4_6003321466043503280.mp3
23.16M
#شب_ششم_محرم الحرام 🏴
سبک #شور
#کربلایی_حسین_طاهری
از بی حرمی تو عمریه که شرمندست
اما چه کنم آقا عاشق به امید زنده است
خواب دیدم که گوشه حرمت گریونم
دم ضریحت آقا میرم و میخونم
ای گل وفا حسن معدن سخا حسن
میکشی مرا حسن
ای که خدای کرمی
صدساله که بی حرمی
حسن... وای.... 🔃🔃🔃
ساخت حرمت میشه با کارگر ایرانی
با آز آمدم ای شاه
و میخونه کریم خوانی
از کرببلا میشم به مدینه عازم
سلام میدم تو بقیع به جای حاج قاسم
عشق دلشین تویی مادری ترین تویی
شور اربعین تویی
ای که خدای کرمی
صدساله که بی حرمی
گریه میکنم یاد اون کوچه و صبر تو
مثل چادر خاکی خاکی شده قبر تو
دیدی دست مادرت به روی دیوارِ
با سیلی بی هوا شکسته گوشواره
گریه سر.پناه تو بی کسی سپاه تو
کوچه قتلگاه تو حسن
ای به زهرا نور عین
ای کریم عالمین
ای غریب تر از حسین حسن
ای که خدای کرمی
صدساله که بی حرمی
@Shoaraye_aeinikermanshah
Banifateme_moharam1400_shab7_2.mp3
1.56M
گریه نمیکنی دیگه، چرا...
#قسمت_پایانی
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم
به نفس سید مجید بنی فاطمه
Banifateme_moharam1400_shab7_1.mp3
2.14M
4_290769337478807758.mp3
783.3K
#زمينه_نوحه_شب_هفتم_حضرت_على_اصغر (ع)
لاى لاى على ميون اغوش من اروم بخواب
لاى لاى على ميون خيمه پيدا نميشه اب
لاى لاى على مکن بازى بابا با جون رباب
بين اين لشکر اومدم بابا
واسه ظرف اب رو زدم بابا رو زدم بابا
غب غب تو از نگاها بپوشون اى پسرم
زبونت و درو لبت نچرخون اى پسرم
چشماى تو ديگه اروم نداره اى پسرم
دعا کنيم شايد بارون بباره اى پسرم
اى پسرم فداى لبهات اى پسرم ميبندى چشمات
اى پسرم بميره بابات واى على على اصغر
لاى لاى على فداى اين لبخنداى بى صدات
لاى لاى على ميلرزه مثل من بابا دست و پات
لاى لاى على شده غرق خون ترکهاى لبات
بند قلبم شد چون گلوت پاره
ديدى بابارو کردى اواره کردى اواره
مادر تو منتظره تو حرم اى پسرم
روشو ندارم که به خيمه برم اى پسرم
قبر تو با دست خودم ميکنم اى پسرم
بوسه به رگهاى جدا ميزنم اى پسرم
لاى لاى على دلم اشوبه رباب داره پاشو ميکوبه حنجرت و ببنده خوبه واى على على اصغر
#قاسم_نعمتی
@Shoaraye_aeinikermanshah
4_5922427732708296765.mp3
6.3M
#شب_ششم_محرم الحرام 🏴
سبک #شور
#حاج_محمد_فراهانی
چه وقاری چه شکوهی اومده قاسم رجز خون
چه جلال و جبروتی مجتبی اومد تو میدون
لرزه افتاده به جون لشکر دشمن
به فدای غرش این شیر تهمتن شیر تهمتن
مثل حیدر کراری
وقتی که علم برداری تو وقت رزمت چه اخمی داری
لبیک یا ثارالله
همه اصحاب رو به ارباب تحت فرمان امیرن
هم عاشق همه بی تاب که برای تو بمیرن
میگه ساقی حرم ای لشکر زینب
کم نشه سایه ی ارباب از سر زینب
تا خون در رگ ما باشه
باید این پرچم تا روز محشر بالا باشه
لبیک یا ثارالله
@Shoaraye_aeinikermanshah
لالا علی!
گریه نمیکنی دیگه، چرا علی!
میمیری از عطش تو خیمه ها، علی!
یکم دَوُوم بیار تو رو خدا، علی!
بخواب علی!
میدونی تیر زدن به مشک آب، علی!
کجا میری از بغل رباب، علی!
روی سر تو میکنن حساب، علی!
کاشکی میشد که مشکلِ
داغ لبهات رو حل کنم
قنداقِ خالیُ
باید جای بچم بغل کنم
وقت رفتت، نزدیکه، علی!
خیلی گردنت کوچیکه، علی!
فدا شده
یه تیر زدن سر از تنش جدا شده
میون خیمه ها سر و صدا شده
تو لشکر اما هلهله به پا شده
رباب رباب!
علیت رو کشتن برای ثواب، رباب!
آخرشم بهش ندادن آب، رباب!
نداره ارباب پیش تو جواب رباب
بین سر با تنِ علی
افتاده خیلی فاصله
کشتیش دیگه برای چی
داری میخندی حرمله؟:
دیگه میری تو، خواب ناز، علی!
چشم تو هنوز، مونده باز، علی!
*علی لای لای... شنیدی میگن مرغِ بِسمِل میدونی چه لحظه ای رو میگن؟ وقتی مرغی رو ذبح میکردن، یکی دوتا میدادن در خونه فقرا، همچی که وقتی سرش رو میبرید بال بال میزد، بعد یه مرتبه از حالتش می افتاد، تا میومدی برداری، دوباره بال بال میزد، اون لحظه رو میگن مرغِ بِسمِل...
من میخوام امروز مَردُم به شما همین رو بگم، وقتی حرمله تیر به گلوی علی زد، این بچه بال بال زد، حسین اومد بره سمت خیمه دید دوباره بال بال میزنه برگشت، میگفت: مادر دست و پا زدن بچش رو نبینه، همچین که دیگه علی جان داد، اومد پشت خیمه چقدر سخته یه بابا با دست خودش بخواد برای بچه اش قبر بکنه، شروع کرد یه قبر کوچیکی کندن، همچی که این بچه رو درون قبر گذاشت، یه وقت شنید یکی میگه: مَهلاً مَهلا! یابن الزهرا! اجازه بده یک بار دیگه بچه ام رو ببینم... ناله بزن: حسین!*
@Shoaraye_aeinikermanshah
#چند_خط_روضه
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
بر درِ خیمه نشسته است و خبر میگیرد
خبر خوشت را زِ منِ سوخته پَر میگیرد
چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب
بیشتر صبر کند درد کمر میگیرد
دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم
دستِ او نیست اگر دست به سر میگیرد
کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری
دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر میگیرد
چار پایان همه خوردند بجای تو از آب
چقدر آب لبِ طفل مگر میگیرد؟
مادرت گفت برو لیک بپوشان او را
این سفیدیِ گلو زود نظر میگیرد
مادرت گفت برو رو مزن اما آقا
تو اگر رو بزنی هلهله سر میگیرد
هرطرف مینگرم تیرِ سهشعبه آنجاست
آه این تیر مگر جا چقدر میگیرد
تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد
میشود رد زِ گلو و به جگر میگیرد
بعدِ پیراهن من نوبتِ قنداقهی توست
حرمله دارد از آن دور خبر میگیرد
سرِ قبرِ تو زِ من پیرزنی میپرسد
سرِ نوزاد به سرنیزه مگر میگیرد؟
#حسن_لطفی
@Shoaraye_aeinikermanshah
#رباعیات_اول_مجلسی_شب_هفتم
گفتیم حسین و سینه آرام گرفت
مستیم و لب از تربت او کام گرفت
با شور شهادت حسین بن علی
یک جان دوباره دین اسلام گرفت
باید که دَم از بزرگی شه بزنیم
بر سینه و سر همه در این ره بزنیم
احیای مجالس حسینی نور است
باید که برای روضه لَه لَه بزنیم
هر کس پی روضه و رواجش نبُوَد
دارا بُوَد و فکر رواجش نبُوَد
بی معرفتی کرده وگرنه بخدا
ارباب به ما که احتیاجش نبُوَد
رویِ سرِ ما سایه و اَبر است حسین
مردانه ترین نمادِ صبر است حسین
ما معتقدیم و پای او می مانیم
خورشید شب اوّل قبر است حسین
شد دور کسی ز تو ز عزّت اُفتاد
دیدند که دشمنش به ذلّت اُفتاد
این غم به کجا برم برای اصغر
بهر طلب آب به منّت اُفتاد
دوبیتی علی اصغر علیه السلام:
عزیز دُردونهء بابا علی جان
نداشتی با کسی دعوا علی جان
برو پیش عموت محسن گل من
بخواب تو آغوش زهرا علی جان
چه کرده تیر وحشی با سر تو
بمیرم ریش ریشه حنجر تو
ندارم رویِ برگشتن به خیمه
خجالت می کشم از مادر تو
غمت بابا رو پیرِ پیر کرده
منو درگیر این تقدیر کرده
گره اُفتاده تو کارم بابایی
سه شعبه توی موهات گیر کرده
شدی پرپر گلم بی جُرم و تقصیر
سه شعبه کرد با تو کار شمشیر
تو حق داری دیگه ساکت بمونی
زبونت چسبیده روی نوک تیر
اینا خیلی خبیث و نا بکارن
یه ذرّه عاطفه تو دل ندارن
به خاک میسپارمت امّا الهی
تو رو بانیزه از خاک در نیارن
#مجتبی_صمدی_شهاب_۱۴۰۰
@Shoaraye_aeinikermanshah
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله
پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست
شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست
این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده
کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو
ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت
شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین، دور تو یک بار نگشت
در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را
چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب
تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی
وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر
علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر
فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش
پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش
گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب
مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
@Shoaraye_aeinikermanshah
#چند_خط_روضه
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
بر درِ خیمه نشسته است و خبر میگیرد
خبر خوشت را زِ منِ سوخته پَر میگیرد
چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب
بیشتر صبر کند درد کمر میگیرد
دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم
دستِ او نیست اگر دست به سر میگیرد
کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری
دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر میگیرد
چار پایان همه خوردند بجای تو از آب
چقدر آب لبِ طفل مگر میگیرد؟
مادرت گفت برو لیک بپوشان او را
این سفیدیِ گلو زود نظر میگیرد
مادرت گفت برو رو مزن اما آقا
تو اگر رو بزنی هلهله سر میگیرد
هرطرف مینگرم تیرِ سهشعبه آنجاست
آه این تیر مگر جا چقدر میگیرد
تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد
میشود رد زِ گلو و به جگر میگیرد
بعدِ پیراهن من نوبتِ قنداقهی توست
حرمله دارد از آن دور خبر میگیرد
سرِ قبرِ تو زِ من پیرزنی میپرسد
سرِ نوزاد به سرنیزه مگر میگیرد؟
#حسن_لطفی
@Shoaraye_aeinikermanshah
#نوحه_بارون_بارون
بارون بارون ببار از طاق آسمون
زودتر خودت رو برسون
به تشنههای نیمه جون
بارون بارون حرم پر از تاب و تبه
ببین که چند روز و شبه
اصغر من تشنه لبه
بارون بارون ببار از طاق آسمون
زودتر خودت رو برسون
به تشنههای نیمه جون
بارون بارون حرم پر از تاب و تبه
ببین که چند روز و شبه
اصغر من تشنه لبه
آروم آروم جون میکنه پیش چشام
نزار خجالت بکشم اینجوری شرمنده بشم
شد آرزوم یکی براش بیاره آب
آخه شیرخوارهی رباب
یه لحظه هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه
گهوارشو دارن به غارت میبرن
مادرشو دارن اسارت میبرن
عمه رو با زور و جسارت میبرن
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه
گهوارشو دارن به غارت میبرن
مادرشو دارن اسارت میبرن
عمه رو با زور و جسارت میبرن
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای لای لای
بارون بارون شنیدی سقا نمیاد
رفته به دریا نمیاد
به خیمهی ما نمیاد
بارون بارون به امید فرات نباش
دیگه ببار یواش یواش ببارو جبران کن براش
آروم آروم تو گوش اصغرم بخون
دیگه نمیاد عمو جون نچرخون این قدر زبون
شد آرزوم پیدا کنم یه جرعه آب
آخه شیرخوارهی رباب
یه لحظه هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه یکی داره سر باباشو میبره
دور حرم از هر چی نامحرم پره خواهرش از حرمله سیلی می خوره
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای لای لای
بارون بارون از دل آسمون ببین چی اومده سر زمین به دور ما کردند کمین
بارون بارون میبینی التماسمو دلشوره و حراسم رو حرمله برد حواسم رو
آروم آروم نم نم ببار و گریه کن فکر دل رقیه کن چند قطرهای را هدیه کن
شد آرزوم حتی شده یه قطره آب آخه شیرخوارهی رباب یه لحظه هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه رو نیزهها میره سر ستارهها
تو قتلگاه دارند میرند سوارهها تو خیمهها غارت میشه گوشوارهها
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه یکی داره سر باباشو میبره
دور حرم از هر چی نامحرم پره خواهرش از حرمله سیلی می خوره
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای لای لای
@Shoaraye_aeinikermanshah