وصيت نامه طلبه شهيد سيد محمد هادى موسوى
بسم الله الرحمن الرحيم
ما از خداييم و بازگشت ما نيز به سوى خداست. امت حزبالله و پدر و مادر عزيزم براى ما گريه نكنيد چون بخاطر ادامه راه امام حسين (علیه السلام) شهيد شدهايم و از شاگردان مكتب پرنور حسينى هستيم. شما اى مادران داغ ديده شهدا افتخار كنيد كه فرزندانتان را در راه خدا و كتاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فدا كرده و هديه دادهايد. فرزندان شما اسلام را از دست ظالمان و مستكبران و خونخواران جهانى با عنايت پروردگار متعال نجات دادند. شما پدران و مادران شهدا بايد صحنه را گرم نگه داريد و هميشه مواظب اعمال دشمنان داخلى و خارجى باشيد تا مبادا بر عليه جمهورى اسلامى و قرآن توطئه بكنند. شما امت حزب الله بايد وحدت كلمه و انسجام خود را حفظ كنيد و در مجالس و نمازجمعه ها شركت كنيد كه نمازجمعه خار چشم دشمنان اسلام است. مساجد را پر كنيد كه به فرموده امام، مسجد سنگر است سنگرها را حفظ كنيد. صفوف نمازها را فشرده سازيد.
شهيد سيد محمدهادي موسوي در26/7/1347 درشهرستان خوی متولد شد.پدرش از روحانیون برجسته خوی بود و در خانواده ای آکنده از مهرو معنویت رشد کرد.🌹
همراه سید رضا پسر عمه اش که با هم مثل برادر بودند و بعدا او هم شهید شد ؛ابتدایی را در دبستان سعدی و راهنمایی را در مدرسه شهید صدر خواندندو بعد وارد حوزه علمیه نمازی شدند.
سید هادی پس از دو سال تحصيل در حوزه علميه پس اصرار و پافشاری زیاد بالاخره توانست مسئولین را راضی کند و به جبهه برود.چون سن اش كم بود اجازه نمی دادند.
مدتي از حضورش در جبهه نگذشته بود كه در عمليات تکمیلی والفجر 8 ؛ فتح فاو، در 17/2/1365از ناحيه شكم تركش خورد و مجروح شد. پدر شهید نقل می کند : زماني كه در فاو مجروح شد، ماه مبارك رمضان بود.
در بيمارستان اهواز عمل جراحي كرده بودند، ولي متأسفانه اين عمل اشتباه انجام شده بود. بعد به بيمارستان طالقاني تهران انتقال دادند و بستري كردند. بعد به من اطلاع دادند و من عازم تهران شدم. تقريباً به مدت دو ماه در اين بيمارستان بستري شد و اين دو ماه 9 بار مورد جراحي شد.بعد انقالش دادند به لندن و حدود سه عمل ديگر هم در آنجا صورت گرفت. در اين زمان من مشرف به خانه خدا شده بودم و قرار بود بعد از انجام فرائض حج به ملاقات ايشان بروم.در مكه خواب ديدم كه پسرم در باغي روي صندلي نشسته. من كه خواستم وارد شوم گفتند كفشهايتان را درآوريد، من كفشهايم را درآوردم. وارد كه شدم ديدم صحيح و سالم است.سید هادی را بغل كردم به منگفت که من چيزيم نيست و سالم هستم. اما درست بعد همان روز كه با لندن تماس گرفته بودندخبر شهادتش را تاريخ1365/5/25دادند🌸
@shohadaye_khoy
در دعاها براى من حقير و سراپا تقصير طلب مغفرت كنيد تا شايد مورد رحمت خداوند قرار گيرم. بدانيد كه شهدا به لقاا... مى پيوندند و هر قطره خونى كه از شهيد ريخته مى شود گناهانش پاك مى گردد و به ديدار معشوق مى شتابد و بر اين افتخار مىكند. جان ما امانت خداست و بالاخره به صاحبش كه خداست باز خواهيم گرداند و چه راه بازگشتى بهتر از شهادت، من نيز همانند ديگر شهدا رفتم. شهدايى كه عاشقانه و آگاهانه به سوى معبود و معشوق خود شتافتند و آن امانت را به صاحبش تحويل دادند و با قلبى پاك و چشمى بصير و با گوشى شنوا به ديدار امامان و سروران و رهبران خود و سالار شهيدان رفتند تا بگويند كه ما هم نداى امام حسين(علیه السلام) را شنيديم و به ندايش لبيك گفتيم. اى مادر مهربانم كه مرا با شير حلالت بزرگم كردى و سختيها و مشقتها و بى خوابيها كشيدى تا مرا به اين سن و سال رساندى. شيرت را برايم حلال كن. و اى پدر گراميم تو نيز با تلاش و كوشش خود از من مواظبت كردى و در بزرگ كردن من سهم عظيم و به سزايى دارى. مرا ببخش شما اى برادران و خواهران عزيز و مهربانم و اى ياران و دوستان با وفا اگر تاكنون از من بدى ديديد و ناراحت شديد مرا حلال كنيد و ببخشيد. انسانى كه مىخواهد به خدا برسد بايد در درياى خون شنا كند. شهدا در درياى خون شنا كردند و رستگار شدند جز اين راهى نيست براى نزديك شدن به معشوق، در آخـــر از همه التماس دعا دارم.
❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⁉️پرسید : #ناهار چی داریم مادر ؟
مادر گفت : باقالی پلو با ماهی😍
با خنده رو به مادر کرد و گفت :
🍃ما امروز این ماهی ها را می خوریم
و یه روزی این ماهی ها ما را می خورند
چند وقت بعد ..عملیات والفجر 8 ...
درون اروند رود گم شد . . .😔
و مادر تا آخر عمرش ماهی نخورد. ..💔
@Shohadaye_Khoy
💠مـقام معظــم رهـبــرے
از خدا میخواهم مبادا بعد از یڪ عمر زحمت مرگ ما در بستر بیمارے باشد، در میدان🌹 شهادت باشد.
🌹شهادت ، مرگ در راه ارزشهـاسـت...
@Shohadaye_khoy
#عشـــــــ❤ـــــق_یعــنی :🌸🍃
💌عـــــشق یعنے :
تو دل شب آروم زمزمه ڪنے "الـــهے العـــفو "
💌عـــــشق یعنے :
چشماتو ببندے و به " امام زمانت " فڪر ڪنے
💌عـــــشق یعنے :
شب ڪه همه خوابن تو آروم سر سجاده" اشڪ" بریزے
💌عـــــشق یعنے :
اعتراف ڪنے "خـــــدایا چقدر ازت دورم"
منو بڪش سمت خودت ...
💌عشق یعنے :
یاد " شهرضا " و ڪلے حسرت دیدار با "حاج همت"
💌عـــــشق یعنے :
یه خیابون به اسم "بین الحـــــرمین "
💌عـــــشق یعنے :
حسرت یه " زیارت عاشـــــقانه "
💌عـــــشق یعنے :
آرامش ڪنار مزار یه شـــــهید "گـــــمنام "
💌عـــــشق یعنے :
"جزیره ے مـــــجنون"
💌عـــــشق یعنے :
"ســـــه راه شـــــهادت"
💌عـــــشق یعنے :
" آرزوے شـــــ🌷ـــــهادت "
#عـــــشق_الهـــــے_نصیبتون❤
التماس دعا
@Shohadaye_khoy