eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم ز روز ازل گشته مبتلای حسین من آمدم دنیا تا شوم فدای حسین چگونه شکر گذاری کنم ز مادر او اجازه داد به لب آورم نوای حسین فرار می‌کنم از شر و فتنه‌های زمان به روضه‌های حسین و، به کربلای حسین خداکند بشوم عاقبت به خیر، همین به برکت عَلَم و مجلسِ عزایِ حسین به جز امام حسین دَم زِ هیچ کس نزدم به دوش خود نکشیدم  مگر لوای حسین السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
‍ 🌹🌹🌹🌹🌹 : 🌹🌹🌹🌹🌹 نمیدانم چه بنویسم که نیکو ست برادر بوداما برایم بهترین دوست رفیق لحظه های ناب من بود سماواتی ترین مهتاب من بود جلال من پر از حجب وحیا بود جلال از بچه های با خدا بود جلال از بهترین های زمان بود جلال من عزیز مردمان زمان بود نگاهش مهربان و دلنشین بود مودب ترین سید بهترین بود رشا دت در وجودش موج میزد دلش سیلی به عرش و اوج میزد نمازش را چو سیل اشک می برد به تقوایش ملائک رشک می برد جلال عشق خدایی در سرش بود جلال عشقش به دین و رهبرش بود امامشش گفته بود از دشمن دد از آن خصم جنایت پیشه بد تمام خاک میهین را بگیرید توان ظلم کردن را بگیرید مبادا ذره ای از خاکمان را کمی حتی زه خاک پاکمان را به دژ خیمان بد خو واگذارید وظن را این چنین تنها گذارید دل سید جلال از شور پر شد صدف گونه دلش لبریز در شد جلال هر چند سنش قد نمی داد ولی رخصت به خصم دد نمی داد چنان با ملحدین جنگ میکردد چنان عرصه را بر کین تنگ میکرد تو گویی لشکر جنگاوری بود به تنهایی خودش لشگری بود بیاید از جلال الگو بگیریم به زیبایی روحش خو بگیریم که جام عشق را لا جرعه نوشید شهادت را جامه ای زیبا بپوشید روحش با اجدادش حسین ابن (ع) محشور نویسنده برادر گرامی شهید: ۱۳۹۸/۶/۶ کرمانشاه 🌹🌹🌹🌹🌹 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
گر شرط حیاتِ همه عالم آب است شرطِ همه ی حیات ما ارباب است خوشبخت شود هر که برای تو گریست گریانِ تو در مرتبه ی اصحاب است ما از قِبَل روضه نشاطی داریم افسردگی از مجلس تو نایاب است از جمعیتِ جهان بگیرید آمار جمعیتِ عاشقِ حسین شاداب است هر صبح سلامِ بر اباعبدالله هر شام سلامِ بر تو ذکرِ خواب است نوشیدنِ یک چای پس از روضه ی تو با قصدِ شفای عاجل از آداب است ما را به عناوینِ دگر یاد کنند؟ یا «خادم دربارِ حسین» ، جذاب است؟ در ساحتِ قدسی حسین بن علی بس ذره ی ناچیز که عالمتاب است این خاصیتِ حب حسین بن علیست هر کس به حرم رفت و نرفت بی تاب است آنقدر حسین را خدا دارد دوست در خانه ی حق نامِ حسین در قاب است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
دم دروازة ساعات خدا رحم كند به دلِ عمة سادات خدا رحم كند محملم پرده ندارد مددي يا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي گريه دار است ملاقات خدا رحم كند كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است وسط اين همه الوات خدا رحم كند سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بنام‌خدا اس_علیه_السلام (زار وگریان حسینم چه بودبهترازاین ) مه تابان حسینم چه بودبهترازاین دست وسرداده ام وبه علقمه افتادم همه قربان حسینم چه بودبهتراز این پدرم درشب احیادست اوداد به من گفت جان توجان حسینم چه بودبهترازاین غرقه درخون شده ام لحظه ی آخردیدم سربه دامان حسینم چه بودبهترازاین او امام و ولیم بود منم همراهش گوش بفر مان حسینم چه بود بهترازاین تیر درچشم من وخورده عمودم برسر سرپیمان حسینم چه بود بهترازاین برلب علقمه آن تشنگی ازیادم برد لب عطشان حسینم چه بود بهتر ازاین جان من در ره فرمان خداوند رحیم شدبقربان حسینم چه بود بهتر ازاین. باتشکراز استاد علیرمضانی @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
آیت حق ناصری مرد خدا دل برید و شد ازین دنیا جدا عالمی خود ساخته ، دل سوخته بزم جان را مشعل افروخته ناصری نصرمن اله گفت و رفت در ردای عشق و ایمان خفت و رفت عالم عامل به احکام مُبین مُهر عشق یار بودش بر جبین غرق در اخلاص بود آن مرد حق دم زد از اسلام تا بودش رمق عطر قرآن داشت دائم محفلش بی ریایی موج می زد در دلش ناصر دین خدا بود آن عزیز بود با شیطان نفسَش در ستیز مرد تقوا ، آیت حق ناصری در مقام صبر بودش ذاکری بود آن رهپوی کوی حیدری یار دیرین امام و رهبری آبرویی داشت از اشک دو چشم مهربان بود و نبودش هیچ خشم او که بر دل جلوه ی دریا کشید انتظار مهدی زهرا کشید کرده بود آئينه را تن‌پوش خود بار هجران داشت روی دوش خود رحلت آن عالم اهل ولاست حوزه ی علمیه را وقت عزاست از دیار دیده ها فانوس رفت شمع بزم حوزه ها افسوس رفت حال ای دل ناله ها کن در غمش اشک جاری کن کنون در ماتمش در عزای او ز لعل لاله گون می رسد انا الیه راجعون آن چراغ بینش اهل ولا چشم گریان داشت بهر کربلا سینه ای بودش همه در شور و شین چشم گریان داشت از داغ حسین بود آن مرد خدا در اشک و آه گریه ها می کرد بهر قتلگاه «یاسر» 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
نه روز عید صیام و نه عید قربان است چه روی داده که شام اینچنین چراغان است زنان شام همه می زنند و می رقصند به هر که می نگرم سخت شاد و خندان است چه روی داده که در دست شامیان سنگ است؟ مگر که دختر حیدر به شام مهمان است میان هلهله ها هیجده سر است به نی به هر سری نگرم مثل ماه تابان است سری به نوک سنان می خورد لبش بر هم هنوز روی لبش آیه های قرآن است نقاب بانویی از گرد و خاک و خون سرش حجاب دخترکی گیسوی پریشان است سوار ناقه جوانی است در غل و زنجیر که چشم سلسله بر ساق پاش گریان است دلا در آتش غم مثل آفتاب بسوز که سایبان اسیران سر شهیدان است سر حسین به بالای نیزه قرآن خواند یکی نگفت که این سر، سر مسلمان است هنوز بر لبش آثار تشنگی پیداست هنوز آن گلوی پاره پاره، عطشان است حرامیان ستم پیشه! کعب نی نزنید به کودکی که تنش مثل بید لرزان است ز دست دختر زهرا طناب باز کنید که او بر این اسرا یاور و نگهبان است به سیل اشک جهان را خراب کن «میثم» که جای گنج الهی به شام ویران است @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم @Shoaraye_aeinimadhankermanshah
شد بسته راه وصل ‌و گرفتم بهانه اش آه از دَمِ فراق و غمِ شاعرانه اش امشب به خانه آمده تا مرهمم شود آن پرچمی که گنبد او بود خانه اش (همچون انار، خون دل خویش میخورم) اشکم گواه میدهد از دانه دانه اش شب تا سحر ،خوشم که به یادش گریستم... شب...آه! یاد مادر و غسلِ شبانه اش یادِ خرابه...یادِ نمازِ شکسته و... _شاعر ،شکست! در غزلِ عاشقانه اش_ امشب گواه میدهد این دل که میرسم پای پیاده تا حرم ...این هم نشانه اش: (ما را حسین،دور خودش جمع میکند) قلبِ من و تو و همه-عالم، رسانه اش @Shoaraye_aeinimadhankermanshah