🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃🍃🌸 دلانه دختری یازده_ساله که با مردی مسن ازدواج میکنه
آقاجان سر کوچه ی نورمحمدیان یعنی ده متری لولاگر یک خونه ی بزرگ و دو طبقه برای قاسم و نیره می ساخت که از انتهای همون کوچه به کوکب هم زمین داده بود ما منتظر بودیم تا خونه تموم بشه و من جهاز نیره رو ببرم ولی من خیلی برای کوکب ناراحت بودم ، چون جهاز اون توی اون خونه مونده بود و نمی دونستم اوس عباس چیکارش کرده……
این بود که هر چی می خریدم باید دو تا باشه پس انگار داشتم دو تا جهاز درست میکردم دیگه برام سخت نبود پول داشتم و مرتب هم در میاوردم ……
خلاصه مریض های من فقط به اعیان و اشراف ختم نشد حالا هر کسی تو تهرون می خواست به کسی فخر بفروشه می گفت مامای ما خانم گلکاره ، این چشم و همچشمی یک دفعه اسم منو سر زبون ها انداخت و گاهی می شد که من چهل و هشت ساعت نمی خوابیدم و هر وقت هم خونه بودم از خستگی نا نداشتم کاری بکنم…وقتی با خودم فکر می کنم می بینم دو ماه نشده همه منو به این عنوان شناختن …
من هیچوقت از دست کسی پول نمی گرفتم وقتی کارم تموم می شد برمی گشتم خونه و فردا ی اون روز پول رو با پیشکش برام می فرستادن … و این طوری من همه رو عادت دادم که بهم احترام بزارن ….
سیل مواد خوراکی از روغن کرمونشاهی تا قند و شکر و پارچه های ابریشم و ترمه های زر باف و لیره و ظرفهای نفیس به طرف خونه ی من سرازیر بود …
گاهی می موندم اینارو کجا بزارم خوب هاشو برای جهاز بچه ها کنار می گذاشتم و خیلی از مواد خوراکی رو می دادم به کسانی که می دونستم احتیاج دارن ولی می دیدم که باز می رسید و روی هم تلنبار می شد ….
کم کم هر کس حامله می شد میومد خونه ی من تا معانیه اش کنم دوست نداشتم برای این کار برم جایی این بود که یکی از اتاق ها رو که مجزا بود یک تخت گذاشتم ویک پاراوان خریدم و مثل اتاق زایمان درستش کردم .. ولی فقط برای معاینه …… تا اینکه یک شب یک نفر اومد در خونه و گفت که پول نداره و زنش داره
می زاد..
مجسم کردم خونه ی علی آقا رو فکر کردم خوب تو خونه ی خودم راحت ترم…..به اون مرد که خودشو حسین معرفی کرد و ترک زبون بود گفتم : حسین آقا برو زن تو بیار اینجا اگر خونه ات دور نیست ؟گفت نه خیلی ممنونم الان برمی گردم نزدیک هستیم …….و با عجله رفت که زنشو بیاره منم سریع همه چیز رو حاضر کردم بعد تا اونا برسن یک دست از اون سیسمونی ها رو که دوخته بودم آوردم و گذاشتم تو اتاق کاملا می شد حدس زد که چیز زیادی نتونسته بودن تهیه کنن ….
ادامه دارد
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پاسخ ب خانومی ک همو روئید دارن 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان جان برای اون خانمی که هموریید دارن مینویسم
من الان ۲ساله درگیر هموریید هستم
اصلا تن به لیزر وعمل ندادم
فقط همه ی روش ها رو امتحان کردم
از خوردن برگ قیصی تا انجیر وغیره
ولی هیچکدام فایده ی نداشتن
فقط باشیاف گلیسیرین بزرگسال
که هرشب استفاده میکنم بهتر شدم البته اول با وازلین یا بتامتازون دریچه ی مقعد چرب میکنم
بعد هم شیاف گلسیرین البته باید شب باشه که اثر کنه(موقع خواب)
بعد از خوب شدن زخم ها
شیاف گلیسیرین رو یک شب درمیون استفاده کنن
انشالله که مفید باشه براشون
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پاسخ ب مشکل ژنتیکی 🌸🍃🍃🍃
والاماکه هرچی پیام دادیم که نزاشتید
همش هم درمانی وراهگشابوده
یه آزمایش هست زیرنظربهزیستی هزینه آنچنانی هم نداره
ازژن هاآزمایش میگیرن اگه سال بود که برید ازدواج کنید
اگه جهش ژنتیک یا موردداربود
خدانخواسته
چون بچه هاتون خدایی نکرده cpمیشن
ان شالله هرچی خیره براتون پیش بیاد
ان شالله که اسمان جان بزارتوگروه وشماهم جواب بگیرید
وشوهرمو که نورچشماش کم شده دعاش کنید
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #قشنگه_بخونید 🌸🍃🍃🍃
🌺🦋🍃🌼
☘ قدیم ها اگر عاشق می شدی و دلت هوای دیدن داشت ، تلگرام که نبود بروی عکس های پروفایلش را ببینی .
☘ باید یادت می آمد فلان مهمانی یا فلان سیزده به در با کدام جمله تو خندیده ؟ در کدام کنج خانه یا سر کدام کوچه اتفاقی ، نگاهتان با هم تصادف کرده ، بعد لبخند زده اید و صورتتان گل انداخته از خجالت ؟
☘نمی شد بروی ببینی "لست سین" تلگرامش کی بوده . باید آرزو می کردی شاید یک عروسی یا عزا پیش بیاید که بشود دم در ، بین مهمان ها ، چند لحظه ای دوباره تماشایش کنی .
☘عکسی اگر بود مقدس بود و جایش در امن ترین خلوت خانه .
باید سر حوصله ، دور از چشم اغیار ، یواشکی، شاید چند دقیقه ای نگاهش کنی و قربان و صدقه اش بروی .
☘ اینستاگرام نبود که عکس های سلفی در رنگ بندی های مختلف و عکس های دسته جمعی و سفر و مهمانی رفتن هایش را بشود ببینی .
ما که توی کافه و سینما قرار نمی گذاشتیم .
قرارمان این بود که فلان ساعت توی صف نانوایی با هم باشیم .
☘یکی توی مردانه بایستد و دیگری زنانه شاید شانس یاری کند و همزمان نوبتمان شد و پیش چشم شاطر، جلوی دخل، چند ثانیه ای کنار هم بایستیم .همین .
🍀تلفن های خانه که سایلنت نمی شدند .
قرارمان این بود که فلان ساعت که همه خواب هستند یواشکی طوری که کسی نفهمد گوشی دستش باشد و آن یکی دستش روی قطع کن و به محض اینکه زنگ زدی ، زنگ نخورده دستش را بردارد ، مبادا کسی بو ببرد .
☘تو آرام بگویی : دوستت دارم
و او آرام تر بگوید : منم همینطور
و بعد در سکوت، صدای نفس های همدیگر را بشنوید .
☘ما شاید آخرین نسلی بودیم که کمتر می دید و بیشتر تخیل می کرد . نسلی که صدا و لبخند را به تیپ و هیکل ترجیح می داد . آخرین نسلی که زود دل می بست و دیر دل می کند .
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 متوجه رفتارهای نا بهنجار نامزدم شدم 🌸🍃🍃🍃
سلام وقتتون بخیر
من تو هجده سالگی عقد کردم ولی کم کم متوجه رفتارهای نابهنجار همسرم شدم.
تعادل نداشت. یه لحظه ابراز علاقه شدید میکرد و یه لحظه دعوای آنچنانی.
موقع بحث، تهدید میکرد که خودکشی میکنه. حتی تو فضای مجازی، چت😞 داشت.
مشکلاتمون یکی دوتا نبود؛ از حوصله خارجه گفتنش ولی بازم سعی کردم
رابطمون رو درست کنم. مشاوره رفتیم دوتایی. ولی نشد که نشد!
طوری شد که از خدا طلب مرگ 😞میکردم.
تصمیم به #طلاق گرفتم؛ اونم بین قوم و خویشی که دختر مطلقه رو دست خورده
میدونن و دیگه سراغش نمیرن😤
ولی به خدام اعتماد کردم.😊
بعد از کلی کشمکش و پول دادن به آقاپسر ؛ رضایتشون رو برای طلاق گرفتیم و تو 20 سالگی مطلقه شدم.😒
یه زندگی جدید رو شروع کردم. به #آرامش رسیده بودم.
درس خوندم و بعد یه سال؛ یه آقاپسر هفت پشت غریبه😲 اومد خواستگاریم و خداروشکر قبول کردم.
الان زندگیم طوریه که حس میکنم خوشبخت ترین آدم روی زمین منم.😍
خیلی خیلی خیلی دوستم داره. منم همینطور.
تازه پشتیبانم بود تا درسم رو بخونم و الان منم معلم زبان انگلیسی ام ☺️ الانم هردومون بی صبرانه منتظر دنیا اومدن دخترمون هستیم.😍
❇️ نکته ای که میخوام بگم اینه که هیچوقت ناامید نشو.
برای خودت یه آینده روشن رو #تجسم کن و تلاش کن تا بهش برسی.
با آرزوی خوشبختی برای همه شما 🥰
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پاسخ ب خانومی ک همرویئد دارن 🌸🍃🍃🍃
سلام آسمان جان برای اون خانمی که هموریید دارن مینویسم
من الان ۲ساله درگیر هموریید هستم
اصلا تن به لیزر وعمل ندادم
فقط همه ی روش ها رو امتحان کردم
از خوردن برگ قیصی تا انجیر وغیره
ولی هیچکدام فایده ی نداشتن
فقط باشیاف گلیسیرین بزرگسال
که هرشب استفاده میکنم بهتر شدم البته اول با وازلین یا بتامتازون دریچه ی مقعد چرب میکنم
بعد هم شیاف گلسیرین البته باید شب باشه که اثر کنه(موقع خواب)
بعد از خوب شدن زخم ها
شیاف گلیسیرین رو یک شب درمیون استفاده کنن
انشالله که مفید باشه براشون
لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇
@Aseman100