ازگمنامی نترس!🙃
از اینکه اسم ورسمی ندار؎ نترس
از تنهاییت در عین شلوغیها
غمگین مباش که گمنامی
اولین گام برای رسیدن است🌱
#شہیدانہ ♥️
🆔 @Shuhada1399
سر زینب به سلامت 🤲:)
#شهیدانه
@Shuhada1399
#شهیدانه
اگر میدانستم این دنیا بخاطر صلوات،
این همه ثواب و پاداش میدهند
حالا حالاها آرزویِ شهادت نمیکردم!
میماندم و تو دنیا صلوات میفرستادم..!
#شهید_علیموحددوست🌿
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
@Shuhada1399
~🕊
#شهیدانه
دکتر به او گفت:
به اندازه یک دم و بازدم
با مُردن فاصله داشتی!
مصطفی جواب داده بود:
شما به اندازه یک دموبازدم میبینید
اونی که باید شهادت را میداد،
یک کوه گناه دیده!
#شهید_مصطفی_صدرزاده♥️🕊
@Shuhada1399
~🕊
#شهیدانه
دائماًمےگُفت،اَگردَستجَوانهآرو
بِـزاریمتوےِدسـتِامآمحُسیـن؏،
هَمہمشڪِلاتشـٰانحَلمےشَـودو
اِمـامبآدیـدِھلُطفبہآنـآننِگاھمےڪُنـد..
#شهید_ابراهیم_هادی
@Shuhada1399
~🕊
#شهیدانه
دقیقا دوشب قبل از شهادتش مهمونما بود.
صحبت از شهادت شدیهو دیدم ناراحت شد و نگرانی تو صورتش موج میزد
میگفت اگه شهید نشم چی؟😔
اگه به چهل سالگی برسم شهید نمیشم اگه قرار بود شهیدشم،تو فلان صحنه که تیر مستقیم به سمتم شلیک شد باید بهم می خورد و شهید میشدم...اگه..اگه..اگه
خیلی دیدم داره بی تابی میکنه💔
گفتم داداش اینقدر عجله نکن هر چی خواست خدا باشه شاید اون مقطع تقدیر نبود که شهیدبشی
انشاالله هرچی خیر تو توش باشه برات رقم بخوره💚
۲شب بعد در سحرگاهان به دیار معبود شتافت و بال در بال ملائک گشود و به آن چه آمال و آرزویش بود رسید!🙂
#وصیت_نامه مصطفی هم از نگرانی و استیصال از جاماندگی از شهادت حکایت میکرد، آنجا که گفت:
💔اگر شهید نشوم! میمیرم! یاحسین!💔
#شهید_مصطفی_نوروزی
@Shuhada1399
💚!“•••
⋆.
همہگلولہها؎جنگنرممثلخمپارهشصتہ
نہسوتدارھونہصداوقتۍمیفهمیم
اومدهڪہمیبینیم:فلانۍدیگہهیئتنمیاد
فلانۍدیگہچادرسرشنمیڪنہ...!
↵شھیدحجتاللهاسد؎••
⋆.
📗⃟🌿¦⇢ #شهـیـدانہ••
🆔 @Shuhada1399
[🕊🌿]
#شهیدانه
شھدا بامعرفتند
حاضرند تا پای جان بروند
تا تو جـان بگیری
شھدا رفیقبازند!🌿
باورکن...
آنھا نیکو رفیقانی برای ما راه گمکرده هاهستند.. :)
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🆔 @Shuhada1399
#شهیدانه
نامش عبدالمطلباَڪبرے بود
زمان جنگ توے محل ما مڪانیڪے🚘 میکرد و چون ڪر و لال بود ،خیلیا مسخره اش مےڪردن.
یه روز سر قبر پسر عموےشهیدش
{شهیدغلامرضا اکبری}
عبدالمطلب ڪنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر ڪشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اڪبری“!
ما هم خندیدیم ومسخرهش ڪردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر ڪرد و با دست، نوشتهش رو پاڪ کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از ڪنارمون رفت…
🖇فرداے اون روز عازم جبهه شد و دیگه
ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد🥀 و پیڪرش رو آوردن.
جالب اینجا بود ڪه دقیقا جایی دفن شد ڪه برای ما با دست قبر خودش رو ڪشیده بود و مسخرهش ڪردیم!
← وصیت نامہ ش خیلی سوزناڪ بود؛ نوشته بود:
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یڪ عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!🙂
یڪ عمر هر چی میخواستم به مردم محبت ڪنم، فڪر ڪردن من آدم نیستم و مسخرهم ڪردن!😞
یک عمر ڪسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.💔
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امامزمان (عج) حرف میزدم.😊
آقا خودش گفت: تو ✔️شهید میشی...
#شهید_عبدالمطلب_اڪبری🌙
🆔 @Shuhada1399
❄!“•••
⋆.
اینراهرگزفراموشنکنید؛
تاخودرانسازیموتغییر
ندهیمجامعهساختهنمیشودند....!
↵شَهیـدابراهیـٖمهـاد؎••
⋆.
🌧⃟🚙¦⇢ #شهـیـدانہ••
🆔 @Shuhada1399
shahid...mp3
زمان:
حجم:
4.59M
[🌸🍃]
شهید هدیه یک مادر❤️🍃
هیچ لحظه ای مثل دیدن مولا نیست
ظهور اول زیباییست
#شهیدانه
🆔 @Shuhada1399