یک روزی قصد کردم که سفر کنم به ترکیه🇹🇷
و روزی که من میخواستم برم ترکیه، توی مرز پاسپورتم را دادم به متصدی مرز🚧
👣از اونجایی که بعضی خارجیها فکر میکردن [ #علی_اکبر] یه لقب دولتی هست که به سران ایران اعطا میشه! 👨🏻💼
متصدی مرز یک نگاه به پاسپورت💳 کرد و از جاش بلند شد به من احترام گذاشت به بقیه گفت این آقا علی اکبره 👑، همه پا شدند، رئیسشون اومد جلو پاسپورت منو داد بعد همه به ستون وایستادن و یه راهرو باز کردند و من از همشون سان 💂♂دیدم و از مرز با احترام رد شدم😇
😕😳بقیه همسفرها که هاج و واج مونده بودند پشت سر من می دویدند🏃🏻♂🏃🏻♂
و بدون بازرسی🚨 هر چی داشتند، مثل تریاک و سکه و دلار و قاچاق، از مرز رد کردند. 🚧🤪
واز اونجا بود که فعالیت های سازمان مبارزه با قاچاق🗺 رسما شروع شد🤨
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
حالا یک خاطره میخوام بگم😍🤓
گوشهای از خاطرات
•{ #علی_اکبر زرندی}•🤠
در کتاب [رویاهای شیرین من]📘
سخنم تمام🌺
به رسم ادب⇩
صلی الله علیک یا فاطمة الزهرا(س)🌱