eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
13.8هزار دنبال‌کننده
34.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃 خانم کانالمون از زندگیش و قناعتش میگه....
سلام من اتفاقی امروز باکانال شما آشنا شدم ماجرای یوسف گمگشده رو خوندم کلی کیف کردم وآخرش گریه،زندگی منم باهمچین عشقی آغاز شد وخداروشکر الان دوتاپسر دارم. در مورد این تازه عروس که گفتن درمورد جهیزیه میخواستم نظرمو بگم ماهم توشهرمون رسمه که تلویزیون وفرش و یخچال و گاها لباسشویی رو اقاداماد می‌خره ولی پدرشوهر من زیربار نرفت گفت میخوان طبقه دوم خونه رو بسازن برامون واسه همین نمیتونن اینارو بخرن،منم واسه اینکه هر دو طرف رو درک کنم نه از همسرم تالار و لباس عروس وجشن عروسی آنچنانی خواستم ونه از پدرم جهیزیه خیلی شیک ومجلسی، حتی ماشین عروس هم گل نکردیم😊😊 خیلی حرف پشت سرمون بود ولی چون همسرم رو دوست‌داشتم ومیدونستم اولویت با خودمونه نه حرف مردم بلاخره یه روزی دهن همه بسته میشه،اون کاری کردم که خدا دوست داشت نه مبل آوردم نه پرده ی حریر چندمدتی اینجوری خوب وخوش گذشت خداروشکر الان همه چی داریم کم وکسری رو هم باقناعت من تو زندگی جبران شده یه خونه ی نقلی هم واسه خودمون خریدیم دهن مردم رو نمیشه بست ولی بعداز مدتی دیگه حرف ما کهنه میشه ومیرن سراغ یکی دیگه☺️☺️ مواظب زندگی مون باشیم،مهم مهر ومحبت بین زن وشوهره پدرها هم بیچاره اند ماجوونا فرصت داریم تا کم وکاستی هامون رو جبران کنیم ولی پدرومادرها سنی ازشون گذشته زیاد مجبورشون نکنیم دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🌸🍃 خانه ام روشن است، مثلِ صدایِ رادیو که از صبح تصنیف هایِ آرام و عاشقانه یِ قدیمی می‌خواند و من همینطور که چای ام را تویِ نعلبکی خنک میکنم همه اش را با یک شکرپنیرِ گل سرخ تویِ دهانم حل میکنم ! خانه آرام و نرم است، مثل ابریشم مثلِ پارچه یِ حریر و اطلسیِ لباسِ مادربزرگ، لایِ خرت و پرت هایِ گنجه یِ رنگ و رو رفته یِ قدیمی! خانه سبز است، مثلِ تمامِ رشته هایِ بلندِ گلدانِ پتوس که با یک قیچی باغبانی می افتم به جانشان و قلمه هایِ کوچکش که تنِ نازکشان تویِ آب می‌رقصد و استخوان سبک می‌کنند و مثلِ ردیفِ کابینت هایِ سبزِ فلزی و قدیمیِ آشپزخانه یِ آنطرفِ حیاطِ خانه یِ آقابزرگ! خانه سفید است مثلِ پرده های نمدار و معطر که از ترسِ چروک نشدنشان هول هولکی آویزان کرده ام و مثلِ چادرِ لطیفِ عقد کوچک و ساده ام! خانه ام زیباست مثلِ صورتت، مثلِ دست هایت مثل چشم هایت مثلِ عقیقِ سرخِ یمنی انگشتر ات مثلِ صدایت اصلا مثلِ خودِ خودت! دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 مثلا همچین سفره ی ساده هفت سینی کنار اونی که دوستش داری😍 انشاالله امسال سال قشنگ و پر از آرامشی برای هممون باشه😊😊😊 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🍃
نوستالژی قدیمی همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃 خوشتون اومد؟🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوستان در حرم امام رضا علیه السلام دعا گوتون بودم مخصوصا دعا کردم برای تمام مجردها..مریض ها .... خانمهایی که بهشون خیانت شده خدا دلشون رو آروم کنه وهمه مشکل دار ها... ان شاءالله حاجت روا بشین همگی ودل شاد با ظهور آقا جانمون دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃 اینم یکی دیگه از جشنا😍😍 آهنگی که همسرم خوندن برای حضرت صاحب الزمان😍 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🍃
🌸🍃🌸🍃🍃🍃 میون این همه شلوغی وخستگی نشستن کنار آش نذری امام زمان چه آرامشی داره. 🌸🍃🌸🍃🍃🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت #ستاره قدیمی و جذاب
🌸🍃 سلام دوستان عزیزم خوش اومدین..آسمان هستم..مدیر کانال... دوستان دلانه ستاره رو بخونید.... سرگذشتی جذاب و قدیمی😊 اگر درددل،عبرت یا دلنوشته ای دارین برامون ارسال بفرمایید تا بدون نام در کانال قرار بدیم... تمام دلانه ها بالای کانال سنجاقه.. دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 چند وقت پیش سوار تاکسی شدم
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 چند وقت پیش سوار تاکسی شدم
چندی پیش سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی مرد محترمی بود که ۶۰سال سن داشت و بسیارشاد بوداو با مسافران با شادی برخورد میکرد یکی از مسافران از او پرسید با وجود ترافیک و شغلی که خسته‌ کنندست چطور میتواند شاد باشد جواب راننده برایم جالب بود. گفت من 4فرزند دارم 2دختر و 2پسر که همه تحصیل کرده اند در حالیکه هرگز به درسشان رسیدگی نکردم گفت رمز موفقیتش این بوده که بشدت هوای همسرش را داشته و به او توجه و محبت خاص میکرده و فقط نیازهای همسرش را برآورده کرده است. گفت همسرش را همیشه خوشحال و راضی نگه میداشت و درعوض همسرش همیشه پرانرژی بود و با تمام قوا به بچه‌ها و منزل و هر کار دیگری رسیدگی میکرد. میگفت زنها تواناییهای موازی دارند و میتوانندچند کار را در منزل باهم مدیریت کنند. کافیست آنها را راضی و خوشحال و تحت توجه و محبت کافی نگه داری تا هر کاری از آنها بربیاید. او معتقد بود اگر باطری قلب همسرتان را شارژ نگه دارید میتوانید با آرامش به کارتان رسیدگی و باخوشبختی زندگی کنید. چون همسرش از جان و دل، بقیه امور را سرپرستی خواهد کرد. بنظرمن حق با اوست رمز موفقیت او میتواند، رمز موفقیت بسیاری از مردها باشد. زن!موي مش كرده،ابروي برداشته،لبانِ قرمز نيست. زن!لباسِ سفيدشب باشكوه عروسي بوي خوشِ قرمه سبزي نيست. زن!پوكي استخوان،يك زنِ پا بماه، حال تهوع،استفراغ درد‌هاي زايمان، مادر بچه‌ها نيست. زن! عصايِ روز‌هاي پيري،پرستار وقتِ مريضي نیست. زن! وجود دارد؛ روح دارد؛ پا به پاي يك مرد، زور دارد. زن هميشه همه جاحضور دارد. و اگر تمام اينها يادت رفت، تنها يك چيز را به خاطر داشته باش: كه هنوز هيچ مردي پيدا نشده كه بخواهد در ايران جایِ يك زن باشد دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت قدیمی و جذاب
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🌸🍃🍃 سرگذشت #ستاره قدیمی و جذاب
گفتم من خودم دیدمتون، طلعت شکمش بزرگ بود، می‌گفت ابروش میره... رجب اومد طرفم ،بازوهامو گرفت و گفت چرا حرف نزدی آخه... من نمی‌فهمم چه جوری تونستی ساکت بمونی...من تورو داشتم چرا باید چشمم دنبال یکی دیگه میرفت... سرشو انداخت پایین و آروم گفت، خدا لعنتت کنه طاهر.. دوباره نگام کرد و گفت گلاب دختر طاهر بود.. دهنم باز مونده بود، طلعت چه ربطی به طاهر داشت، رجب ادامه داد، طاهر وقتی فهمید طلعت حامله ست ترسید و گم و گور شد،طلعتم اومد سراغ من... منم دستم به جایی بند بود، نمیدونستم باید چیکار کنم، اون روز فقط میخواستم باهاش حرف بزنم که آروم شه و آبروریزی نکنه...که خودش ازم خواست یکی رو پیدا کنم که باهاش ازدواج کنه.. نمیتونستم هضمش کنم، از یه طرف خوشحال بودم که رجب گناهی نداشته و همه فکرام اشتباه بود از یه طرف شُکه بودم..میدونستم این همه عذابی که کشیدم حقمه، به خاطر سکوت بیجام... از اون شب به بعد، رجب یه آدم دیگه شد، انقدر اخلاق و رفتارش خوب بود که بعضی وقتا باورم نمیشد این رجب همون مردیه که زد تو صورتم.. اما من نمیتونستم مثل قبل بشم، همه تلاشم رو میکردم اما احساس تو قلبم وجود نداشت، بعضی روزا از شرمندگی مجبور میشد ادا در بیارم که دلش نشکنه اما خودم عذاب میکشیدم و دم نمیزدم... ادامه دارد... دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100