eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Shab02Moharam1402_01.mp3
23.76M
تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه ما را به ماهت میهمان کن امتحان نه با هرچه می‌خواهی بزن اما عزیزم با دوری‌ات از روضه و گریه کنان نه جان جوانت رحم کن بر ما جوانان بسپار ما را دست اکبر اینان نه حسین جان هر کجا فصل سان یا بار بهاری اندازه ما گریه کرده آسمان نه سرقففلی چشم مرا دست تو دادند سرمایه‌ای جز اشک دارد این دو کام نه صدبار حاجات خودم را عرضه کردم یک بار هم نشنیدم از این آستان نه ای کاش از من کماکان التماس مرقد تو از تو جواب التماسم همچنان نه هر کس که آمد قتلگاهت زود برگشت شمر و سنان رفتند اما ساربان نه جوری تو را می‌زد که آخر خواهرت گفت با خیزران بر ما بزن بر آن دهان نه بعد از حسینم پیر شد از بس ربابت با گریه می‌گفت آب و نان نه سایه بان نه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #شب_دوم_محرم #حاج_سید_رضا_نریمانی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoar
کم کم صدای قافله دارد می‌آید عمه چرا به کربلا این همه لشگر آمده برای کشتن حسین شمر ستمگر آمده از این طرف هم هلهله دارد می‌آید سنان بهر سله دارد می‌آید آه ای رباب حرمله دارد می‌آید خیری ندیدی ای رباب از زندگانی شیرش بده این بچه را تا می‌توانی چه جوری تو این شلوغیا بیام ملئت بطونکم من الحرام تو سو صدا نمیرسه صدام ملئت بطونکم من الحرام زن وبچه ها شو می‌برید به شام ملئت بطونکم من الحرام گیر افتادم به خدا یوما یوما تیر میاد هی بی هوا یوما یوما با سنگ و چوب و با عصا یوما یوما کجایی ببینی تو مقتل حسینت غریبه عزیز بو تراب رو خاکا خد التریبه دورم و گرفتن یه عده لا ابالی مست قرار سر من بینشون بچرخه دست به دست اینجا جوانان پاسبان زینب هستند خیل بنی هاشم میان زینب هستند اینها مراقب‌های جان زینب هستند عباس و اکبر محرمان زینب هستند وای از غروب کربلا عمه زینب شلاق شمر بی حیا و عمه زینب من را برم گردان عزیزن جان مادر بوی جدایی می‌دهد اینجا برادر ای زینت دوش نبی جان پیمبر پس لا اقل انگشترت را در بیاور چشمش گرفته ساربان انگشترت را حتی النگو و طلای دخترت را می‌ترسم اینکه پیش من از پا بی‌افتی با زور سنگ و تیغ و نیزه‌ها بی‌افتی تشنه کنار موج این دریا بی‌افتی یا گوشه‌ی گودال این صحرا بی‌افتی دیدم خودم که کربلا گودال دارد اینجا که آوردی مرا گودال دارد طفل سه ساله جا در این صحرا ندارد باور بکن که طاقت گرما ندارد یا طاقت آزار اینجا را ندارد طفل یتیمی که اگر بابا ندارد باشد آن دختر اصلا یک نازدانه اصلا نباید زد بر صورتش تازیانه آشوبی تو دلم به پاست گفتم که این زمین کجاست تا گفتی انجا کربلاست دلتنگ مارد شدم برادر کاش بود کنارمونو آروم می‌شد دل من تو این غریبی دیگه تو هم نگو از رفتن تو هم که بری چی واسه من می‌مونه غیر از غم زمونه غیر از دلی که خونه می‌دونم بی تو می‌میرم دختر تو از غصه‌ی سر تو از داغ حنجر تو غم داره اینجا بی امون دور و بر زینب بمون چرا شدی به سمت اون گودال خیره دلم می‌گیره نگو که قتلگاهه دغ می‌کنم از این غم آخه چه جور سرت رو تو دست شمر ببینم بین خاک و خون افتاده پیکرت می‌بینه دختر تو رو نی می‌ره سر تو زیر دست و پا تن برادر من قرآن مادر من پناه آخر من مونده روی زمین پیکر تو رها السلام علی من دفن اهل القری خواهرت اگه نیست رفته شام بلا ریگ و رمل بیابان برات گرفتن عزا همه منتظرت مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه خدا به داد موی دخترش برسه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Fadaeian_Shab02Moharam1402_03.mp3
22.98M
این صحرا داره بوی غم، آسمونه غرقِ ماتم دلهره می‌گیرم کم‌کم، میشه برگردیم می‌ترسم می‌ترسم از غریبه‌ها، از این همه سر و صدا دارم می‌میرم عمه جون، بیا بریم تو رو خدا لشکر، لشکر به سمت قافله میاد عمه گوش کن از دور، صدای هلهله میاد عمه (بیا برگردیم، بیا برگردیم بیا برگردیم، بیا برگردیم) می‌ترسم اما می‌‍دونم، پیشمه برادرِ جونم بِم گفته پیشت می‌مونم، عمو جونِ پهلوونم عموی من دلاوره، حریف صدتا لشکره نمی‌ذاره که راه برم، منو رو شونه می‌بره من به قولِ آب آور حرم دلم قرصه به بابا و برادر اکبرم دلم قرصه (بیا برگردیم، بیا برگردیم بیا برگردیم، بیا برگردیم) رنگِ خون داره آسمون، خیلی می‌ترسم عمه جون از مردای نامهربون، از چشمای اون ساربون به ساربون بی‌حیا، بگو بره تو رو خدا کسی تا حالا این جوری، نگاه نکرده سمت ما دیدم بدجور به دستای بابام نگاه میکرد کاش برگردیم تا زَهرش و نریخته این نامرد (بیا برگردیم، بیا برگردیم بیا برگردیم، بیا برگردیم) عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 ↳https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshahhttps://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Fadaeian_Shab03Moharam1402_01.mp3
29.72M
وَ ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً[۱]لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا . کوچه به کوچه گشته‌ام می‌خانه‌ای نیست این روزها یک عاقل دیوانه‌ای نیست مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست انگار خاک مرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست وقتی که دیوار حسینیه نباشد دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست روزی یک شهر از هوار یک گدا بود فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست باید به سِیرش شک کند ما بین این راه هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
#روضه #بخش_دوم #شب_سوم_محرم #سید_رضا_نریمانی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimad
امشب برایت دخترت مرثیه می‌خواند آزرده شد روحم همانند تو بابا من آنکه آنکه سرش پی در پی افتاد از نوکِ نی تو آنکه کنار نیزه‌ات افتاده از پا من ماهِ کبود من بیا تا صبح بشماریم تو بیشتر از شمر سیلی خورده‌ایی یا من؟ قصه‌ی ناقه و آن نیمه‌ی شب یادت هست به زمین خوردمو دیدم کمرم زخم شده زجر هم مثل مقیره چقدَر هم بد میزد زیر شلاق و لگد بال و پرم زخم شده -- گفت حالا که آمدی بابا یا مرا با خودت ببر یا باش راستی دختری که آن کوچه‌ست کتکِ سیر خوردم از باباش -- چگونه شکر گویم این مثالِ ناگهانی را کمان ابروی من خوشحال کردی قد کمانی را چگونه یافتی ما را در این ویران‌سرا امشب گرفتی از صدای گریه‌ام شاید نشانی را سرت را از طبق برداشتم بایاریِ عمه چهل منزل تحمل کرده‌ام این ناتوانی را حلالم کن، که اشکم را به استقبال آوردم پدر از یاد بردم شیوه‌ی شیرین زبانی را خبر دارم شبی کنج تنوری میهمان بودی به جا آورده کوفه خوب حقِ میزبانی را به قول تازیانه من یتیمی دردسر سازم معطل می‌کنم با زخم پایم کاروانی را لبت را قاریِ قرآن هزاران بار می‌بوسم که تشت زر ببیند راه و رسم قدردانی را اگرچه دخترانِ شام تحویلم نمی‌گیرند نیاوردم به روی خویش این نامهربانی رادل آسمان میل دارد ببارد که ویران نشینیِ ما گریه دارد سر انگشتِ مشکل گشایم ضعیف است که خار از کف پای من دربیارد بیا تا تماشاچیانم نگویند که این طفل آواره بابا ندارد بیا تا که همسایه‌های این خرابه برایم دگر نان و خرما نیارند عجب روزگار عجیب و غریبی‌ست یهودی مرا خارجی می‌شمارد الا خیزران خورده‌ی مجلسِ تشت غم تو گلوی مرا می‌فشارد -- تا رفتم از حال، گوشواره خلخال، گم کردم اینا چیزی نیست، بابا تو گودال، گم کردم با صورتم، چیکار کنم فقط بگید کدوم طرف فرار کنم چجوری دست به موم زدن منو درست جلو سرِ عموم زدن خشکه حلقومم، گفتم مظلومم، بدتر زد بعد از حق حق‌ها، تا دید آرومم، بدتر زد یه جوری زد، که جون بدم یه روز بیاد زجرو بهت نشون بدم همون که قد بلندتره یه ساعتم از زدنم نمی‌گذره این پهلو ناقص، این بازو بی حس، ای بابا مارو چرخوندن، مجلس به مجلس، ای بابا یه شهری و سریک کنن فقط می‌خواستن عمه‌مو کوچیک کنن چطور بگم که پیر نشد این خونواده مردش‌ هم اسیر نشد بند اومد راه‌ها، دست بد خواها، سنگین بود هر کی سنگم زد، باریکلاها، سنگین بود یتیمو با طناب زدن سرِ تو رو تو بغل رباب زدن برا یه زن بده غمش زمین که می‌خوره نباشه محرمش --- من از عمو عباس توقع دارم چند وقت است از اوهم خبری نیست که نیست عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
35295.mp3
504.1K
( روشن کردی ویرونه رو ) روشن کردی ویرونه رو لایق دونستی دخترو «حالاکه اومدی نرو» بابایی تو دامن میگیرم سرو میزنم حرف آخرو، حالاکه اومدی نرو بابایی من الذی ایتمنی بابایی چرا تو خونین دهنی بابایی خبر داری عشق منی بابایی بابا جون «من الذی ایتمنی ۳واویلا» نپرس از موهای سرم کبودی های پیکرم سوختگی بال و پرم بابایی به من نگو کو معجرت تا نپرسم از پیکرت از خاکستر رو سرت بابایی کی رگای گردنتو بریده نگا بگن که دخترت خمیده لحظه پر کشیدنش رسیده «من الذی ایتمنی ۳واویلا» خیلی این شامیا بدن باعث گریه هام شدن نبودی عمه رو زدن واویلا بین محله ی یهود اگه عمه زینب نبود دخترت حالا مرده بود واویلا اینا به ما حرفای بد بد زدن به چادرم نبودی لگد زدن نمیدونی که ما رو چقد زدن واویلا «من الذی ایتمنی ۳واویلا»   شاعر : حامد شریفو سجاد شرفخانی منبع: گروه شاعران جواز نوکری عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Roghaye Baba 128.mp3
10.32M
  رقیه باو شین بکه بابات حسین غرقه وخوین و اشکیلت پاک بکه سر بابا قلتان وخوین بابا سردار بی سرم ابوالفضل آب آورم بابا مشگگی بریایه منالیلت بی آو منن یااباعبدالله،سرت وتن بی جیا فدای خوین رنگینت،رقیت بی بی بابا دردت و کولم بابا،تو باو بگر دسیلم یه ی بار تر نازم بکیش،بومه فدای چاویلت توام بوینمت بابا وناو خاوم تو دوینم حرمله نیلی بابا یه ی بار تر خاوت بوینم سر بریا ودامانم چاویل خوینت واکه اشکیلم سرازیره لبیل خشکت خیس که  عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
Mohammad-KaramiNaz-Nazari-128.mp3
5.37M
دنگ یه بانو دل بی قراری وه برا برا ارا سرداری خیون دلی ل گلاری واری برا رو رو کید زهرای کربلا دادو بیداد بانو کربلاس ارا براگی سر ل تن جیاس ل ناو قتلگاه نالو واویلاس برا رو رو کید زهرای کربلا دی وه ریو نیزه سر سالاری ل لی گریایه دارو نداری دی توان نیرید نیزه درباری برا رو رو کید زهرای کربلا شکانن دل کوثر علی هم گران داخ براگانی دی هم دی وه پایلی بن اسیری برا رو رو کید زهرای کربلا ناز نازاری رقیه کیشی آخو داخ دیری ل دل ریشی دی برا نیری دردی پی بیوشی برا رو رو کید زهرای کربلا نه بود بیلیدن وه جی پیکری نه وه پا بکید عزاو چمری وه داخو دیونید وه ریو نی سری برا رو رو کید زهرای کربلا عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
158.3K
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ ** نوحه رقیه/اشعارکردی درده یتیمی، بردیه خاوم م وه،خرابه بابا کواوم اشکم بیه روانه / له داخ تازیانه بابابرس و دادم ۲ عمه وه من وت، بابا سفر چی وه،هجر بابم گیانم وه،در چی کاش بایدنه کنارم / بی یارو غمگسارم بابا برس وه دادم ۲ عمه م امشب ،وه تابم و تب گیانم رسیه، بابا دی وه لب نیه،کسی کنارم / نیلی بیه عذارم بابای برس وه دادم ۲ امشو م،نیرم،جز تو تمنا ارا چه، نیه تی ،خرابه بابا خراوه ،ضرب،سنگم / گرده عدو،وه جنگم بابابرس وه دادم ۲ امشب خراوه، کردیده روشن وه نور بابا خرابه گلشن بابای من رسیه / هلال م دمیه بابا برس وه دادم ۲ دره سره تو، دویتد وه آغوش امشو پدرگیان حرفم بیه گوش عمره،م دی تمامه /ای زندگی حرامه بابابرس وه دادم عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah