eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_بیست_و_یکم_ماه_رمضان #حاج_محمدرضا_طاهری    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aei
با خون دل امشب علی دم‌ساز می‌شد وقتی که چشمش بسته می‌شد، باز می‌شد زینب زمین می‌خورد و غم، آغاز می‌شد با زخم فرقش مرتضی، هم‌راز می‌شد آه دل و زخمش هماهنگند امشب سر بند زرد و صورت، هم‌رنگند امشب بعد از مدینه، بغض‌های او، شکسته است بر روی بستر، حضرت ابرو شکسته است خیلی شبیه مادر پهلو شکسته است او داغ‌دار بانوی بازو شکسته است دریا دارد آتش و داغ پسر را پهلوی زهرا، میخ درب شعله ور را ایتام بی بابا، شبی دلگیر دارند انگار دستی بسته با، زنجیر دارند زخمی به دل از فتنه‌ی تقدیر دارند در دست‌هاشان، کاسه‌های شیر دارند امشب عزادار علی، ایتام هستند ایتام کوفه بعد از این، بی شام هستند آن‌شب علی، آرام روی بسترش بود اشک حسینش، روی چشمان ترش بود اشک حسن، از جنس اشک مادرش بود وقت وصیت‌های روز آخرش بود خیره شده چشمش، به چشمان ابالفضل دست حسینش بود و دستان ابالفضل آن‌شب علی می‌گفت رازی بر ملا را راز جگر را، زهر و تشت مجتبی را راز حسینش را، عزای کربلا را راز سر خونین روی نیزه‌ها را آن‌شب علی با زینب از گودال می‌گفت از غارت گهواره و خلخال، می‌گفت می‌دید زینب، یک نفر سر را گرفت و با چکمه روی سینه‌ی او، جا گرفت و دستی به گیسوی سر آقا گرفتو سر را لحظه ای بالا گرفتو دست سیاهی، سر به خنجر می‌سپارد خواهر برادر را به مادر می‌سپارد حسین...    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
4_5827829673559592294.mp3
10.49M
💫🌺🍃 🌺 ❇️ نوآهنگ| مقتدر مظلوم 💞 من پای تو هستم 💞 حتی اگه هیچکس 💞 پای تو نمونه... 🎙 حسین طاهری 💞 🇮🇷 🌺 💫🌺🍃    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
🌷تقدیم به سردار سرافراز و همراهان ایشان که در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. سینه‌ها با سوختن، ارزنده‌تر خواهند شد شمع‌ها در عمق شب، تابنده‌تر خواهند شد امتیاز ماست‌‌ مُردن! می‌کُشند و غافل‌اند دم به دم با مرگِ ما، بازنده‌تر خواهند شد سنگ اگر هم‌صحبت آیینه‌های ما شود ما زبان‌هامان از این بُرّنده‌تر خواهند شد چون جواب صخره تکراری‌ست، پرسش‌های موج، بعد از این، از صخره‌ها کوبنده‌تر خواهند شد چشم‌هایی که پیِ میراث ما افتاده‌اند منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد! اهل دنیا را خیال مرگ حتی می‌کُشد عاشقان با مرگ اما زنده‌تر خواهند شد ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش! تحفه‌ها، تزیین شده، زیبنده‌تر خواهند شد رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی‌ست بی‌تفاوت‌ها فقط شرمنده‌تر خواهند شد!    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
. عید فطرو عید رحمت عید عزت آمده رحمت خالق به سوی خیل امت آمده ابر رحمت گشته است برسرما سایبان از کرم داده خدا بر همه خط امان یا الهی یا الاه (۲) عید فطرو عید بخشایش برای هر گناه خالق یکتا نموده بندگانش را نگاه کرده حق بربندگان لطف و جودبیکران داده برما ازکرم مهرخودرا رایگان یا الهی یا اِله (۲) عید فطرو عید نجوا با خداوند وَدود بندگانش راخدا از لطف واز رحمت ستود او بوَد باب المراد لطف وجود او زیاد دستگیر بندگان باشد او روز معاد یا الهی یا الاه (۲) بعداز اینکه گشته ای دعوت خداکرده صدات زاتش دوزخ تورا از مرحمت داده نجات این خدای مهربان دستگیر بنده است دعوتت بنموده است تاشوی توحق پرست یا الهی یا الاه (۲) دعوتت بنموده خالق تا تو افلاکی شوی دور گردی از گناه و بنده ی پاکی شوی حق ترا کرده صدا آمدی سوی خدا با نگاه خاص حق درد تو گردد دوا یا الهی یا الاه (۲)    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
➖➖➖➖➖➖ ماه مبارک ،الوداع ➖➖➖➖➖➖ رمضان ماه خدا بود که رفت فرصت اشک و دعا بود که رفت لحظاتِ سحر و افطارش همه اش لطف وصفا بود که رفت رزق و برکت همه ی ساعاتش سفره ای بهر گدا بود که رفت هر کجا دیده گشودم دیدم محفل انس به پا بود که رفت موج می زد همه جا بخشش و جود بیکران بحر سخا بود که رفت نبوَد دست تهی در این شهر چشمه فضل و عطا بود که رفت به تنِ خسته و بیمارِ همه مرهم درد و شفا بود که رفت گاه با قطره ی اشکِ سحری بانی روضه ی ما بود که رفت ناله کردیم الهی به حسین بزم ما کرببلا بود که رفت موسم توبه و برگشت و بسی بخششِ جرم و خطا بود که رفت زفراقش دل ما می گیرد پر زامید و رجا بود که رفت بشنیدم که ندا داد کسی گوهری دست شما بود که رفت می سرایم من از این دلتنگی رمضان ماه خدا بود ‌که رفت (( حجت اله رجب زاده جرجافکی )) ➖➖➖➖➖➖    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
4_5798749807208042920.mp3
14.95M
رمضان (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن🎤 ۴۴۰ خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد غبار بر سر و روی مطهرت نرسد مرو عزیز دلم در حرم بمان تا که سپاه دشمن خونخوار،بر سرت نرسد خدا کند که در آن اوج گریه و زاری صدای هلهله بر گوش دخترت نرسد خدا کند که زمان بریدن سر تو برای دیدنت آن لحظه مادرت نرسد به جای فاطمه بوسه زدم گلوی تو را خدا کند نوک نیزه به حنجرت نرسد نگاه تو به من از غارت حرم می گفت که کاش دست کسی سمت معجرت نرسد مرو که بعد تو در کوچه های کوفه و شام کسی به داد دل زار خواهرت نرسد ****    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان #سید_رضا_نریمانی    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeini
شب وداعه و غمِ وداعت آتیش به قلب مادرت میزنه امون از اون لحظه که خواهرت گفت: لحظۀ زیر گلو بوسیدنه اینجا لباشُ رو گلوت گذاشت و به جای زهرا مادرت، بوسه زد زمین نفس نفس میزد وقتی که نفس زنون به سمتِ گودال اومد گودی گودالی که از نیزه و شمشیر و تیر و سنگ، شد لبالب رو حنجرت نشسته بعدِ خنجر لرزشِ بوسه هایِ گرم زینب یه جای سالم تو تنت نمونده می‌گفت الهی که برات بمیرم مقطع الاعضا! پاشو کاری کن پاشو دارم میرم! ببین اسیرم دارن به گریه های خواهر تو شمر و سنان و حرمله میخندن طاقت داری بشنوی؟ خوش غیرتم! دستام و با طناب دارن میبندن! ــــــــــــــــــ با گریه خیمه‌گاهُ میبینم با غصه ذوالجناحُ رو میبینم با گریه صورتت رو میبوسم با غصه قتلگاهُ میبینم میبینمت به مشکل افتادی به زیرِ پایِ قاتل افتادی جلو چشایِ من به خاک و خون شبیه مرغ بسمل افتادی آب آورت رو میبری میدون گل پسرت رو میبری میدون اُم وهب حالمُ میدونه کی خواهرت رو میبری میدون؟! خدا میدونه خوب میجنگم شمشیر نشد با چوب میجنگم میگم که دخترِ علی هستم از صبح تا غروب میجنگم فدایِ غصه خوردنت داداش غریب گیر آوردنت داداش برات بمیرم که ته گودال به زورِ نیزه بردنت داداش آخه اینا چی میخوان از جونت؟!! فدای موهایِ پریشونت هنوز که خیزرون نیاوردن بگو چرا شکسته دندونت!!! فدای این نگاهِ مظلومت از آب هم کردن محرومت تو رو خدا نگو انا العطشان با نیزه میزنن تو حلقومت داره چه غوغایی به پا میشه دم غروب کربلا میشه والشمر جالسٌ علی صَدرِک داره سر از تنت جدا میشه .. ای حسین ...اومد کنارِ این بدن، نشست شروع کرد به حرف زدن ، یهو دید یه دستی اومد رو شونه‌ش .. تا سر رو برگردوند دید سکینه دخترِ حسینِ .. نشست کنارِ عمه .. یکی میگه «أ أنتَ أخي؟!! ..» اون یکی صدا میزنه «هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ» وما یه مرتبه این دختر شروع کرد روضه بخونه .. یا اَبَتاه اُنظُر اِلی عَمَّتیَ المَضروبَه .. بابا نگاه کن عمه‌م رو دارن میزنن .. بابا نگاه کن عمه رو دوره کردن ..بالحسینِ و به حضرت زهرا الهی العفو .    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
. بتکان سفره و رزق سحرم را برسان نیمه شب روزی چشمان ترم را برسان سفره را جمع نکن تازه من عادت کردم وقت رفتن شده بارِ سفرم را برسان می دهی در رمضان توشهٔ یک ساله من برکتِ کاسبیِ بی ضررم را برسان کمِ من را تو کریمانه زیادش کردی سودِ این سائلی مختصرم را برسان روزهٔ ناقص من را به علی کامل کن جلوی آتش دوزخ سپرم را برسان هر سحر یاد سحرهای نجف افتادم جان زهرا دمِ آخر پدرم را برسان از ازل کار مرا دست حسن جان دادی پس به فریادِ من ارباب کرم را برسان غم ندارم که پناهم ابی عبدالله است فطرس سوخته ام، بال و پرم را برسان دل من تنگ شده کرببلا می خواهد بر مشامم سحری بوی حرم را برسان بارها خانهٔ سلطان خراسان رفتم وقت جان دادن من تاج سرم را برسان وسط حجره غریبانه به خود می‌پیچید ناله می کرد خدایا پسرم را برسان دست و پا می زد و می گفت جوادم بابا با لبت چارهٔ درد جگرم را برسان . صورتم و خاکی و چشمان ترم تار شده در سیاهی نگاهم قمرم را برسان    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
. کاش در شور نوای رمضان می‌ماندیم کاش در ذکر و دعا ی رمضان می ماندیم تا رسیدن به طلوع رمضانی دیگر کاش در حال و هوای رمضان می‌ماندیم    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
. چه گل‌هایی شکوفا در زمین اند شبیه سرخی چشم نگین اند چه گل‌هایی که غرقِ عطر و نورند همه از گلشن سبز ظهورند چه گل‌هایی که با نام شهیدان شدند آئينه دار باغ ایمان شهیدانی که در اوج ارادت نشانده بر جبین مُهر سعادت شهیدانی که جام افزون گرفتند وضوی خویش را در خون گرفتند مسیر عشق نوری در زمانه ست شهیدی همچو محسن جاودانه ست عزیزی که به لب آهش حسینی ست نژادش از حسن ، راهش حسینی ست مسیر لاله ها صبح سپید است به راه عشق سرسنگی شهید است حسین است و شهید راه داور شهیدان زنده اند الله اکبر ببین ای دل که جان در شور و شین است حسین ما فداییّ حسین است برای وصل یار و وصل جانان بهار انتظارند این شهیدان شهیدانی که در یک هجرت عشق رسانده خویش را بر فطرت عشق همانند پرستوهای دشت ایمان مهاجر بوده اند این لاله رویان اگر در خاک و خون خفتند پرپر شدند آئينه ی خورشید باور ببین ای دل که دشمن با شقاوت چه کرده با شقایق های خدمت ببین در موجی از ظلم و جنایت جنایت کرده دشمن بی نهایت درود من ، درود راستینم به مردان دلیر سرزمینم سلام من ، سلامی عاشقانه به یاران شهید بی نشانه درود من به مردان مجاهد سلام من به جانبازان شاهد درود من به پیکرهای گلگون سلام من به گوهرهای در خون چه گوهرها که همرنگ ولایند شهیدی از دیار کربلایند شهیدی که دلش را منجلی کرد تأسی بر حسین بن علی کرد کنون این دشت خون ، این لاله هایش من و یاد حسین و کربلایش من و یاد حسین و مقتل او من و در خون فتاده حاصل او بگویم باز با گلهای پرپر شهیدان زنده اند الله اکبر ** «یاسر»    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
به پایان می رسد ماه خدا آهسته آهسته شود طی موسم لطف و عطا آهسته آهسته دل اهل نیاز از رفتن این ماه چون شمعی میان شعله سوزد منتها آهسته آهسته ندانستیم قدر پر بهای لَیْلَةُ الْقَدرش چه شبهایی که شد از ما جدا آهسته آهسته در این درگاه جای ناامیدی نیست می دانم به جایی می رسد هر بی نوا آهسته آهسته فقط باید شکیبا بود در این آستان یاران که می بخشند هر جرم و خطا آهسته آهسته مباش از آستان عشق حتّی یک نفس غافل که مستغنی شود آنجا گدا آهسته آهسته دل شب زنده دارانی که زخم از تیغ هجران است به دست دوست می گیرد شفا آهسته آهسته مهیّای سفر کن از همین امشب دل خود را که گردد رهسپار کربلا آهسته آهسته غروب روز عاشورا میان قتلگه ای دل جدا شد رأس خورشید از قفا آهسته آهسته بسوز از این عزا چون خیمه های سوخته "یاسر" بنال از این نوا تا نینوا آهسته آهسته «یاسر»    ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━