند
اینجا حسین ابن علی را ....سر بریدن
حسین........
بزار حرفی رو بزنم،،،که همتون بلدید،،روضه میخوای بشنوی،،،شب جمعه اس،،بیاد همه ی شهدا،،بیاد اماممون،،،مجلی پر از خانواده های محترم شهداست،،شبه جمعه ای یاد پدر و مادرایی که زیر خاکند،،حالا حرفی که همه با من بگن،،،
حالا که شب جمعه شد،،حالا که فهمیدی اینجا کجاست،،،روضه ی امشب چیه،،،
در این زمین چون ...کردی منزل
جز ماتم وغم...ما را چه حاصل
گرچه جدایی...بس بود مشکل
آن دمبریدم ...من از حسین دل
کامد به مقتل ...شمر سیه دل
ها ...کسی هست ناله نزنه،،،،
کنار قتلگاه وتل زینبیه ای،،حالا ناله بزن!!!
چون شمر دون را...آن لحظه دیدم
قدر این لحظات وبدون،،،،
چون شمر دون را...آن لحظه دیدم
از هستی خود،،،من ...دل بریدم
آهی جگر سوز...از دل کشیدم
حالا،،،،
اومی دویدو...من می دویدم
اومی دویدو...من می دویدم
در آن بلندی...وقتی رسیدم
چشمم به قاتل...افتادودیدم
می رفت سوی...نخل اومیدم
او می کشیدو ... من می کشیدم
مــن ناله از دل...او خنجر از کین
دیگه کسی ساکت نمونه،،،امشب شب ضجه ی فاطمه اس،،،حالا گوش بده،،،
من روی سر بود ...آن لحظه دستم
باگریه وبغض...خود راشکستم
قاتل...آنجا که هستم
بمیرم،،،
اومی نشست و...من می نشستم
یه سؤال دارم،،سؤالمو با گریه جواب بدید،،،
یه نفر از شما،،،به من بگه،،اجازه میدن ،،با کفش بیای توحرم؟اینجا حرمه حسینه،،احترام داره،،کفشتو باید دمدر ،،،دربیاری،،،
اما زینب دید،،،با چکمه،،رو سینه ی حسین،،،،
یا حسین......
وقتی هوا را...من تیره دیدم
زهرا به گفتا...ای وای شهیدم
قاتل شنید و...من هم شنیدم
سادات ببخشن،،،،
او می بریدو ...من می بریدم
بلند بگوحسین....
#روضه
#سیدمهدی_میرداماد
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام #شب_جمعه #حاج_سیدرضا_نریمانی
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#گریز_به_حضرت_زهرا_س
#شب_جمعه
چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو میآید
بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته
هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭
فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭
راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش
اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭
انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن
*یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد*
مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد
عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان*
خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟
حسین جان عزیز دلم
چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو میآید
با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید
*یه گوشه گودال مادر و دیدم😭
که رفته بود ازحال دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمیماند
بعد ازاین غارتی که شد دیگر
ازتو جز اسم تو نمیماند
این یکی میکِشد تورا برخاک
قصد دارد تورا بیازارد
آن یکی آمده دراین گودال
ازسر عمامه تورابردارد
حسین حسین...
میزند داد بس کنید اینقدر
بدنش را به خاک خون نکشید
باسر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان اون نزنید
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━┛
┏━━ °•🖌•°━━┓
https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
┗━━ °•🖌•°━━