کاش لااقل جلوه‌ای در محراب و منبر داشتم. واعظان هم، واعظان قدیم... @Siaahe

نمک گیر تو اند زخم هایم. @Siaahe

این دستشویی های در خانه خصم وقار و شرم مردانه... #آپارتمان_نشین_مهماندار @Siaahe

دختر يه قداستی داره. حالم به هم خورد. @Siaahe

ایرانیا دارن تو کشورای دیگه انقلاب می‌کنن. ماشاالله. @Siaahe

متاسفانه نسبت به پیامبر اکرم ص تعصب و محبت خاصی نداریم. در حالی که ایشون سرمد خلائق اند و بر اهل بیت ع هم برتری دارند. بی معرفتیم. @Siaahe

هر مردی، ناگزیر، باید قبول کند که از سرویس چینی همسرش، مهم‌تر نیست. @Siaahe

پیروز به خاطر شعرِ "برای" شده نماد تقریباً. می‌زننش. @Siaahe

اسنپ نگاری ١ راننده یک پیرمردِ درس ناخواندهٔ تُرک است. _ حاجی شما زمان انقلاب چند سالتون بود؟ _ بیست حدوداً _ ما که اون زمان نبودیم. قبل انقلاب بهتر بود از نظر اقتصادی یا الان؟ _ ببین سؤال قشنگ (گشنگ) پرسیدی میخوام یه کلمه جوابتو بدم. و یک ربعی طول می‌کشد که تعریف کند 53 از روستا آمده قم. بی چیز. رفته شاگرد بنایی. و 55 صاحب خانه شده، با وسایل. _ پس چرا مردم انقلاب کردن؟ _ گفتن بهتر میشه _ یعنی اگه الان شاه بود بهتر بود؟ _ نه شاه بد بود که انقلاب (انگلاب) شد اما اینها هم خراب کردن. اگر چرخ کشور رو خوب بچرخونن ما خیلی پیشرفت می‌کنیم. @Siaahe

درباره‌ی تعویض یک عده‌ی معدود از اعضای میلیونی ما، می‌گويند: *چقد تعویض نام می‌کنی! بی ثبات!" و من در اقدامی مخاطب مدارانه می‌گویم:" همینه که هست آقاجون! یه کانال به ما نمی‌بینی؟ در این حد هم مختار نیستیم؟ دوس دارم. من فامیلم رو هم عوض کردم. اگه ثبت احوال اجازه می‌داد باز هم عوض میکردم. اصن اسم بچه هامم اگه باهاش حال نکنیم (من+همسرم که از همین‌جا بهش سلام می‌کنم و می‌گم: چرا رفتی؟ چرا من بی‌قرارم... زود بیا) عوض می‌کنم." و می‌افزایم:" آخه من ماجراجو بودم؟ حرف هام شِبهِ اباطیل بود؟" گفتنی است:" باشه حالا قول می‌دم این آخرین تعویض باشه. قول غیر مردونه." خداییش حال می‌کنم با این یکی. این شما و این‌: «سیاهه‌های یک هادی سیاوش کیا» و اشاره می‌کنم: " بیشتر از ما انتقاد کنید که ما پذیراییم." @Siaahe

کاش رفقای پایه‌ای برای کتاب‌خوانی جمعی و مباحثه سیاسی داشتم. @Siaahe

قطعیّت کاش حقیقت نمی‌داشت. اما متأسفانه _ و شاید برای بعضی خوشبختانه _ ما می‌میریم. در رختخواب به مرگ طبیعی هنگام عبور از خیابان وقت گذشتن از زیر ساختمانی نیمه کاره در میدان جنگ به تیر ترور از ایست قلبی در اثر خبری اندوهبار سکته از شعف خبری خوش با لقمه‌ای گلوگیر در اعماق یک دریا به سوختن در آتشی به سمّ یک آشنا از خفگی با عفونت یک زخم به نیش مار یا عقربی یا... چگونه اش را نمی‌دانم. اما در بودنش شکی نیست. در چیستی اش شک است. نابودی یا ورودی یک عالَم جدید؟ و اگر قیامتی باشد، حسرتی ابدی در انتظار منکران است. و اگر نباشد ضرری برای معتقدان نیست، چرا که نیستند که حسرتی بکشند. @Siaahe