eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین برات یه دنیا غم آوردم گلام رو با خودم آوردم ببخش که هدیه کم آوردم حسین ستاره ی عرش برینم بشنو صدای آتشینم تو دست رد نزن به سینه ام نقل اینه :خانوم زینب دستاشون رو گرفت: آوردشون جلوی خیمه آقا سید الشهداء فرمود: من تو نمیآم،شما برید از دایی تون اجازه بگیرید من اینجا وایستادم،خود زینب بیرون ایستاده،هی میگه خدایا،نکنه من سهمی نداشته باشم،بچه ها رفتند تو و برگشتند،بی بی زینب دید خرابند،چی شد مادر،سرشون رو انداختند پایین،گفتند:مادر دایی راضی نمیشه.راضی نمیشه!چطور؟دست بچه ها رو گرفت اومد تو خیمه ی ابی عبدالله،صدا زد،من و تو یه قرارایی با هم داشتیم،چه طور وقتی نوبت اکبر میشه،فوری میگی برو،وقتی نوبت قاسم میشه،ولو سخت راضی میشی،حالا که نوبت من شده،نه تو کار میاری،باشه حسین،نمی دونید چقدر حسین گریه کرد. نگاه به قدشون کن ببین مرد نبردند می خوان مثل خود من دور سرت بگردند اونیکه تو باید امشب با زینب بگی اینه،نشست کف خیمه: حسین غریب مادر،حسین غریب مادر….. حسین بذار فدای اکبرت شن غرق به خون برابرت شن تا افتخار خواهرت شن حسین بذار نمک بریزم رو زخم دلاتون حسین قول میدم این گل های زیبام اگه برن از جلو چشمام از خیمه ام بیرون نمیآم حسین همه ذکر و فکر زینب حسینه غصه نخور غریبی فدای نیم نگاهت من و دوتا جوونم اینجا میشیم سپاهت می خوام دو یاس پرپر میون گلزارت شن بذار بلاگردون چشم علمدارت شن یه زینبی میگیم،یه زینبی میشنویم،مشهوره،محال ممکن بود،زینب بخواد نمازی بخونه،نمازهای واجب و غیر واجب،حتماً قبل نماز باید میومد،یه چند دقیقه ای حسین رو تماشا میکرد،خوب که سیر نگاه میکرد،حسین رو،بعد میرفت نماز میخوند،خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها،تازه خدا بهشون زینب رو داده،متوجه شدن ابی عبدالله از گهواره تا فاصله میگیره،زینب شروع میکنه گریه کردن،تا حسین بر میگرده،میخنده،تا حسین میره ضجه میزنه،ابی عبدالله که کنار گهواره زینب راه میره،اگه میره چپ چشم زینب،دنبالش میره،حسین میاد به راست چشم زینب دنبالش میگرده،بی بی زهرا آمد،خدمت پیغمبر اکرم،عرضه داشت بابا یا رسول الله عشق این دختر به داداشش حیرت انگیزه،عشق این خواهر به برادرش،شگفت آوره،پیغمبر شروع کرد گریه کردن،فرمود:فاطمه جان این دخترت شریک حسینه،این دخترت کربلا میره،اون روزی که حسین کربلا میره با این خواهر،نه من هستم،نه تو هستی،نه باباش علی هست،نه برادش حسن،همه رو میکشن،این دختر و دستاشو به ریسمان ،روی شترهای برهنه سوار،پیغمبر و فاطمه نشستند برا حسین گریه کردند،ای حسین……… صلی الله علیک یا مولای یا مظلوم یا اباعبدالله @Shoaraye_aeinikermanshah
01 Meysam Motiee - 3 Saleye Hosseinamo.mp3
2.6M
ساله‌ی حسینم و خرابه خونه‌ی منه اشکای من تنها چراغ آشیونه‌ی منه وای‌، میگن رقیه، بی کس و کاره، میگن رقیه، بابا نداره ولی تو برمیگردی و تموم میشه اسیری از دست این نامحرما، گوشوارمو می گیری (وای بابای خوبم) خوش اومدی بابا ولی چرا لبات وا نمیشه؟ چرا تو چهره تو جای بوسه پیدا نمیشه؟ آه، با لب خونین، منو صدا کن، دلم گرفته، دلم رو وا کن عمه می‌گفت که عاقبت، تموم میشه اسیری از دست این نامحرما، گوشوارمو میگیری (وای بابای خوبم) بابای مهربون من تاول پاهامو ببین تو های و هوی دشمنا عمه‌ی تنهامو ببین وای، بیا بابا جون، که خیلی تنهام، تو رو می خونه، خشکی لبهام تو میرسی با ذوالجناح، تموم میشه اسیری از دست این نامحرما، گوشوارمو می‌گیری (وای بابای خوبم) @Shoaraye_aeinikermanshah
سلام حضرت دارالسلام‌ها زینب سلام جامع جمع امام‌ها زینب شکوه صبر و سکوت و صلابت و فریاد حماسه‌ی ابدی  و سلام‌ها زینب سلام ای جگرِ فاطمه  جهادِ علی سلام خواهر صلح و قیام‌ها زینب تمامِ پاسخِ پرسش  برای خلقتِ زن جواب کاملِ این  احترام‌ها زینب چه کس رسیده به نور نَوافِلت بانو چه کس رسیده به شانت کدام‌ها زینب حسین ملتمس یک قنوتِ تو تا که...‌  تمام با تو شود  ناتمام‌ها زینب سلام زمزمه  هفت مرتبه سوگند برای دیدن ختم کلام‌ها زینب فقط نه روضه که باید کلام تو برسد پیام داری و باید پیام تو برسد برای خاکِ ترک خورده آب آوردی هزار چشمه به جای سراب آوردی تو از بهشت تو از نور از کنار خدا تو با نهایت عزت حجاب آوردی فقط تویی که در این روزگارِ پُر تشویش برای عاطفه‌ی زن جواب آوردی که جمع عاطفه و عقل و عشق و احساس است و در کمال شرف انتخاب آوردی تو نقطه چینی و باید ادامه‌ی تو شوند تو خواهرانِ مرا در حساب آوردی فقط خداست که آرامش تو را فهمید که ایستادی و فصل‌الخطاب آوردی تو روی دست هرآنچه که داشتی دادی برای عشق دو عالیجناب آوردی وداع نکردی و دیدی به شوقِ غم رفتند خدای من  دو جگرگوشه‌ی حرم رفتند خدا کند نرسد ناله‌های آخرشان خدا کند نرسد دادشان به مادرشان میان خیمه نشسته چسان؟ نمی‌دانم دعا کنید  نبیند وداعِ آخرشان نشسته فاطمه اینسو علی هم آنطرفش نشسته‌اند  بگِریند پیش دخترشان سوارِ نیزه به دستی بقیه را می‌خواند: زمانش آمده بازی کنیم با سرشان سوارهای حرامی چقدر می‌چرخند که حلقه تنگ شود دورِ حلقِ حنجرشان که تا نیامده عباس کار خود بکنند که تا گلاب کشند از تمام پیکرشان جگرخراش بوَد ناله‌های وا اُمّا سپاه ساخت خدایا علیِ اکبرشان حسین آمد و در بِینشان زمین اُفتاد بلندمرتبه شاهی زِ صدرِ زین اُفتاد @Shoaraye_aeinikermanshah
4_5897880036106570042.mp3
7.44M
لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه. شب سوم محرم @Shoaraye_aeinikermanshah
حر پشیمانم،آمدم سویت تا در کنار تو،بگیرم بویت گشتم پشیمان از غم پریشان یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ تا لحظه ی آخر،بر من امیری آمدم سوی تو،دستم بگیری گر روسیهم بنما نگاهم یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ با یک نگاه تو،اهل ولایم در راه عشق تو،من جانفدایم ای نور ایمان هستم پشیمان یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ گرچه سوزانده ام،قلب خواهرت از من بگذر حسین،جان دخترت ماه مدینه گرید سکینه یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ ای که هستی حسین،روح و روانم آمدم تا دهی،اذن میدانم گریم برایت گردم فدایت یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ گرچه نموده ام،خون دل زینب بی تو گردد حسین،روز من چون شب ای همه هستم گرفتی دستم یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ روم سوی میدان،شوم فدایت بر لب من باشد،شور و نوایت نور دو عینم حر حسینم یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ آرزومه بیای،در احتضارم لحظه ی آخرم،باشی کنارم می بی قرارم در انتظارم یا حسین مظلوم،جانم فدایت۲ @Shoaraye_aeinikermanshah
بند اول: ببین چه جور گرگا هجوم به شیر آوردن عمه ببین عمومو تنها گیر آوردن/ عمو غریبه تنهایی عمو/ اذن جهادمه اون که عزیز تر از تموم خونوادمه من آه میکشم/ تا آه میکشه العطشش منو به قتلگاه میکشه ول کن دستامو/ که جون فدا کنم باید مثه بابام/ جمل به پا کنم بند دوم: اینا که اصغرو به خاک و خون کشیدن برا عمو ببین چقدر قشون کشیدن/ عمو غریبه از فرط تشنگی/ نداره طاقتی بردار دست از پیکرش ای شمر لعنتی الهی من فداش/ خونیه پیرنش مگه می ذارم کوفیا از من بگیرنش! از دنیا دارم/ همین یه آرزو میخوام که جون بدم/ تو بغل عمو بند سوم: هیچکی ندید چیزی که من دیدم تو گودال نشست به زانو روی سینه شمر قتال/ عمو غریبه بی حال بودم و/ ریختن سر عمو دیدم که پشت و رو شد آخر پیکر عمو گودال قتلگاه/ برو بیا شده میون پیکرش یه دنیا زخم جا شده خولی میزد با/ لگد به پیکرش شکسته پهلوهاش/ شبیه مادرش @Shoaraye_aeinikermanshah
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است هزار شکر که زهرا خرید ما را باز که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است قسم به گریه کنانش که زود می‌بینیم قرارِ ما همه صحنِ معظمِ حسن است چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است چقدر فاطمه می‌خواهدش کسی را که کنارِ داغِ حسینش  غمش غمِ حسن است فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین که اشکِ چشمِ عزادار  مرحم حسن است همینکه روضه‌ی "لایومک" را حسن فرمود دمیده‌اند شروعِ عزا دَمِ حسن است نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است شاعر: @Shoaraye_aeinikermanshah
لحظه ی آخره، عمو داره میره عمه یه کاری کن، عمو منو نمی بره کجا می خوای بری، چرا منو نمی بری عمو این دم آخری، منو به عمه می سپاری نفس میره پایین، با گریه هام میاد از توی قتلگاه، عمه، صدا بابام میاد عمه بذار برم، داره می لرزه پیکرم، عمو تنها تو میدونه، برم، بیارمش حرم زندگی بی حسین، نمیشه باورم بدون که می میرم، عمه تو غارت حرم زنده بمونم و یکی بگه گلِ سرم یکی میون قافله بگه، کو علی اصغرم؟ عمه بذار برم، نزدیکه دیر بشه من می میرم اگه یه روز عمه اسیر بشه ای وای اگه شما برید، همراه نیزه ها، باشه رو نیزه ها سرا، بشه غارت معجرها عمو من اومدم که یاورت بشم بی شمشیر اومدم عمو تا سپرت بشم خاکی شده موهات چرا خونی شده لبات عمو الهی کور بشن، کی زد نیزه به پهلوهات سبک: @Shoaraye_aeinikermanshah
 ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر  پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است نعره زد: ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت: یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین، این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است @Shoaraye_aeinikermanshah
ملاکِ داغ حسین و عیارِ غم حسن است حسن شبیه حسین و حسین هم حسن است حسین گفت "اَخی خُیرًُ مِنی " و دیدند تمام عمر جلوتر به یک قدم حسن است همیشه او به گدا کمتر از حسن می‌داد که خلق ثبت کند صاحب کَرم حسن است کریمی حسن است اینکه مرثیه گفتند در اصل بانیِ اشعارِ محتشم حسن است هرآنکه شد حسنی  می‌شود حسینی پس ببین که ریشه‌ی هفتاد دو عَلَم حسن است «حسین نهی به قاسم دهد حسن دستور» چه خوب گفت که سلطان محترم حسن است تمام آرزوی نقره کار‌ها این است زمان آن برسد نقش هر قلم حسن است نوادگانِ حسن صاحبِ ضریح شدند فقط به خاطرِ زهراست بی حرم حسن است شهیدِ آب حسین شهید آب حسن قتیل تیغ حسین و قتیل سَم حسن است @Shoaraye_aeinikermanshah
حر گنهکارم حسین زهرا گرچه خطاکارم حسین زهرا بر تو گرفتارم حسین زهرا تا که من زنده ام از تو شرمنده ام گرچه دلت بشکسته ام من بر تو حسین دل بسته ام من شرمنده ام مولی حسین جان۲ گرچه که من راه تو بستم حسین دل تو و زینب شکستم حسین از دشمنان تو گسستم حسین تو گلی من چو خار بر توام بی قرار آمده ام با چشم گریان بگذر ز من ای نور یزدان شرمنده ام مولی حسین جان۲ آمده ام مولی برابر تو شرمنده گردیدم ز خواهر تو نموده ام خون دل دختر تو حر شده پشیمان بر تو گشته مهمان با نگهت آزاده گشتم بر یاری ات آماده گشتم شرمنده ام مولی حسین جان۲ بر حر نما مولای من تو احسان اجازه ده تا که روم به میدان شوم فدا به راه دین و قرآن نگر جان بر لبم فدای زینبم بیا به بالینم حسین جان تا که تو را بینم حسین جان شرمنده ام مولی حسین جان۲ @Shoaraye_aeinikermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...امشب شب پنجم محرمه....بریم در خو مننه کریم اهل بیت....امشب صاحب عزا خود امام حسن مجتبی... نیمش حسن و نیمه دیگر حسین بود بوی مدینه می رسد از کربلای او.... گرچه ابنُ‌الحسنم پُر شدم از ثارالله بنویسید مرا یابنَ‌اباعبدالله... روایت میگه خودشو انداخت رو بدن ابی عبدالله....همون لحظه...اون ملعون شمشیر رو بالابرد به آقای منو شما بزنه.... ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم روایت میگه عبدالله دستش رو آورد جلو...همچین که دستشو دراز کرد شمشیر به دست مبارکش خورد.... لب تشنه کشته طفل یتیم بریده دست بر سینه بریده سری جا گرفته بود...آی آقا جانم.... الله اکبر جلوی چشم حسین دست عبدالله از بدن قطع شد...صدای ناله شون بلند شد...وا اماه.....توی کوچه ها هم تا خانم فاطمه اومد از امیر المومنین دفاع کنه....با غلاف شمشیر به دستش زدن.... عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم روایت میگه دومین شهیدی که رو سینه ابی عبدالله جون داده...یکی علی اصغر بود....یکی هم عبدالله....صدات به کربلا برسه بگو حسین..... @Shoaraye_aeinikermanshah