eitaa logo
شوق پرواز🕊🇮🇷
273 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
857 ویدیو
35 فایل
بسم الله ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ #سیده_موسوی نویسنده(گاهی می‌نویسم) «نشر بدون لینک و نام نویسنده #جایز_نیست. #ادمین_تبادل @Mousavii7 #کانالهای دیگر @seedammar @sodaneghramk @Eliidooz #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی را داده بودند، و به ازدواج بَرده‌ای در آورده بودند. زن، بعد از ازدواج متوجه شده بود که شوهرش بَرده است. امیرالمومنینﷺ حکم داد و فرمود: زن، اختیار دارد که از شوهرش جدا شود؛ عقد نکاح فسخ است... | النکاح‌،باب‌الرجل‌،حدیث @ShugheParvaz
در مورد مردان هم فرموده بود: اگر مردی، بی خبر از عیب زنی، با‌ او ازدواج کند؛ مهریه زن به عهده‌ی خود زن است. ی_مرد_نشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این گوشه خلوت با حضرت حبیب آرزوست. 🥺💔 @ShugheParvaz
انسان گاهی لحظه‌هایی را پشت سر می‌گذارد که بعدها، وقتی به یاد بیاورد، از تاب آوریِ خودش تعجب می‌کند… @ShugheParvaz
آنقدر سبز شوی که درختان بگویند: او هم‌‌ریشه‌ی ماست.🌱 @ShugheParvaz
شوق پرواز🕊🇮🇷
#سفرنامه_ی_جامانده #سیده_ال_موسوی پارسال بعد کلی اصرار و گریه زاری، بلاخره اجازه دادن راهی بشم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:« بده گیت روبه رو اینجا نت قطع شد.» اوفی کشیدم به گیت روبه رو دادم. بچه ها که بیرون گیت و روبه روی من ایستاده بودند، از دور با دست بهم می‌گفتند چی شد؟! این فاصله سید یوسف چند قدمی جلو آمد در همین لحظه پاسپورتم دستم داد. پاسپورتم بالا گرفتم سمتشون رفتم. تمام شد! استرسم، نفس راحتی کشیدم و حالا وقت پرواز بر بال ملائکه آغاز شد. در مساحت بزرگ خاکی بیرون محوطه مرز عراق پر از ماشین و زائر منتظر ماندیم تا سید یوسف، ماشین با کرایه مناسب پیدا کند. گرمای آفتاب،ایستادن مدت طولانی در این گرما و شلوغی اصلا اذیت نبود همه اینها را به جون خریدم. چون دارم پیش مولایم امام حسین! می روم. وقتی می‌گویند همه چیز عشق قشنگه این را در حرارت عشق امام حسین علیه السلام دیدم. در این فاصله بچه ها به موکب ها رفتند صبحانه آوردند. تا صبحانه خوردن ماشین هم رسید. راننده عراقی چنان سرعت داشت که هر لحظه فکر می‌کردیم الانِ چپ کنه! روضه گذاشته بود در این فاصله هی موبایلش زنگ می‌خورد. یکی از بچه ها گفت:« گمونم کسی از فامیلش نموند حرف نزده این.» خندیدیم در مسیر هرکسی خوراکی داشت تعارف می‌کرد. ام مجتبی که خواهر سید یوسف بود، پشت سر سید نشسته بود. متوجه چیز جالبی شد و هیچ کدوم ما حواسمان نبود. به برادرش گفت:« یوسف نگاه کن راننده رو الان کار دستمون بده!!» . @ShugheParvaz
enc_17208295108431587125165.mp3
3.79M
شد شد نشد میرم کربلا محمد ابراهیمی اصل https://eitaa.com/sodaneghramk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡✨"کـربلا نرفتن سخت است… 🔘✨کـربـلا رفـتـن سـخـت تـر!😭 🧡✨تا نرفته ای شوق رفتن داری… 🔘✨تا رفــتــی شـوق مــردن!😭 🧡✨کربلا رفته ها می دانند، 🔘✨بعد از کربلا روضه ی حسین 🧡✨حکم زهر دارد برای دل 🔘✨اوراق شـده ی زائــر!😭😭 🧡✨آخر اینجا، دیگر عباس نیست 🔘✨تا آرام شوی در حریم امنش…😭😭😭😭 🧡✨کــربــلا دلــتــنــگــتــم!"🤲😔 اربعین🥺 @ShugheParvaz
بسم الله الرحمن الرحیم " يَوم جَدِيد بِحُب الحُسَّين .. صَلى الله عَليكَ يا أبَا عَبدالله صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء السَلام عَلىٰ جبَل الصبر زيَنب السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان
به دلیل برخوردهایی که همسایگی ایجاد میکند سفارش میکرد: به دیدار بستگانتان بروید، اما با آنها نشوید! _اول‌جامعه‌شناس‌عالم‌علی‌علیه‌السلام | غررالحکم،حدیث۲۴۵۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ لا ینکَشِفُ مِنها إَلاّ ما کَشَفتَ و هیچ اندوهی برطرف نشود مگر تو آن را از دل برانی معجزه خبر نمیکنه غمت نباشه
• نکته‌ای که همه نویسندگان قدیمی به ما یاد دادند، نگاه دقیق به پیرامون است. • علاوه بر آن، خواندن، دیدن، گوش کردن و ... . ما نباید خودمان را از تماشای نقاشی‌ها، گوش دادن به موسیقی، نگاه کردن فیلم و مهم‌تر از همه خواندن متون مختلف محروم کنیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚@ShugheParvaz
می‌خواهم همچو نفس، یک دم و نه بیش، در فضای سینه تو آشیان کنم همچو نفس که به چشمت نمی‌آید، اما جانت در گرو اوست مارگارت آتوود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @ShugheParvaz
بسم الله الرحمن الرحیم " يَوم جَدِيد بِحُب الحُسَّين .. صَلى الله عَليكَ يا أبَا عَبدالله صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء السَلام عَلىٰ جبَل الصبر زيَنب السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان
آقا امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام: پارسایی و ، این نیست‌ که تو مالک چیزی نباشی، این است که؛ چیزی مالک تو نباشد....! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | علامه‌امینی،الغدیر،ج۲ @ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓جمله بی‌فعل‌ چیست؟ ✅ «سخنی که مانند یک جمله، مطلب کاملی را برساند؛ اما فاقد فعل باشد، جمله بی‌فعل است.» 🔻 جمله‌های بی‌فعل را بر حسب ساختمان به انواع زیر می‌توان‌ تقسیم کرد: 1⃣ جمله بی‌فعل یک‌جزئی: این نوع جمله را نمی‌توان به دو جزء نهاد و گزاره‌ تقسیم کرد؛ مانند: آفرین. به سلامت. به امید دیدار. افسوس. 2⃣ جمله بی‌فعل دوجزئی: این جمله‌ها هم نهاد دارند و هم گزاره؛ اما گزاره آن‌ها فاقد فعل است: توقف ممنوع. زیارت قبول. دو‌ دو تا چهار تا. عیدتان مبارک. مرحمت شما زیاد. چشمت روشن. 3⃣ جمله بی‌فعل سه‌جزئی: در این نوع جمله نیز نهاد و گزاره وجود دارد؛ اما ارتباط میان آن‌ها از طریق فعل نیست، بلکه واژه «یعنی» میان آن‌ها ارتباط برقرار می‌سازد: زندگی یعنی کار و تلاش. صداقت یعنی موفقیت. • دستورپژوهان جمله بی‌فعل را تحت عناوین جمله استثنایی و شبه‌جمله نیز به‌کار برده‌اند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 @ShugheParvaz
شوق پرواز🕊🇮🇷
راننده حین رانندگی هی پلک هایش روی هم می رفت و خوابش می‌آمد.بخاطر همین هی با فامیل دوستاش تماس می‌گرفت. دیگر سید یوسف دائم با او حرف میزد تا خوابش نبرد. هوا داخل گاه گرم می‌شد گاه خنک ولی همه‌ی سختی ها شیرین بود. ندای در درونم من را صدا می‌کرد من پرنده در قفس و حالا در حال پرواز سوی آسمان بودم. بعد کمی توقف در العماره، سوار ماشین دیگری شدیم. اوایل شهر نجف با راهیان پیاده اربعین مواجه شدیم. احساس خوشبختی کردم که من برای دومین بار قرار است، پا به پای عاشقان به سمت عزیز، روح و جان حضرت زینب پای پیاده بروم. دائم خدا را صدا می‌کردم «خدایا شکرت به من لیاقت دادی!» بعد رسیدن از سمت گراج وارد محله های فقیر نشین نجف شدیم. محله که خاکی بود خونه های کوچک و با بلوک ساخته شده بودند. ولی با این همه کلی موکب بود کلی خادم بود انگار از این کاسبی کلی زندگیشان روبه‌ راه بشود. واقعا همینطور بود. یکسال خانه، زندگی و فرزندانشان با این خدمت بیمه‌ی امام حسین (ع) می‌کنند. خانه که می‌رفتیم‌ از دوستان آقا سید یوسف بود. تا ما را دید با لبخند سید یوسف را بغل کرد و به خانهآش دعوت کرد، ساخت خانه ها یک خوبی داشت، مثل خانه های عربی ما در خوزستان، پذیرایی مردها در جدایی داشتند. بعد استراحت راهی حرم شدیم. خیلی مسیر شلوغ بود، هرچقدر به حرم اقا امام علی (ع) نزدیک می‌شدیم ازدحام جمعیت زیاد می‌شد. ناراحت شدم نمیتوانیم وارد حرم بشیم دم در حرم نشستیم زیارت نامه خواندیم و دو رکعت نماز خواندیم. ام مجتبی روبه ما کرد گفت:« زیارت اربعین اصلش پیاده روی هست، از دور سلام عرض ارادت کافیه مهمه باعث اذیت زائرا نشیم !» با این حرفها که موافق بودم ولی باز دلم می‌خواست وارد حرم بشوم ی گوشه بشینم با اقا جانم حرف بزنم آرامش حرم نصیب حال پریشانم بشود. نگاهم به گنبد زیبا باشکوه حرم افتاد آرامشی که دنبالش بودم با همان نگاه به گنبد رسیدم. برگشتنی مسیر حرم تا خانه، از یکی میان‌برهای قبرستان وادی السلام بود. در این شلوغی رفت آمد و موکب ها من دنبال بنر شهید هادی ذوالفقاری بودم ولی نبود.... . @ShugheParvaz