eitaa logo
شٌهَـــدا شَرمَــندهـــ ایمــ🍁
957 دنبال‌کننده
3هزار عکس
814 ویدیو
66 فایل
بِسمــ رَب الشُـهَـدا بیا عـاشِقے را رِعـایَت کُنـیـم 🌿زیـارانِ عـاشِـق حِکـایَت کُنـیـم 🌿 اَز آنـهـا کـه خـونـین سَـفَـر کَرده اَند🌿سَفَر بـَر مِـدار خَـطر کرده اند کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً @shohadasharmandeimm
❣ 🌳سلام بر که نشان باقیمانده از دین و حجّت های . 🌸سلام بر او که گنجینه علم است...   به امید دیدن روز ظهور 🌳روزی که دین و جانی تازه میگیرد… 🌸🍃 @shohadasharmandeimm
مشهورترین دعاے ما یا مهدیسٺ فرمانده و مقتداے ما یا مهدیسٺ اینجا همگے بہ نام او مے‌گذرند اسم شب ڪوچہ‌هاےما یامهدیسٺ 🌷 (عج) @shohadasharmandeimm
خدا کند به ندیدنت عادت نکنیم آقا چرا که ندیدنت پر و بال دل را به آتش می کشد و ما زمینی می مانیم و در حسرت آسمانی شدن @shohadasharmandeimm
قیامت بی حسین غوغا ندارد”شفاعت بی حسین معنا ندارد”حسینی باش که در محشر نگویند”چرا پرونده ات امضاء ندارد… علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)😍 @shohadasharmandeimm
(ص) 🌹🌸💔💞 زیارت حضرت محمد «صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَمْ» در روز شنبه: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ وَرَحْمةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَبْنَ عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياحَبيبَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِفْوَةَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ رَسُولُ اللهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مُحمَّدُ بْنُ عَبْدِاللهِ، وَاَشْهَدُاَنَّكَ قَدْنَصَحْتَ لاُِمَّتِكَ، وَجاهَدْتَ في سَبيلِ رَبِّكِ، وَعَبَدْتَهُ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ، فَجَزاكَ اللهُ يا رَسُولَ اللهِ، اَفْضَلَ ماجَزي نَبِيّاًعَنْ اُمَّتِهِ، اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلي مَحَمِّدوآلِ مُحَمِّد، اَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلي اِبْراهِيمَ وَ آلِ اِبْراهيمَ،اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ. 💔التماس دعا @shohadasharmandeimm
💞دعای روز شنبه: ”بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ” بِسْمِ اللهِ كَلِمَةُ الْمُعْتَصِمينَ، وَ مَقالَةُِ الْمُتَحَرِّزينَ، وَ اَعُوذُ بِاللهِ تَعالي مِنْ جَوْرِ الْجآئِرينَ،وَ كَيْدِ الْحاسِدينَ، وَ بَغْيِ الظّالِمينَ وَ اَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحامِدينَ اَللَّـهُمَّ اَنْتَ الْواحِدُ بِلا شَريك وَ الْمَلِكُ بِلا تَمْليك، لا تُضادُّ في حُكْمِكَ، وَلاتُنازَعُ في مُلْكِكَ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ اَنْ تُوزِعَني مِنْ شُكْرِ نُعْماكَ ماتَبْلُغُ بي غايَةَ رِضاكَ وَ اَنْ تُعينَني عَلي طاعَتِكَ وَلُزُومِ عِبادَتِكَ وَاسْتِحْقاقِ مَثُوبَتِكَ بِلُطْفِ عِنايَتِكَ وَ تَرْحَمَني بِصَدّي عَنْ مَعاصيكَ ما اَحْيَيْتَني وَ تُوَفِّقَني لِما يَنْفَعُني ما اَبْقَيْتَني وَ اَنْ تَشْرَحَ بِكِتابِكَ صَدْري، وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْري، وَ تَمْنَحَنِي السَّلامَةَ في ديني وَ نَفْسي وَلاتُوحِشَ بي اَهْلَ اُنْسي، وَ تُتِمَّ اِحْسانَكَ فيما بَقِيَ مِـنْ عُمْري كَما اَحْسَنْتَ فيما مَضي مِنْـهُ يـا اَرْحَـمَ الـرّاحِمينَ @shohadasharmandeimm
▪️به نام نامی 💚مولای عابدین صلوات ▪️برای سرور و 💚سالار ساجدین صلوات ▪️برای سید 💚سجاد آن امام همام ▪️که هست رهبرو 💚سردار صابرین صلوات 💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهم💚 .@shohadasharmandeimm
نماهنگ ترانه عشق.mp3
3.65M
....میراث جاودانه عشق امام زمان🌹🍃🍃🍃🍃 ‌@shohadasharmandeimm
💔براي تولد تنها فرزندمان داوود در خرداد سال 1363 از انديمشك به دزفول آمديم. در طول مسير حاجي نشان بيمارستان را از مردم مي‌پرسيد، متوجه شديم كه تنها بيمارستان مناسب كه مزين به نام حضرت زهرا (س) بود در همان حوالي است. وقتي حاجي نام خانم فاطمه زهرا (س) را شنيد، ذكر نام ايشان را آنچنان بيان كرد كه فكر كردم اتفاقي افتاده ولي خودش به من چنين گفت: «نام همسرم زهراست، در عمليات فتح‌المبين با رمز يا زهرا (س) مجروح شده‌ام و اينك تولد فرزندم نيز در بيمارستان حضرت زهرا (س) است.» 💔حاج عباس درست مي‌گفت زندگي ما با رمز يا زهرا (س) گره خورده بود. حتي شهادت او هم در عمليات بدر با رمز يا زهرا (س) بود و پيكرش ميهمان ابدي بهشت زهرا (س) شد. راوي:همسر شهيد   عباس کریمی 🌼منبع : خاطراتی از کتاب: دجله در انتظار عباس🌼 @shohadasharmandeimm
💐*سردار شهید مهدی کازرونی* دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر. از او خواست که فردا بیاید مدرسه، مادر  هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: «این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟» پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: «دوباره به معلمات گیر دادی؛ مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون. ببین چطوری کتکت زدند.» مهدی که هشت سال بیشتر نداشت؛ گفت: «برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟» @shohadasharmandeimm