#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃 🍃سلام آسمان عزيزم من خیلی کانالتون رو دوست دارم هروز میشینم میخونم در مورد اون خانومی که گفت مادرشون دلش رو سرعقد خواهرش شکست خیلی ناراحت شدم متاسفانه مادر منم همین کارو کرد سرعقد خواهرم 😔 ما پنج تا خواهریم من دومی هستم خواهر بزرگم عروس عمم شد وخیلی خوشبخت شد خداروشکر من عروس غریبه زندگیم خوببود خیلی همو دوست داشتیم و داریم اما به اندازه خواهر بزرگم وضعمون خوب نبود سومی وچهارمی هم وضعشون عالی بود سر عقد پنجمی مامانم با یک اخمی بهم گفت تو تور بالا سر عروس دوماد نگیر خیلی دلم شکست 😔😔😔داد به خواهرسومی. بعد یکماه خواهرسومیم طلاق گرفت. من هیچ آهی نکشیدم ولی خیلی دلم شکست همیشه هم یادمه 🥺🥺🥺ببخشید طولانی شد لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب اون خانمی که سومی فرزندشون دخترشدن میخواستم بگم خوش به حالت که خدا ۳تا دختر بهت داده من چهار تا پسر دارم آرزوی دختر به دلم مونده هر جا دختر کوچولی میبینم قربون صدقش میرم وحسرت میخورم همیشه به خدا میگم کاش یه دختربه من داده بودی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃 تجربه ی خانم کانالمون از فرزند دومشون...

من عروس یه خانواده هستم که اصلا دختر ندارن نه خودشون نه از ده نوه ی پسریشون‌ اصصصصصلا دختر ندارن بجز عروسها و مادر خانواده که خانم هستن.. ما بعد از ازدواج خیلی زود اقدام کردیم برای فرزند آوری الهی شکر من خیلی زود هم حامله شدم و تو سونوی پنج ماهگی معلوم شد بچم دختره خانواده شوهرم به حدی خوشحال شدن که در و همسایه رو شیرینی دادن انقدر پدرشوهرم خوشحال بود که همون روز که دخترم دنیا اومد بهش ۱۰ تا سکه هدیه داد و این کارش حسادت جاری هارو بر انگیخت اونا هم دوا درمون اقدام کردن برای دخترزایی ولی بچهاشون‌ باز هم پسر شد و بعد دوسال خدا به من دختر دومی هم داد روز تولد دختر دومی جاریم اومد خونمون گفت خوبه حالا تو دختر بیار که ما نخوایم دنبال زن برای پسرامون‌ بگردیم اون داشت تحقیرم میکرد ولی من لذت بردم از اینکه قرار دخترای من جوری تربیت بشن که همین جاری ها بیان دم در خونمون و تقاضای عروس کنن☺️ دخترای من عزیزدردونه ی خونه ی بابابزرگشونن ‌‍‌‌#تجربه #سیاست #عاشقانه دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام پیامای من رو که نمیزارید ولی باز دلم طاقت نمیاره مشکلات خانم ها رو میخونم اون خانمی که اجازه عقد موقت به شوهر دادن اول اینکه ایا اگر همین مشکل عمل های پشت سر هم برای شوهرشون پیش میومد تحت فشار بودن واحساس نیاز شما چطور حل میشد ایا این سوال رو از شوهرشون پرسیدن ودوم اینکه زیاد ناراحت نباش که اجازه دادی چون در هر حال شوهرتون میرفت دنبال خانمای دیگه احتمالا بخاط همون شغل حساسش نگران ابرو واحترامش بوده که گفته شما درجریان بوده باشید تا اگر فردا روزی فهمیدین کار به شکایت و...نرسه ایشون از اب گل الود خوب ماهیگیری میکنند لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃 قشنگه بخونید

🍃🌸 شما هم بخوانید .... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 مهین خانم چهل سال است ازدواج کرده سه دختر و یک پسر دارد. داماد دارد، عروس دارد، چند تایی هم نوه دارد. خودش می گوید دانشگاه نرفته، اما انقدر خوب حرف می زند که گاهی شک می کنم راست بگوید. مهین خانم از آن زن هایی است که من از همصحبتی با آنها لذت می برم. دیروز وقتی گفت « تن دادن از آن اتفاقات سخت زندگی است...» سریع توی کیفم دنبال خودکار گشتم، دفترم را بیرون آوردم و جمله اش را یادداشت کردم، می دانستم اگر آن را ننویسم خیلی زود فراموشش می کنم. مهین خانم معتقد است خیلی از زن ها مجبورند زندگی زناشویی شان را تحمل کنند چون گزینه ی دیگری جلوی رو ندارند. می گوید خودش هم چهل سال تحمل کرده، تن داده به زندگی که دوست نداشته. می گوید تن دادن از آن اتفاقات سخت زندگی است گاهی زندگی مجبورت می کند مسالمت آمیز با آن کنار بیایی و دم نزنی. پرچم سفیدت را تکان بدهی و سرنوشتت را بی کم و کاست قبول کنی. و آرزو کنی دخترانت سرنوشتی بهتر از تو داشته باشند. ‌ جورج اورول در کتاب روزهای برمه جمله ی خوبی دارد، نوشته آدم به فرض آن که تا آخر عمر تنها بماند و شریکی پیدا نکند، تحمل آن بسیار آسان تر است تا شب و روز با کسی سر و کار داشته باشد که حتی یکی از هزاران حرف او را نمی فهمد. نمی دانم مهین خانم درست می گوید یا جورج اورول... ✍ #مریم_سمیع_زادگان دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃 سلام آسمان جون خوشبختی یعنی اینکه با همسرت راهی کربلا هستی هفته جدید❤️😍 🌸🍃🍃🍃 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#پاسخ_اعضا 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام به خانمی فرزند سومش را حامله هست وسومین هم دختر هست عزیزم خدا برات اراده کرده که فرزندانت دختر باشند چون خدا عالم به امور هست آیا تو بهتر از خدا میفهمی ؟ چیزی را که تو بد میپنداری خدا خوب میداند برات حضرت زهرا دختر بود اما بانوی دوعالم شد حضرت زینب دختر حضرت زهرا بود اما پرستار کربلا شد مادران شهدا اول دختر بودن اما در نهایت مادران سربازان امام زمان شدند کسی چه میدانه اگر این دختران را خوب والهی تربیت کنید هر کدامشان میتوانند در دنیا اثر گذار باشند میتوانند سربازان مونث امام زمان باشند ونسل خوب برای امام زمان تربیت کنند وبا حجاب باشند دستورات خداوند را اجرا کنند وفرزندان خوب چه پسر وچه دختر در اینده بعنوان سربازان امام زمان تربیت کنند شمایی که مادر سه دختر هستید در اینده میتوانید مادر زن سربازان امام زمان بشید اگر دخترانتان را الهی و ودوستدار اهل البیت تربیت کنید ایا این کم چیزیه ؟ کمی فکر کنید قدر نعمتی که خدا به صورت حسنه بهت داده را بدان وسجده شکر کن که خوب تربیت کردن فرزندان دخترت میتوانی روی جامعه اثر گذار مثبت باشی وپس از مرگت در عالم قبر همچنان حسنات وخیرات بصورت باقی الصالحات دریافت کنی ان‌شاءالله لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🌸 دلانه دختری یازده_ساله که با مردی مسن ازدواج میکنه

اول از اینکه سالمه خیالم راحت شد ولی نمی تونستم اعتراض نکنم که چرا دیر اومدی …..شاید باور نکنی اصلا باور کردنی نبود اینقدر خرید کرده بود که نمی تونست بیاره تو ……مثل یخ وا رفتم آخه مگه میشه تو دلم گفتم بابا تو مریضی ……… به من که رسید گفت :بیا ..بیا کمک کن گفتم حالا خانم میاد اینجا همه چیز تو خونه باشه خجالت نکشی خیالتم راحت باشه ، پول طلبکارا رو دادم گورشونو گم کردن رفتن دیگه تموم شد طوری حرف می زد که انگار خودش این کارو کرده و فاتحانه به من فخر می فروخت و به قول خان باجی مردانگی شو به رخ من می کشید تو دلم گفتم ….نه بابا مردونگی اینو هیچکس نمی تونه ازش بگیره … .. نزدیک عید بود و اون به همین هوا برای بچه ها لباس خرید و برای خودش و من و سورت و سات عید رو پیش پیش تهیه کرد و منم با اینکه خون خونم و می خورد حرفی نزدم و بی خیال موضوع شدم سعی کردم این مسئله باعث کدروت بینمون نشه. از اون به بعد غروب که اوس عباس میومد خونه ماشین دم در بود من سریع با ماشین میرفتم و صبار رو شیر می دادم و برمی گشتم و هر چند وقت یک بار هم خانم میومد و هر بار تا عصر می موند و با هم حرف می زدیم و خوش بودیم …. سه ماهی که گذشت صبار حسابی چاق شد و سرحال اومد هم اینکه به غذا افتاده بود… خانم دو باره آبستن شد و صبار رو از شیر گرفت پس منم دیگه نرفتم و خانم هم نیومد و این تنها خانم نبود که آبستن بود رقیه, دختر بانو خانم, دختر آقاجان , ربابه همه با هم شکمهاشون اومد بالا ….خوب اون روزا زن از خودش اختیاری نداشت و کارش بچه زاییدن بود ولی من دیگه قصد بچه دارشدن رو نداشتم ….. عزیز جان نفس عمیقی کشید و سکوت کرد و کمی سرش رو پایین انداخت باز در افکار خودش غرق شد …کمی صبر کردم ولی او همچنان سکوت کرده بود و سرشو بالا نمی آورد بالاخره پرسیدم عزیز جان چیزی یادتون اومده ؟ آه بلندی کشید و گفت : نه دارم فکر می کنم ببینم کجا ی کارم اشتباه بود و من چاره ی دیگه ای داشتم یا نه ….. خوب بگو کجا بودم ؟ و خودش ادامه داد آهان یادم اومد … آره رفت و آمد خانم به خونه ی ما باعث شده بود همه فکر کنن تو خونه ی ما چه خبره و همین موضوع باعث شد پای فامیل و دوست و آشنا به خونه ی ما باز بشه…. مهمونی بود که میومد و می رفت ….. اوس عباس که درد خریدن گرفته بود هی می خرید و می خرید ….. گوشت و مرغ …میوه و آجیل و هر چیز خوشمزه ای که فکر کنی بار می کرد و میاورد … تو خونه ی ما وفور نعمت بود . ادامه دارد لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃 با وجود این سن هنوز بهم خیانت میکنه