🌷🌷🌷شهيد از زبان همرزمشون:
شهيد اسماعيل مختارپور در شهرستان قوچان به عنوان معلم خدمت مي كردند. صاحب خانه شهيد، دختري داشته كه مدام براي اسماعيل مزاحمت ايجاد مي كرد و اسماعيل از رفتار او در رنج بود. روزي پدر و مادر دختر به مسافرت مي روند و محيط براي مطالبه زشت دختر مهيا ميشود، اسماعيل براي فرار از اين دام شيطان، انگشتانش را روي علاءالدين مي گذارد و به شدت مي سوزاند و تا سحرگاهان ناله سر مي دهد و دختر جرأت نمي كند به خواسته خود برسد. با طلوع آفتاب، اسماعيل اسباب و اثاثيه را جمع مي كند و خود را براي هميشه از اين دام اغوا كننده نجات مي دهد. اسماعيل در بسياري از موقعيت ها، به نفس خود درس مي داد. او در درونش انقلاب كرده بود.
اسماعيل به حرمت والدين پايبند بود و تكريم همسرش نيز تحسين برانگيز بود. دعاي پدر و مادر، بركت زندگي و شفاعت آخرت هركس است.
اگر تا عمر دارم شب ها نخوابم و روزها در خدمت آنان باشم، نمي توانم به لالايي سوزناك مادرم و درد پينه هاي پدرم برسم.
اين دو، ورقه هاي امتحاني ما بچه ها هستند. به هر مقام و پستي برسيم، باز پيش اين دو عزيز، همچنان بچه هستيم.
شهيد اسماعيل مختارپور تا زنده بود لباس هاي پدر و مادرش را مي شست و اتو مي كرد و اجازه نمي داد همسرش به زحمت بيفتد. اين رفتار اسماعيل، تفاهم و محبوبيت او را نزد همسرش بالا مي برد.
روزي اسماعيل پيش من آمد و گفت: آقاي مقدم مي خواهم اين انگشتر را براي من بفروشي؟ به او گفتم: آقا اسماعيل، آخر پول اين انگشتر به چه درد تو مي خورد! جواب داد: آقاي مقدم راستش را بخواهي، چيز قابلي نداشتم، ولي امروز كسي را ديدم كه پول خريدن يكي دو قرص نان را هم نداشت. به هر طريق اين انگشتر را بفروشيد. بعدها متوجه شدم انگشتر را به بيست تومان فروخته و آن را به خانواده مستمند رسانده بود.
شهيد اسماعيل مختارپور از اينكه عصاي دست خانواده بود، و دلش نمي خواست كسي از اعزام او به جبهه خبردار شود.
از يك سو وضعيت پدر و مادر، از طرفي احساس لطيف او به معنويت و جهاد، او را در تنگنايي خاص قرار داده بود.
سالها زيارت عاشورا مي خواند و دعا مي كرد روزي توفيق جهاد بيابد. تجسم كربلا، جوشش غيرت او را ناآرام مي ساخت.
شبي با خود و خدايش خلوت كرد و دست از هر وابستگي كشيد كه كار آساني نبود.
باهم به جبهه مي رفتيم، اعزام انفرادي بود. البته اسماعيل از من خواست او را به منطقه ببرم. وقتي به منطقه رسيديم، چهل تومان درآورد و به من داد و گفت: آقاي مقدم اين هم پول بنزين ماشين! يك نوبت به حساب من به ماشين سپاه بنزين بزن، بلكه اين نذرم مقبول بيفتد!
@Shohadaye_khoy
📝 وصيتنامه شهيد اسماعيل مختارپور:
بسم الله الرحمن الرحيم ـ سلام بر مهدي(عج) و سلام بر نايب برحقش امام خميني و سلام بر پيروان راستين و سلام بر شهيدان، الحمدلله كه توفيق الهي شامل حالم شد و در زمان ولايت و امامت نايب بر حق امام زمان(ع)، خميني بت شكن، در جنگ سپاه اسلام با كفر تحت فرماندهي خود مولا امام زمان با آگاهي تمام، راه حق و حقيقت را انتخاب كردم و به اين نعمت عظماي شهادت كه سعادت دو جهان در آن نهفته است رسيدم. چون رضاي خداوند در اين است و مكرر خود قرآن، راه رستگاري را مجاهده در راه خدا مي داند.
✉️ آخرين نامه شهيد به خانواده:
(شهيد مختارپور اين نامه را يك روز قبل از شهادت نوشته اند)
حامد جانم، سلام.
از اين كه به علت اداي وظيفه و اطاعت از مرجع عاليقدر، خميني كبير، اين راه انتخاب كردم و نتوانستم براي تربيت، پيش تو بمانم مرا ببخش!
اميدوارم تو نيز با شهادت خود دين مبين اسلام را آبياري كني.
پدر و مادر مهربان و عزيزان من! در تشييع جنازه ام گريه و زاري نكنيد و ناراحت هم نباشيد؛ بلكه خوشتر از پيش باشيد چون به آرزويم رسيدم. در صورت امكان، توسط خانواده به مردم شيريني پخش كنيد. توصيه مي شود حتماً وجوهات شرعي خود را بپردازيد كه براي بُعد معنوي انسان خيلي مؤثر است. در خاتمه از عموم امت حزب الله مي خواهم كه براي امام امت و پيروان راه صديق او، بيشتر دعا بفرماييد.
درود بر خميني سلام بر شهيدان ـ اسماعيل مختارپور61/2/10
📔📒برگرفته از كتاب : عرصه شقايق ـ به كوشش توحيد اصغرزاده📒📔
@Shohadaye_khoy
🔍 نگاهمان
حکایت از
وجودمان است
🕒🕗🕛 عمر مان در گذر ثانیه ها و لحظه هاست
✅ مواظب نگاه های وجودمان باشیم
✏️🗒 معادله شهادت که شهدا
آن را به خوبی دانستند
فهمیدن نگاه وجودشان بود
و نتیجه این معادله
✅ غرق شدن در عشق الهی
آن هم
✳️ 🌷🌷 عارفانه، عاشقانه و عاقلانه 🌷🌷✳️
🌷🌷🌷🌷 چه زیبا بود نگاهشان
@Shohadaye_khoy
📜 برگی از دفتر ریاضی
از معلمانمان ۲ × ۲= ۴ یاد گرفتیم
اما ندانستیم
این ۲ × ۲ چیست؟
۲×۲ همان
🌺🌺 عشق الهی × اطیعوا مساویه امام مهدی ( عج) بود🌺🌺🌺
🌺🌺مساویه ندای حضرت جبرئیل بود🌺🌺
😔😔 اما ما جای ریاضی و معادلاتش را گم کردیم
ندانستیم ریاضی های عمرمان هر روز و هر روز پیچیده می شود ولی ما هنوز همان فرد ساده ایم
🌷🌷🌷چه زیبا شهدایمان این معادله را حل کردند😍👏👏
@Shohadaye_khoy
📣📣 شادی روح تمام شهدا و بخصوص شهدای معلم
و شهید اسماعیل مختارپور صلوات
@Shohadaye_khoy
🍃مجموعه عکس #پروفایل
ویژه میلاد پیامبرمهربانی ها
🌷پیشاپیش میلاد حضرت محمد (ص)
و هفته وحدت مبارک.
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
@Shohadaye_khoy
🏹🏹💣💣☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️☺️
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها رو درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها ... چه می کرد.
بار اول بلند شد و فریاد زد: «ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از خاک ریز آورد بالا و گفت: «منم!»
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاک ریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد!!! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: «یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!!!
ترق!!!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاک ریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد!!! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: «یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!!! ...
چند بار این کار را کرد تا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاک ریز و فریاد زد: «حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت؛ اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاک ریز سر خورد پایین. یک هو یک صدایی از قناسه چی ایرانی بلند شد: «کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولاکنان رفت بالای خاک ریز و گفت: «من!!»
ترق!!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!!!☺️☺️☺️😂😂😂
📔منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک
@Shohadaye_khoy
بهشت اینجاست
در تلاقی نگاه هایمان و لبخندی که تو ما را مهمان کرده ای...
@Shohadaye_khoy
#کلام_رهبری
🔹شما خانواده های شهیدان
🍃 صبرتان، داغ سوزنده و در عین حال
شیرینیتان، فراق عزیزانتان، فقدان میوه
دلتان، چون برای خداست، همه و همه
محفوظ است.🌷
@Shohadaye_khoy
🕊 #قرار_دل❤️ 🕊
✨#بسم_الله_الرَّحمن_الرَّحيم
🌷اِلهي عَظُمَ الْبَلااءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
🍃اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
🍃يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🌷 و#برای_سلامتی_محبوب
✨اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
*اللهم عجل لولیک الفرج*
🍃"اللّهمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و أبیها و بَعْلِِها وَبَنیها و السِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُک."
🌷 و#برای_طلب_شهادت
🍃«اللهم اني اسئلک أن تجعل وفاتي قتلاً في سبيلک تحت راية نبيک و اوليائک»
💞 " اللهمَّ صلِّ علی محَّمدوآل محَّمدوعجل فرجَهم"
@Shohadaye_khoy
خوابت هم
عبادتــــ مےشود. . .
اگر دغدغه ات
ڪار برای #خدا باشد،
و سربازی برای #مهدی_فاطمه
هدفِ زندگیت!
#شبتون_شهدایی⭐️🌙
@Shohadaye_khoy