شهید سرداری با چنين روحيه بالايي در ميدان نبرد مي كرد و دلاورانه از حريم اسلام دفاع مي نمود و در خط مقدم نيز از انجام نماز شب غافل نبود و با خداي خويش راز و نياز مي كرد.
🕊 اين بسيجي دلاور و شجاع كه بر اثر لياقت و رشادت او، مسئوليت هايي را در جبهه به او محول كرده بودند، سرانجام در تاريخ۱۳۶۷/۲/۲۱پس از چند سال حضور مداوم در جبهه به دست نيروهاي بعثي به درجه رفيع شهادت نائل گشت و نامش را در تاريخ پرافتخار به ثبت رساند.
🌷روحش شاد و يادش گرامی باد🌷
@Shohadaye_khoy
🌹تپه شهدای گمنام خوی امروز میهمان خواهران طلبه زائر عاشق پیاده روی اربعین
@Shohadaye_khoy
شهید🌷#سعيد_قره_باغی زاده
🍃متولد:۱۳۴۲-شهر خوي
🕊تاريخ شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۰
🍂محل شهادت:كربلای –غرب شلمچه
شغل:دانشجو
🍃در عصري كه سكون را در دل سياه سكوت به گور سپرده بودند و زندگي بوي مرگ مي داد و خانه ها شكل گور يافته بودند،در اوج اين سكوت فراموش شده و در ميان روز مرگي مداوم به سال ۴۲ كودكي ديده به جهان مي گشايد كه سعيد نام مي گيرد...
🍃او چون ني در نيستان مي رويد،سبز مي شود و در آستان شكفتن بر حلقوم هاي خاموش خلق فرياد مي شود.در خيابانها و كوچه ها و مدارس و در جاي جاي شهرش چون اخگري سوزان بر تار و پود ستم حاكم،فرو مي افتد و خود در انبوه شعله هاي سوزناك عشق و رفتن مي پزد و آبديده مي شود تا بتواند در فرياد پيروزي و در كنار ديگري نيها همچنان فرياد باقي بماند هرچند دشمن را خوش نیاید . . .
@Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
شهید🌷#سعيد_قره_باغی زاده 🍃متولد:۱۳۴۲-شهر خوي 🕊تاريخ شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۰ 🍂محل شهادت:كربلای –غرب شلمچه
🍃هنوز يك بهار از عمر اين انقلاب نو پانگذشته بود كه عراق تجاوزكار به ميهن اسلامي تجاوز كرد،اونيز همزمان با اين تهاجم همراه با خيل راهيان،عازم جبهه هاي جنگ شد.
💎شگفتي هاي اخلاقي وجوديش را با اعمالش آشكار ساخت و مورد توجه فرماندهان و مسئولان قرار گرفت.وی در جبهه هاي مختلف و در مسئوليت هاي مختلف و زمانهاي مختلف به ياري دين خداوند شتافت((كلاشين-لولا-سنندج-سومار-جزاير مجنون و جفير-خرمشهرو كلا سرتاسر طول مرز ايران و عراق در قسمتهاي فرماندهي نيرو-مهندس رزمي-معاونت جهاد در منطقه كلاشين-قسمت توزيع تيپ بيت المقدس مسئوليت بنه تداركاتي در جبهه سومار و كلا در قسمتهاي مختلف و مهمي به اسلام خدمت كرد.))
🍃شهید بزرگوار درانواع مسابقات و فعاليت هاي فرهنگي و اسلامي شركت مي كرد به عنوان مثال در رشته تيراندازي در منطقه ۵ مقام دوم را كسب نموده بود و در مسابقه كوهنوردي كه در جبهه تشكيل شده بود از دامنه تا قله به حالت دويدن رفته بود در حالي كه رقبا در همان اوایل مانده بودند و در حالت كلي در فعاليت هاي خود جوايز زيادي را دريافت كرده بود.
📝شرح حالي از نحوه مبارزه و شهادتش:
🍃شب عمليات فرا ميرسد.ياران اباعبدالله به سوي ميدان رزم روانه مي شوند.ملائك مي گريند.همه جان بركفان و در ميان ايشان ،شهيد سعيد قره باغي زاده درهاي آسمان را گشوده ميابند و در عزم خود راسختر مي شوند و به قلب دشمن بي امان حجوم مي برند و در دل شب مواضع بي اساس دشمن زبون را تارمار ميكنند و جنايتكاران بعثي از ديدن اينهمه شهامت پابه فرار ميگذارد و آن محل بدست رزمندگان اسلام ميفتد.در همان زمان بود كه وي بر اثر اصابت تركش و گلوله زخمي می شود و هنگام زخمي شدن آهي نيز به زبان نمياورد تا دوستان و نزديكان ندانند تير خورده كه موجب ضعف روحيه همرزمان شود.چنانكه با ايثار حسينوارش به برادران امدادگر نگفته و ايشان را به پانسمان ساير مجروحان راهنمايي مي كند و در همان حال در گوشه اي به زمين ميفتد و همان جا باقي ميماندو ايشان را پيشروي فرا مي خواند و زخمهاي گرانش را ناديده مي انگارد.
پس از پايان درگيري در اول صبح او خود را در صحرايي باز تنها ميابد و همه جا را مسكوت شده مي بيند با بيسيم خود با دلاوران تماس حاصل مي نمايد.او چنان از پشت بيسيم استوار با يارانش صحبت مي كند كه هيچ ناراحتي ندارد و كلامش را چنان شيفته ميكند كه همه متعجب از آنهمه حيبت و شجاعت مي شوند.✨وي از پشت بيسيم به همه درس ايثار و مقاومت و از خودگذشتي ميدهد.
بعد از چندي نيروهاي خودي تا نزديكي وي پيشروي ميكنند و با صحبت كردن از طريق بيسيم مي خواهند تا ميتواند حركت كند ولي وي مي گويد بعلت خونريزي هاي زياد و جراحت از نواحي دست و پاها نمي تواند حركتي كند و در ضم عراقي ها به او تير خلاص زده اند و به چشم وي اصابت كرده است و بدين طريق تلاش براي آوردن وي به عقب بي نتيجه مي ماند، گويا تقدير اينگونه بوده است.اين ارتباط او بيست ساعت به طول مينجامد و زماني كه خواسته مي شود ارتباطي تازه با او برقرار شود همه متوجه مي شوند كه او ارتباطش را با خدا آغاز كرده است و روحش از تنگ وجود رها شده و در آسمان به پرواز درآمده است🥀و ديگر آن صداي جذاب و محكم و خالي از هرگونه ضعف از بيسيم شنيده نمي شود💔بدين ترتيب انساني بزرگ از جمع ما به جمع شهدا وصالحين مي رود و متنعم مي شود.
✨وی دانشجويی بود كه دانشگاه جبهه و جنگ را بر مقام و مدرك ترجيح داد و فارغ التحصيل دانشگاه خونين امام حسين(ع) شد.
🌷امید آنکه ادامه دهنده
راهش باشیم🌷
@Shohadaye_khoy
🌷"سردارشهید محمدقنبرلو:
طلوع : ۱۳۴۱/۱۲/۲۵
محل تولد: شهرستان خوی روستای قریس
عروج: ۱۳۶۶/۱/۲۲
نام عملیات: کربلای ۸ منطقه شلمچه
وضعیت تاهل: متاهل
مزار شهید: گلزارشهدای مرکزی خوی
@Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
🌷"سردارشهید محمدقنبرلو: طلوع : ۱۳۴۱/۱۲/۲۵ محل تولد: شهرستان خوی روستای قریس عروج: ۱۳۶۶/۱/۲۲
شهید بزگوارمحمدقنبرلو🌷 درخانواده ای مذهبی درخوی به دنیا آمدند
_پدرومادرش با اعتقادات وایمانی قوی
ازهمان دوران کودکی مسائل دینی را به ایشان یاد دادند👌
به گونه ای که علاقه شدید وی ازهمان
دوران کودکی به نماز وتمام امور واجب
ومستحب باعث مجذوب شدن کودکان به وی گردید.
_اوج دوران انقلاب اسلامی که با دوران نوجوانی اش همراه بود،با روحیه معنوی ومذهبی که داشتند درتمامی مراسم وراهپیمائیها وتظاهرات شرکت فعال داشتند
پس ازپیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت سپاه خوی درآمدندوتمام عمر خودشان درسپاه را درمناطق عملیاتی وجنگی به سربردند.
📝"ازجمله مسئولیت های ایشان":
_فرمانده عملیات درمنطقه قطور
_فرمانده عملیات درپیرانشهر درسال ۵۹
_فرمانده عملیات سپاه خوی
_فرمانده واحدعملیات سپاه ارومیه
_فرمانده واحدعملیات سپاه میاندوآب
_قائم مقام سپاه سلماس
❤️"در آرزوی شهادت"
• خواهر شهيد مي گويد: از خصوصيات مهم ايشان اين بود كه اصلاً به مسائل مادی و دنيوی علاقه و دلبستگی نداشتند و برادرم آرزويش بود كه مجروح نشود (او را به بيمارستان نبرند) و در همان لحظه شهيد بشود كه به آرزويش رسيد.
چهار بيت شعر زیر سروده خود شهيد است که بیانگر همین مطلب است:
اگر قرارباشدبمیرم
نمیخواهم که دربستربمیرم
نمیخواهم که همچون شمع سوزم
بریزم اشک درآذربمیرم
دلم میخواهد که درفصل جوانی
دلاورواردرسنگربمیرم
دلم خواهدکه بهر حفظ قرآن
برای یاری رهبربمیرم
💔"نحوه شهادت"
نحوه شهادت محمد قنبرلو را یکی از نیروهایش چنین نقل میکند: نزدیک ساعت ۹ صبح مورخه ۶۶/۱/۲۲ یک ترکش از ناحیه پشت سر اصابت کرد. من متوجه شدم لبهایش تکان میخورد. خود را نزدیک کرده و گوشم را به جلوی دهانش بردم. میگفت مقاومت کنید، با من کاری نداشته باشید و جلو بروید.
@Shohadaye_khoy