eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
شد شب عشق و وفاداری، مناجات و دعا بین یاران وفادار شه کرب و بلا کربلا گردیده از نور ولایت منجلی در میان خیمه با عشق حسین بن علی غرق نور حق تمام سرزمین کربلاست هر کسی در گوشه ای مشغول ذکر باخداست در میان خیمه ها شور و نوایی دیگر است صحبت از عشق و وفاداری و لطف داور است در مناجات و دعا هستى پیغمبر حسین گشته آماده دهد جان در ره داور حسين در میان خیمه اش زینب بود در تاب و تب روز او در اضطراب و واهمه گردیده شب یک طرف اهل حرم افغان و زاری می کنند یک طرف بر لطف حق امیدواری می کنند یک طرف بیمار دشت کربلا در تاب و تب گشته از نامردمی كوفيان جانش به لب یک طرف بر گوش جان آوای قرآن می رسد یک طرف صوت دعا در آن بیابان می رسد یک طرف آوای آه و ناله و افغان رسد صوت قرآن علی اکبر به گوش جان رسد یک طرف طفلان عطشان در نوای آب آب يك طرف باشد علی اصغر در آغوش رباب یک طرف عباس علمدار شه کرب و بلا پاسداری می کند از خیمه های کربلا یک طرف زینب بود در اضطراب و شور و شین زیر لب دارد نوا جانم فدایت یا حسین در میان خیمه دارد با برادر این نوا این مصیبت ها کجا بر اهل بیت باشد روا ای برادر کن دعا دیگر بمیرد خواهرت ظهر فردا غرق خون زینب نبیند پیکرت وای اگر بینم شود صد پاره پيكر اكبرت وای اگر بینم گلوی پر ز خون اصغرت وای اگر بینم میان خون يتيم مجتبی فخر عالم قاسمم گردد شهید اشقيا وای اگر بینم شكسته فرق عباس تو را پرپر از کینه ببینم غنچه ی یاس تو را وای اگر دست علمدارت شود از تن جدا وای اگر آتش بگیرد خیمه های کربلا وای اگر بینم ترا در موج خون غلتان شوی در ره دین خدا از ظلم و کین قربان شوی وای اگر بینم بریده حنجر پاک تو را در میان قتلگه بینم تن چاک تو را وای اگر بینم زنند آتش تمام خيمه ها رأس پاکت را ببینم يا حسين بر نیزه ها وای اگر بینم رخ طفلان تو نیلی شود رنگ نیلوفر گل رخساره از سیلی شود وای اگر بی تو اسیر لشکر عدوان شوم مورد آزار این نامردم دوران شوم وای اگر بینم چهل منزل کنارم دشمنت رأس تو بر روی نیزه، کربلا ماند تنت کن دعا تا صبح نگردد هرگز امشب یا حسین تا نبیند پیکر چاک تو زینب يا حسين یا حسین سوزانده قلب زینبت را این رثا جان زینب خواهرت کن دستگیری از «رضا»
4_5940408583228229670.mp3
3.63M
🔳 🌴خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده 🌴در شب بیماریم آتش پرستارم شده 🎤 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده در شب بیماریم آتش پرستارم شده ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم از چه پس این شعله ها یار دل زارم شده ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده در شب بیماریم آتش پرستارم شده جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند در شب تنهائیم تنها همین یارم شده من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت مردم چشمان من تنها وفا دارم شده
AUD-20220809-WA0028.m4a
175.5K
(شب عاشورا) شب عاشورای،حسین است امشب گریان برادر،گردیده زینب نشسته در غم گرفته ماتم آه و واویلتا،از صبح فردا۲ گرم مناجات است،علی اکبر فردا از کین گردد،صد پاره پیکر اسیر غم هاست در فکر فرداست آه و واویلتا،از صبح فردا۲ فردا نقش زمین،گردد اکبرش قنداقه ی پر خون،گردد اصغرش اکبر و اصغر گل های پرپر آه و واویلتا،از صبح فردا۲ امشب کودکان اند،کنار عباس فردا خزان گردد،بهار عباس نور دو عین است جان حسین است آه و واویلتا،از صبح فردا۲ امشب اصحاب او،در خیمه جمع اند همچون پروانه ها،بر گرد شمع اند جمله آزاده گشته آماده آه و واویلتا،از صبح فردا۲ اهل حرم همه،دل پریشانند بر غربت حسین،دیده گریانند با آه و ناله گرید سه ساله آه و واویلتا،از صبح فردا۲ امشب در خیمه ای،اصغر به خواب است خون به یاد فردا،دل رباب است بیند اصغرش پاره حنجرش آه و واویلتا،از صبح فردا۲ دل اهل حرم،خون گشته امشب گرم گفت و گویند،حسین و زینب گرچه رنجوری نما صبوری آه و واویلتا،از صبح فردا۲ حسین فاطمه،گرم مناجات کنار او زینب،عمه ی سادات گریان برادر همراه خواهر آه و واویلتا،از صبح فردا۲ فردا ببینی شمر،خنجر کشیده رأس حسین تو،گردد بریده ببینی بر خاک پیکر صد چاک آه و واویلتا،از صبح فردا۲
AUD-20220809-WA0029.m4a
125K
(شب عاشورا) شب غم مظلوم عالمین است گرم مناجات و دعا حسین است کنار زینبش بود جان بر لبش ای وای از این غم۲ گرم مناجات و دعا اکبر است فردا تن پاکش چو گل پرپر است اربا اربا شود حرم غوغا شود ای وای از این غم۲ علی اصغر حسین به خواب است در خیمه گریان علی رباب است غنچه پرپر شود پاره حنجر شود ای وای از این غم۲ امشب خیام اهل بیت طاها یاد غم فردا بود چو غوغا گل بی قرینه بگرید سکینه ای وای از این غم۲ اصحاب امشب همه آماده اند در گفت و گو کنار دلداده اند خالصانه روند جاودانه شوند ای وای از این غم۲ امشب گل ام البنین عباس به گرد خیمه های او دهد پاس شود فردا ز کین شهید راه دین ای وای از این غم۲ گوید حسین فاطمه به خواهر صبور باش ای نور چشم حیدر دیده تر می شوی خونجگر می شوی ای وای از این غم۲ فردا ببینی شمر خنجر کشد رأس مرا ز ظلم و کین می برد ببینی روی خاک تن من چاک چاک ای وای از این غم۲
AUD-20220809-WA0030.m4a
157.2K
(شب عاشورا) شب غم بود عاشقان کربلا به خیمه نشسته چو آل عبا همه غرق نورند سراپا شعورند غریب است حسین۲ ندیده کسی همچو اصحاب او گرفته ز مولای خود رنگ و بو همه محو رویش شده مست بویش غریب است حسین۲ در این دشت غمگین بود قحط آب کند گریه بر اصغر خود رباب در این دشت بی آب علی گشته بی تاب غریب است حسین۲ علی در مناجات و ذکر دعاست پر از صوت زیبای او کربلاست شود ظهر فردا تنش اربا اربا غریب است حسین۲ به گریه سکینه گل یاس اوست نگهبان هر خیمه عباس اوست شود کشته ی کین فدای ره دین غریب است حسین۲ گل فاطمه بر علی نور عین بود زینبش در کنار حسین شده غم نصیبش بود کم شکیبش غریب است حسین۲ بود بر من و تو چنین امتحان صبوری کن ای خواهر مهربان چو مادر غیوری نما تو صبوری غریب است حسین۲ ببینی حسینت تو با جسم چاک سرم روی نیزه تنم روی خاک تنم غرق در خون بگردی تو محزون غریب است حسین۲
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو!
الا ای پور زهرا نور عينم بیا بنشین کنار من حسینم همیشه بوده ای تو یار زینب تویی تنها حسين غمخوار زینب برادر بین خیمه در خروشم صدای العطش آید بگوشم خدا داند چه حال امشب رباب است که اصغر تشنه ی یک جرعه آب است تپد در سینه ام این قلب زارم اذان اكبرت برده قرارم در این دشت بلا من بی قرارم در این عالم کسی جز تو ندارم الهی خواهرت زینب بمیرد تو را غلتان به خاک و خون نبیند چگونه سر کنم ای نور دیده اگر بینم تو را در خون تپیده درون سینه لبریز مبارک برادرجان حسین بنما حلالم الا ای نور دل، غمدیده خواهر بيا تا راز دل گويد برادر کسی چون تو در عالم غم نبیند اگر بيند بنی آدم نبیند زِ فرط تشنگی سوزد سكینه شود خجلت زده ماه مدينه ببینی پیکر صد چاک اکبر گلوی پاره و در خون اصغر کنی درد مرا زینب تو احساس کنار پیکر بیدست عباس بینی پیکرم در خون تپیده زِ كينه شمر دون رأسم بریده زنند از کینه ها آتش به خیمه سرم را می زنند بر روی نیزه ببینی کودکان باروی نیلی کبودیِ رخ آن ها ز سیلی تو بعد از من سفیر کربلایی سفیر کوفه و شام بلایی صبوری کن صبوری خواهر من چهل منزل روی تو با سر من اگر چه ظهر فردا سر جدایم نماز شب نما خواهر دعایم «رضا» سوزد همیشه از برایت بود تا حشر محتاج دعایت
صدا ۰۰۲-۱۰.m4a
1.32M
نوحه شهادت امام سجاد علیه السلام . . اولدی گرفتار بلا الهی الهی سرور دین زین العبا الهی الهی . . ظلم و عناد اوسته عدو دوردولار دوردولار خیمه و خرگاهینی یاندیردیلار ، اهل نار بوینونا زنجیر جفا ویردیلار ویردیلار قوم کج اندیش جفا الهی الهی . . ویرمیشیدی الدن آقا آتاسین دشت بلاده هامی اقرباسین آتاسین سویمامیش هیچ تندن عزا لباسین لباسین ویردیلا هی قمچی اونا الهی الهی . . تیر ستمله ئورگین سوکدولر طعنه لی سوزلرله بلین بوکدولر باشینه شاماتیده اود توکدولر مردم بی شرم و حیا الهی الهی . . یاندی باشیندا آقانین عمامه ظلم یزید تاپدی گنه ادامه ویردیله ویرانه ده یر امامه یاندی دل خیر نسا الهی الهی . . کرب و بلادن صورا چوخ آغلادی گل یوزونه اشک عزا باغلادی شعله غمده ئورگین داغلادی نی کیمی ایلردی نوا الهی الهی . .
گرفته امـشب این دلـــم /به یاد غـربت بقـیع میرســـه بر مشــام جان /نســیم تربت بقیع سلام بر بقیـــع و بر / چـهار قبـــر بی حـــرم سلام ما به مـــــادرِ / چهــــار امام محـــترم به یادگار کـــــربلا / به زین الــعابدین سلام به سجده گاه و قبله ی/سید ساجدین سلام سلام بر آقایـــی که / کشـــته زهر کیـن شده به غربت امامـــی که/ فــــدای راه دیـن شده همیشـــه می گفتی آقا / امـــان از شـــام بلا توی مدینه هـم نشـــد / نصیبتون رســم وفا با غصـــه های کربلا / شکسـتی و پـیر شدی با این همــه داغ جگر /از زندگـی ســیر شدی یه عمــری روزه بودی و / چله نشــین کربلا گریه اَمونــت نمی داد / با دیــدن آب و غذا با دیدن آب و غذا/زنده می شـد سوز عطش توی دلت خیمه می زد/روضه جانسوزعطش تمام اینهـا یه طـرف / غــم اسارت یه طرف تموم بی حرمتی و / حرف جسارت یه طرف سه روز بعدِ واقعــه / پیـکــــر پاک شـــهدا به زیر آفــتاب داغ / مونـــده بـودن تو کربلا بنی اســد به همـــراهِ/ امـام ســجـاد اومـدن برای دفـــن شـــهدا / بدون غســل و بی کفن برای دفـــن پیکـــرِ / عـزیـــز و شــاه نینوا پیدا نشد توو کـربلا / کـــفـن به غیـــرِ بوریا امــام سـجــاد نشسـت / کـــنار پیکــــر بابا غریبــونه بغل گرفـت / پیـکـر بی ســـــر بابا زخمای روی پیکرش /که بیشــــتر از هزاربود انگاری روی آفـــتاب / ســتاره، بی شمار بود نه دستی داره به بدن/ نه انگـشت وانگشتری سینه پاره پاره ای / که مونده جـــای خنجری صاحــب عـــزای کربلا /امام زیــن الـعابدین اعضای پاره پاره رو/جمـع می کرداز رو زمین رو زخـم سیـــنه ی پدر/ علی اصغر و گذاشت پایین پـای پــدرش / پیکـــر اکـبر و گذاشت گریه و نوحه ســـر دادن / کـــنار پاره پاره تن الهی جـان عاشــــقان / فـدای شـــاه بی کفن غــریبونه به خاک رفت /عـــزیز جـان مصطفا عزا به پا شـد میوونِ / ملائـک عــــرش خــدا می اومد از عـــرش خدا / ناله و آه و زمـزمه روضه میخونددوباره باز/پهلو شکسته فاطمه غریب حسین غریب حسین(۴)
تمام عمر خود، آزار دیدم جهان را بر سرم آوار دیدم عزیزانِ خدا را خوار دیدم میان مجلس اغیار دیدم چهل منزل که نه، عمری حزینم چهل سال است من چله نشینم شبانه روز، یاد اربعینم همیشه چشم خود، پُربار دیدم کنارِ گریه دوشادوش ماندم فقط خیره شدم، خاموش ماندم گمانم ساعتی بیهوش ماندم همینکه آب، بالاجبار دیدم شده اشکم روان، با که بگویم غمِ هفت آسمان با که بگویم ازین داغ گران با که بگویم حرم را بر سرِ بازار دیدم الهی که زنی مضطر نماند میان کوچه، بی یاور نماند اگر هم ماند، بی معجر نماند خودم این درد را ناچار دیدم ازین غصه گریبان می دهم چاک میان خنده های قوم ناپاک عقیله عمه ام را بر روی خاک... به زیر کعب نی، بسیار دیدم نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه نرفت از خاطر من، حرمله... نه از آن ملعون غمی دشوار دیدم مداوا کرد چشم تار ما را تسلا داد قلب زار ما را خدا خیرش دهد، مختار ما را سر شمر و سنان بر دار دیدم رباب و گریه اش... ای داد، ای وای صدای گریه ی نوزاد، ای وای کشیدم از جگر فریاد ای وای... پرِ گهواره را هر بار دیدم نمی دانم، گمانم خواب بودم میان خیمه ها بی تاب بودم مریض اما پیِ ارباب بودم به حال زار، داغ یار دیدم به روی سینه اش دیدم دویدند تنش را سمت گودالی کشیدند سرش با خنجر کندی بریدند خودم دیدم، اگرچه تار دیدم بمیرم عاقبت انگشترش را لباسِ دستباف مادرش را عبا، عمامه ی پیغمبرش را میان دکه ی تجار دیدم
یاد آن روز و شب دشوار گریه میکنم با دل خون گشته از آزار گریه میکنم خاطرات تلخ تر از تلخ را در ذهن خود تا تداعی میکنم هر بار گریه میکنم دست من که نیست یاد خیمه های سوخته تا میفتم با تنی تبدار گریه میکنم دم به دم یاد خرابه رفتن با خواهرم میگذارم سر روی دیوار گریه میکنم گاه با یاد طناب و حلقه زنجیرها گاه یاد خیزران و خار گریه میکنم من به یاد آن دو چشم خواب رفته تا ابد در میان خواب یا بیدار گریه میکنم یاد آن لبهای خشک گشته محروم از فرات پای سفره موقع افطار گریه میکنم شمر ما را از میان ازدحام شهر برد آه یادکوچه و بازار گریه میکنم
سر خورشید به نی شد، سر مهتاب افتاد از سر اهل حرم بعد عمو خواب افتاد هر طرف دختری از ترس فراری شده بود عمه زینب پی یک قافله بی تاب افتاد در نمازش که قدش صاف نشد وقت قیام یادش افتاد که زهرا دم محراب افتاد چقدر چادر اطفال حرم خاکی شد چقدر روی زمین گوهر نایاب افتاد نه فقط سوخت تن دخترکان بین حرم آتش خیمه روی پیکر اصحاب افتاد باب شد آنچه که از گفتن آن باید مرد به سوی اهل حرم دیده ی ناباب افتاد نور مانع شد و خیره نظران کور شدند چشم شان تا که به خورشید جهان تاب افتاد مشک در دست، سکینه به سوی مقتل رفت شک ندارم که به یاد لب ارباب افتاد رفت از هوش دوباره وسط این همه غم تا که چشمان ربابه به رخ آب افتاد پشت خیمه چه خبر شد؟! به گمانم آخر ماهی کوچک این برکه به قلاب افتاد