eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
14هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 جهـــت زیبــا شدنِ چـهــره 🌺👌جهت زیبا و شفاف شدن صورت بعد از هر نماز دست را برای دعا بالا برده ذکر «یا جمیل» را ۷ مرتبه خوانده و بر چهره بمالد به برکت این اسم چهره اش زیبا می گردد🌹🍃 📚 دو هزار و یک ختم مجرب لینک کانال جهت ارسال به دوستان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2040201580C76808488a9 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خوشبختی داشتن همسری است که همه چیزش احساسش، نگاهش شوخیش، اخمش ومهربونیش فقط براهمسرش باشه لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #چالش_زیباترین_حرف_همسر 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان عزیز شب خوش ، مثل همیشه ممنون بخاطر کانال خوبت انشاالله که خیر دنیا وآخرت رو خدا نصیبت کنه ، راسش منم از این چالش جدید خیلی خوشم اومد که قشنگترین حرفی که همسر عزیزم بهم گفته راسش خیلی وقتا با حرفاش منو خام کرده😒😏 و من ندید پدید حسابی ذوق‌مرگ شدم و همه‌چیزو فراموش کردم😅😂 و اما بریم سر اصل مطلب ،اولین حرفش و در واقع حرف و عمل همزمان😍🤭 چند سال بعد عروسی‌مون(میخوام بگم سالای اول نبود😊) یه روز که بعداز چند روز خونه نبود و به خاطر اینکه یه کاری رو زود تموم کنه چند روز پشت سرهم کار کرده بود، بعداز ظهر زنگید که دارم میام یه نیم‌ساعت دیگه می‌رسم🥳😍، دیگه منم حسابی چای،میوه، شربت هر چی دم‌دستم بود آماده کردم🤗 بعد که رسید دیدم چشماش کاسه‌ی خونه از خستگی و بی‌خوابی🥺 دیگه هیچی سریع دوش گرفت و اومد پیش منکه آشپز خونه بودم🥰 گفتم عزیزم چی میخوای همه‌چی آماده‌س، چایی، ...نذاشت حرفم تموم شه گفت فقط خودت ،خودت میخوام بیا پیشم بشین بحرفیم دلم خیلی برات تنگ شده بود🥺🥺 بعد رفت دراز کشید و سفت بغ‌‌لم گرفت که خوابش برد از خستگی، دیگه هیچی مثل نی‌نی‌ها صبر کردم خوابش که سنگین شد ازش فاصله گرفتم و پتو کشیدم روش که راحت بخوابه😘😘 درسته که قبلا و تو خیلی از مواقع بهم زیاد گفته بود دوست دارم، بدون تو چطور زندگی کنم و...ولی این حرفش تو اون اوضاعش انقدر بهم چسبید که حتی بعد چندسال وقتی یادم میاد لبخند مهمون لبم میشه ودلم ضعف میره براش😍😘🥺 خواهرای گلم همسر بنده اصلا اهل کادو دادن و ...این حرفا نیس حتی از یه تبریک گفتن ساده هم خوشش نمیاد کلا با اینجور کارا میونه‌ی خوبی نداره و تاحالا بعد ۱۰سال زندگی یه بارم نشده مارو مسافرت ببره، ولی انصافا آدم‌زحمت‌کش و باخداییه🥰🥰😘و من واقعا دلم نمیاد ازش عیب و ایراد بگیرم که مثلا کادوی تولد بگیره یا کادوی روز زن و...چون مطمئنم اگه به آدم‌ها فرصت محبت کردن بدیم با الفبای خودشون سعی می‌کنن قشنگترین جمله‌ها رو بسازن و به روش خودشون عاشقانه‌ترین کارها رو انجام بدن ،جمله‌ها و کارهایی که مخصوص خودشونه و تو هیچ رمان و داستان عاشقونه‌ای نبوده 💔💞 برای همه‌ی اعضای گروه خوشی و سلامتی و یه دنیا آرامش رو از خدای مهربون خواستارم😘😘 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 آدم تو غربت باشه بهتر از اینه تو شهر خودش اذیت بشه.‌‌... 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 آدم تو غربت باشه بهتر از اینه تو شهر خودش اذیت بشه.‌‌... 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان خانم وسلام به تک تک شما خوبان من واقعا به کمک شما احتیاج دارم ما چند سال شهرستان زندگی میکنیم بد جور هم به همون جایی که هستم عادت کردم و برا خودم مستقل و راحتم با اینکه مستاجرم،، الان شوهرم میگه من تا عید باید برگردم به شهرمون🥹🥹 و من واقعا بدم میاد چون اونجا رو اصلا دوست ندارم چرا چون واقعاً اذیت میشم و دخالت‌ها سرک کشیدنها و غیره ، آدم تو غربت باشه بهتره تا اینکه اذیت کردن دیگران رو متحمل کنه،، اونجا نه کار داره نه خونه حتما منو هم میخواد ببره بزاره خونه مادره بخدا غیر قابل تحملن،، تحمل ندارم واقعاً با اینکه دوتا بچه دارم، 😔😔😔 ازتون خواهش میکنم دعای ذکری بگید کلا رفتن به شهرشونو کلا از ذهنش خارج کنه تکرار نکنه برگشتنو🙏🙏 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای خانومی ک رفلاکس معده داره.. 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای خانومی ک رفلاکس معده داره.. 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان بانو پیام قبلی که نذاشتی اینو بزار برا اون خانوم که رفلاکس معده داره خانومی طعم تلخ دهان برا اینه که غلبه صفرا داری باید زیر نظر دکتر طب سنتی یا طب اسلامی اصلاح مزاج بشی ولی درمان زودتر و خونگی اینکه سه تا صبح به صورت ناشتا، خاکشیر رو با مقداری آبغوره و آب و نمک دریا مخلوط کن و بخور ، قی یا استفراغ عمدی خودش یه نوع درمانه، اینکه رفلاکس داری هم یه دارویی هست به نام هاضوم، همینطور که از اسمش پیداست یعنی هضم کنند ، اگرم عطاریای دور و برت نداشتن خودت اینجوری درست کن، آویشن و زنیان و سیاه دانه به مقدار مساوی، آویشن و زنیان رو پودر کن و سیاهدونه هم به صورت سالم و پودر نشده با هم مخلوط کن، قبل از هر غذا یه قاشق چایخوری با یه کوچولو نمک دریابخور کمی هم آب بعدش بخور، پرزهای معده رو بازسازی میکنه و رفلاکس رو درمان، دیگه ترش نمیکنی پیامبر ص میفرمایند من هر وقت این ترکیب رو قبل غذا بخورم دیگه باکی ندارم از اینکه چه چیزی وارد معده من میشود انشاءالله سالم باشی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من دختر افسرده ای هستم.... 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 من دختر افسرده ای هستم.... 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان عزیز من یه هفته ای هست با کانالتون آشنا شدم و توی این یه هفته مدام توی کانال شما هستم من ۲۰ سالمه یک ماهه ازدواج کردم ولی قبلش یک سال عقد بودم با یک مرد موجهی ازدواج کردم هم از لحاظ اجتماعی هم اخلاقی اما یک مشکلی هست من افسردگی دارم دکتر رفتم دارو مصرف کردم ولی بدتر شدم تصمیم گرفتم رها کنم و ذهنیتمو به سمت چیزای مثبت ببرم و خداروشکر خیلی تاثیر گذار بود ولی ما توی خواستگاری و عقد عروسی خیلی مشکل داشتیم توی این یک سال و نیم اتفاقات تلخ زیادی افتاد که گفتنش خیلی طولانی میشه من آدم زود رنجی هستم که الان یکم بهتر شدم اما شوهرم علاقه خاصی به یکی از خواهراش داره که این موضوع خیلی عذابم میده به طوری که هرچی خواهرش بگه میشه باور همسرم خیلی حرفشو قبول داره و وقتی میبینتش سر از پا نمیشناسه و دوست داره از همه چی براش بگه برای هر مسئله باهاش مشورت میکنه نظرش خیلی براش مهمه یادمه اخرین باری که اینطوری برای من ذوق داشت روز عقدمون بود واقعا حسودیم میشه خیلی اذیتم همش رفتاراشو مقایسه میکنم خواهر شوهرمم این موضوع رو میدونه و خیلی وقتا با حرفاش اذیتم میکنه روی من عیب میذاره جوری که شوهرم حتی اگر براش مهم نباشه اونوقت مهم میشه خیلی دارم عذاب میکشم از شوهرم بدم اومده از خواهرشوهرم متنفرم وقتی خواهرشو میبینه همش ازش تعریف میکنه و یجوری میخواد بهش بگه خیلی خوبه باهاش پچ پچ میکنه و کلا از من دور میشه از همه چی براش میگه و انگار اولویت زندگی همسرمه😞 من خیلی احساس بدی نسبت به همسرم پیدا کردم و همش دوری میکنم ازش حتی دوست ندارم بهش نزدیک بشم وقتی هم غیر مستقیم بهش میگم انکار میکنه من تو زندگیم همیشه نفر دوم هر آدمی بودم نمیدونم چرا خدایا کمکم کن دوستان برام دعا کنید خواهش میکنم بذارش تو کانال لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 قصه ی آشنایی و ازدواج خانوم کانالمون.... 🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 قصه ی آشنایی و ازدواج خانوم کانالمون.... 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان عزیز دوست دارم این پیام من هم بزارید تو کانال تا اعضای گروه با داستان نحوه آشنا شدن من با همسرم ، آشنا بشن وبعضی هام که ازدواج نکردن براشون تجربه بشه من دانشگاه میرفتم وسال دوم دانشگاه می گذروندم وخیلی یادگیری خوبی داشتم وهمیشه خودم واطرافیان می دونستیم که من یه کاره ای میشم. شبی که آخرین امتحان ترم رو داشتم یه خواب دیدم یه خواب خاص که نگو اون خوابه، تعبیر که شد در مورد ازدواج بوده، من رفتم امتحان دادم اومدم خوابگاه عصر خواهر بزرگترم زنگ زدکه دختر خالم تو رو به یکی از اقوام شوهرش پیشنهاد داده. امتحانت که تمومه بیا! تا بیان خاستگاری گفتم من که نمیخوام شوهر کنم (اصلا وبه هیچ وجه من به ازدواج فکر نمی کردم) گفت حالا میگیم بیان چه اشکال داره.ماهم اومدیم شهر خودمون و با بی تفاوتی از این جریان، آخر همون هفته قرار گذاشتن که بیان خاستگاری . وقتی اومدن وقتی که رفتیم تواتاق بخدا شوهرم آنقدر با حجب وحیا بود که من که قصد ازدواج نداشتم عاشقش شدم (البته من دوست داشتم اگر ازدواج میکنم در آینده با یک آدم با شخصیت ازدواج کنم نه آدمی که هر رفتارزشتی ازش ببینی وبخوای حالا تازه تربیتش کنی یعنی یک تربیت شده‌ی اساسی میخواستم) واین پسر که الان دیگه شوهرم شده آنقدر با ادب، با حیا بود که این انرژی وازش میگرفتی با صحبت کردن باهاش، (والانم غریبه وآشنا با صحبت کردن باهاش این انرژی ومیگیرن) ووقتی گفتم معیارتون چیه برای ازدواج گفت که اول حجابتون رو رعایت کنید بعد هم احترام پدر مادرم ونگه دارید، همین، وقتی که رفتن محبتش حسابی به دلم نشسته بود. وقرار بود ما یک هفته دیگه جواب بدییم، این وسط داماد بزرگمون مشوق من بود جواب مثبت بدم وخواهرای دیگم که شوهرم وندیده بودن نظرشون نه بود چون میگفتن باید با درس خوندن به یه جایی برسی، البته من خواهرام ونمیدیدم چون ازدواج کرده بودن با تلفن میگفتن، یه چیزی که بود سطح اجتماعی ما خیلی بالا بود پدرم یک آدمی بودهمه آدم ها غریبه واشنا قبولش داشتن همین موقعیت اجتماعی من وخواهرامو بالا برده بود. وخواهرامو هم ازدواج های خوبی کرده بودن و وضع مالی خوبی هم داشتیم ولی این آقای خواستگار نه، پدرش معتاد بود ووضع مالی خوبی هم نداشتن همیشه من اعتقاد داشتم که پسر ودختر کسی که معتاده چرا باید از طرف افراد جامعه پذیرفته نشن، پس این قسمتش و به خاطر دیدگاه خودم پذیرفتم حالا چه جور خواهرام رو راضی کنم بدون مشورت اونها جواب بله بدم چون حس می کردم که واقعا پسر خوبیه. البته اینم بگم که خواهرم معلم بود موقعیت خوبی داشت وازبس خوب وبد کرده بود وسنش هم از من بیشتر بود و هنوز ازدواج نکرده بود بهم گفت اشتباه من ونکن. دختر همیشه براش موقعیت خوب جور نمیشه، وپدمم هم به انتخابم احترام گذاشت وگفت هر چی خودت نظرت هست زندگی خودت ما جواب بله دادیم با جواب بله ما یه شکی شد برای اطرافیان، اوایلش من اذیت میشدم همه حرفی می‌شنیدم سعی می کردم حرفاشون روم تاثیر نزارن چون اخلاق ومنش همسرم ارزشش وداشت. یک سال ما نامزد بودیم توی این یکسال هر روز از انتخابم مطمئن تر میشدم تو این یکسال ما بعضی روزا باهم تنها بودیم شوهرم حتی یکبار دست من هم نگرفت.حتی یکبار که اومد خونمون پدر ومادرم میخواستن برن بیرون شب بود شوهرم اومد گفتن تو اینجا بمون تا ما برییم بیرونوبرگردییم وقتی رفتن گفت پدر ومادرت من وتو رو تنها گذاشتن پاشو تا برییم تو حیاط بشینیم، آنقدر با حیا بود. شب عروسیمون وقتی رفتیم خونه خودمون بهم گفت من یه چیزی هست روم نشد بهت بگم میخوام امشب بهت بگم منم گفتم نمیخواد بگی برام اهمیت نداره نذاشتم بگه که خجالت بکشه من تو رو با همین شرایط قبول کردم. ومیدونم چی میخوای بگی یه اشک از گوشه چشمشش سرازیر شد تا پایین صورتش اومد خیلی ناراحت شدم ولی به رو خودم نیوردم (در مورد اعتیاد پدرش می خواست بگه) والان که 17 سال از اون آشنایی میگذره هنوزم عاشقشم میگم خدایا شکرت که به حرف دیگران نرفتم اول برای رضای تو این کار رو کردم وبعد از منطق وعقلم کمک گرفتم البته اینم بگم من که ازدواج کردم دیدم سختمه برم دانشگاه و بیام خونه تصمیم گرفتم اونم بدون اینکه کسی بفهمه ولش کنم والان بقییه فکر میکنن من لیسانس گرفتم واصلا پشیمون نیستم میخواستم به دخترای کانال بگم عاقلانه ازدواج کنین به حرف اطرافیان نرید الان شاید وضع مالی من در حد خواهرام نباشه ولی توی زندگی آرامش دارم وعاش شخصیت شوهرم هستم ولذت میبرم، واینم بگم که اون عاشق تره وخیلی به من احترام می‌گذاره وهمه فامیل وخانواده شوهرم رو پذیرفتن ودوستش دارن آن شاءالله که همه دخترای سرزمینم با انتخاب خوبشون عشق وآرامش رو به قلب پاکشون هدیه کنن لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100